تولد فیل کوچولو
چند سال پیش مامان فیله، یه فیل کوچولو توی شکمش داشت که نزدیک تولدش بود.
بابا فیله ، برای تولد نی نی ، کیک فیلی سفارش داده بود .
بچه فیلها از خوشحالی زیاد به خاطر تولد نی نی جدید ،بازیهای عجیب و غریب می کردن.
بلاخره نی نی کوچولوی نازنازی به دنیا اومد .
اما اولش از همه می ترسید و فقط پیش مامان می موند .
مامان بعضی وقتا با عاجهای بلندش قلقلکش می کرد .
وقتی گرسنه اش می شد با خودش می بردش توی چمنها تا علف تازه بخوره .
وقتی هم که تشنه اش می شد با لیوان خرطومش بهش آب می داد .
تا اینکه یه کمی بزرگتر شد و یاد گرفت مثل بچه فیلهای دیگه تنهایی بره بازی کنه .
کم کم انقدر شیطون و بازیگوش شده بود که نزدیک بود این درخته رو از جا دربیاره .
گاهی وقتا هم دنبال توپ می دوید و فوتبال بازی می کرد .
ولی بیشتر از همه عاشق آب بازی بود .
حالا می تونید حدس بزنید وقتی بزرگتر شد چکاره شد .بله یه فیل نقاش شد .
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان