تبیان، دستیار زندگی
آن چهار زن بهشتى در اطراف بستر خدیجه سلام اللّه علیها نشستند و او را كمك و یارى نمودند تا این كه ناگهان نور وجود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها در حالى كه پاك و پاكیزه بود دیده به جهان گشود؛ و از تشعشع نور جمالش ، تمام خانه هاى مكّه را روشنائى بخشید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نوری مونس مادر

حضرت فاطمه زهرا

روزى مفضّل بن عمر به محضر امام جعفر صادق علیه السلام شرفیاب شد و از آن حضرت پیرامون چگونگى ولادت حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها سؤال كرد؟

امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامى كه حضرت خدیجه سلام اللّه علیها با پیغمبر خدا صلّى اللّه علیه و آله ازدواج كرد، زنان مكّه با او به مخالفت برخاستند و خدیجه سلام اللّه علیها از این امر بسیار نگران و اضطراب داشت ، تا آن كه بعد از مدّتى ، نطفه حضرت زهراء سلام اللّه علیها منعقد گردید.

و پس از گذشت اندك زمانى ، جنین مونس مادر خود شد و از درون شكم با وى سخن مى گفت و خدیجه سلام اللّه علیها این راز را پنهان مى داشت تا آن كه روزى حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله وارد منزل گردید و متوجّه شد كه خدیجه سلام اللّه علیها با كسى سخن مى گوید، فرمود: با چه كسى سخن مى گفتى ؟

خدیجه سلام اللّه علیها پاسخ داد: با جنین و بچّه اى كه در شكم دارم ، سخن مى گفتم ؛ چه این كه او انیس و مونس من مى باشد.

حضرت رسول فرمود: اى خدیجه ! جبرئیل علیه السلام به من خبر داد كه این نوزاد، دختر است و خداوند متعال از نسل او امامان و پیشوایان دین را برگزیده است ، تا در روى زمین خلیفه و براى جهانیان حجّت باشند.

پس زمان به سرعت گذشت و لحظات حسّاس ورود نور از جهان ظلمانى رحم فرا رسید، آن گاه خدیجه سلام اللّه علیها براى زنان قریش پیام فرستاد تا او را در مورد زایمانش كمك نمایند؛ لیكن آنان با طرح سخنانى تلخ و شماتت آمیز، از انجام كار اجتناب كردند.

آن چهار زن بهشتى در اطراف بستر خدیجه سلام اللّه علیها نشستند و او را كمك و یارى نمودند تا این كه ناگهان نور وجود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها در حالى كه پاك و پاكیزه بود دیده به جهان گشود؛ و از تشعشع نور جمالش ، تمام خانه هاى مكّه را روشنائى بخشید

و خدیجه سلام اللّه علیها سخت دل تنگ شد و در غم و اندوه فرو رفته بود، كه ناگاه چهار زن گندمگون و رشید وارد منزل وى شدند وگفتند:

اى خدیجه ! ما از جانب پروردگار، به یارى تو آمده ایم ، من ساره همسر ابراهیم و مادر اسماعیل هستم و این آسیه دختر مزاحم هم نشین تو در بهشت خواهد بود، و آن دیگرى مریم دختر عمران و مادر عیسى است و آن یكى هم ، كلثوم خواهر موسى مى باشد.

و سپس آن چهار زن بهشتى در اطراف بستر خدیجه سلام اللّه علیها نشستند و او را كمك و یارى نمودند تا این كه ناگهان نور وجود حضرت فاطمه سلام اللّه علیها در حالى كه پاك و پاكیزه بود دیده به جهان گشود؛ و از تشعشع نور جمالش ، تمام خانه هاى مكّه را روشنائى بخشید.

پس از آن ، ده فرشته با در دست داشتن ظرف هاى بهشتى و آب كوثر وارد شدند و نوزاد عزیز را غسل دادند و او را با دو پارچه سفید و خوشبو پوشاندند.

در همین لحظه ، نوزاد لب به سخن گشود و شهادت به یگانگى خداوند و رسالت پدرش ، حضرت محمّد و امامت شوهرش ، حضرت علىّ و یازده فرزندش صلوات اللّه علیهم داد؛ و نام مبارك فرد فرد آن بزرگوان را بر زبان جارى نمود.

و سپس بر یكایك حاضران سلام كرد، پس از آن میهمانان تبریك و شاد باش گفتند، و آن گاه از منزل خارج شدند.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان


منبع: الخرایج و الجرایح، ج 2، ص 525، ح 1؛ الثّاقب فى المناقب، ص 285، ح 244؛ بحارالا نوار، ج 43، ص 2 3؛ دلائل الامامة، ص 76، ح 17 (نقل از کتاب «چهل داستان و چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام»، عبدالله صالحی).

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.