تبیان، دستیار زندگی
امیرالمۆمنین(علیه السلام) در عهدنامه‌ای که به مالک اشتر می‌نویسد او را از مشورت با حارصان بر حذر می‌دارد، چرا که منشأ حرص، سوء ظن به خداوند متعال است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فرد حریص به خدا سوء ظن دارد


امیرالمۆمنین (علیه السلام) در عهدنامه‌ای که به مالک اشتر می‌نویسد او را از مشورت با حارصان بر حذر می‌دارد، چرا که منشأ حرص، سوء ظن به خداوند متعال است.


طمع

وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ (96 بقره)

آنها را حریص‌ترین مردم حتی حریص‌تر از مشرکان بر زندگی (این دنیا و اندوختن ثروت) خواهی یافت (تا آنجا) که هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند، در حالی که این عمر طولانی او را از عقاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بینا است.

یکی دیگر از رذایل اخلاقی که مورد مذمت قرآن وروایات و سیره عقلا واقع شده،«حرص و طمع» است.

حرص و طمع در لغت زیاده‌طلبی از حد اعتدال است و در اصطلاح به کسی می‌گویند که به آنچه دارد راضی نباشد و همیشه در جمع اموال زیاده‌روی کند.

این رذیله نیز مانند رذایل دیگر یک منشأ خاص دارد. امیرالمۆمنین(علیه السلام) در عهدنامه‌ای که به مالک اشتر می‌نویسد او را از مشورت با حارصان بر حذر می‌دارد و آنها را عامل ایجاد انگیزه در ثروت‌اندوزی برای او معرفی می‌کند. بعد در انتها حضرت منشأ حرص را سوء ظن به خداوند مطرح می‌کنند، یعنی سوءظن به خداوند موجب می‌شود که فرد هیچ گاه به آنچه دارد راضی نگردد و همیشه چشم به اموال دیگران داشته باشد و در پی تصاحب آنها برآید!

رذیله حرص و طمع نیز همانند دیگر رذایل عامل به وجود آمدن بسیاری از مشکلات و امراض روحی برای فرد می‌شود. اولین و مهمترین مسئله برای شخص حریص این است که او هیچ گاه آرامش را در خود نمی‌یابد و همیشه در حالت اضطراب و استرس به سر می‌برد چرا که چنین فردی هیچگاه سیر نمی‌شود و همیشه گمشده‌ای دارد که به دنبال اوست و چون گمشده او دنیاست به همین جهت همیشه خوار و ذلیل است.

حرص و طمع در لغت زیاده‌طلبی از حد اعتدال است و در اصطلاح به کسی می‌گویند که به آنچه دارد راضی نباشد و همیشه در جمع اموال زیاده‌روی کند

به همین جهت از اهل بیت عصمت و طهارت این سخن نقل شده که شخص طمع‌کار در بند خواری است و حریص از آنچه دارد نمی‌تواند استفاده کند، چرا که همیشه در پی چیزی است که آن را ندارد.

مولانا محمد جلال الدین بلخی اینگونه می‌فرماید:                                          

           کوزه چشم حریصان پر نشد 
                                           تا صدف قانع نشد، پر در نشد
اما حرص می‌تواند علاوه بر این عامل بسیاری از گناهان شود، از جمله حسادت و غیبت و دیگر آنکه می‌تواند فرد را به کسب درآمد غیر مشروع بکشاند و او را از مسیر حلال درآورد. در بسیاری موارد فرد حریص به کارهایی دست زده تا بتواند آتش حرص خود را فرو نشاند ولی هرگز موفق نشده است.

نکته آخر اینکه نباید حرص و طمع را با رقابت در مسیر کسب فضایل و غیره اشتباه گرفت. رقابت یکی از اموری است که مورد تایید عقل و شرع است و تفاوتش با حرص در این است که در رقابت شخص عادلانه و سالم به رقابت می‌پردازد و هرگز از اصول جوانمردی پا را فراتر نمی‌گذارد به خلاف حریص که می خواهد به هر راهی که شده بر دیگران فزونی یابد و از آن مهمتر اینکه دررقابت فرد به آنچه دارد راضی است و همیشه آرام است و خدای را همواره سپاس می‌گوید، به خلاف حریص که نه راضی است نه آرام و نه شکرگزار خداوند.

بخش قرآن تبیان


منبع :

خبرگزاری فارس ؛ نوشته  محمودرضا احمدی