اندیشه شناسی شهید مطهری
اندیشه شناسی شهید مطهری
علامه شهید مرتضی مطهری یکی از متفکران بزرگِ طرفدار دیدگاه ولایت انتصابی فقیه است. این متفکر بزرگ گرچه فرصت کافی برای طرح مستقل، منسجم ومستوفای ولایت فقیه را پیدا نکرد، امّا با این حال، بحث های پراکنده و مختصری که در مناسبت های مختلف در این باره عرضه کرده، بسیار جامع، روشنگر، روزآمد و راه گشاست.
این شهید پرتلاش دیدگاه خود درباره ولایت فقیه را با توجه به واقعیت های آغاز استقرار جمهوری اسلامی بیان کرده و مباحثی همچون ضرورت حکومت، حق حاکمیت، مبنای مشروعیت حکومت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامان معصوم علیهم السلام و ولایت فقیه را طرح و توضیحات بسیار روشنگری درباره بعضی از ابهام های موجود در سازگاری ولایت با جمهوریت و تعارض میان جمهوری با اسلامی و... بیان کرده است.
در این نوشتار مروری خواهیم داشت بر اندیشه های بلند آن استاد فرزانه درباره نظریه حکومت و ولایت فقیه ،فطری بودن اسلام ، نقد مارکسیسم و آسیب شناسی روحانیت .
فطری بودن اسلام
استاد مطهری معتقد بود که باید اسلام را آن طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن بیفزاییم و نه بکاهیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آنگاه «فطرت حقیقتجوی» انسانها بهسوی آن جذب خواهد شد.[1] شهید مطهری قائل به نظریه فطرت است.
مطهری و فلسفه
شهید مطهری برخلاف کسانی چون فردید که فلسفه اسلامی را ذاتا یونانی میدانند، برای فلسفه اسلامی اصالت خاصی قائل است.
از این روی نه تنها مانند فدید و اصحاب مکتب تفکیک، فلسفه اسلامی را مغایر با اندیشه اصیل اسلامی نمیداند، که حتی در ریشهیابی آن به متون دینی نیز رجوع میکند. از نظر استاد مطهری اکثر فلاسفه اسلامی شیعه بودند، چرا که عقل شیعی از ابتدا عقل فلسفی بود.[2]
نقد مارکسیسم
شهید مطهری در نقد معرفتشناسی مارکسیسم معتقد بود که ادراک امری مادی نیست و مغز فقط یک ابزار است و عمل ادراک به وسیله روح غیرمادی صورت میگیرد.
او همچنین معتقد بود که پل ارتباطی میان ذهن و خارج ماهیت است و مفاهیم ذهنی آثار مصادیق خارجی را ندارند. به طور مثال اگر جسم خارجی دارای حرکت است نیازی نیست که صورت ذهنی آن هم متحرک باشد. حرکت لازمه وجود خارجی است، نه وجود ذهنی. [3]
مارکس در تحلیلهای اجتماعی خود رشد همهء نهادهای فکری را وابسته به نهاد اقتصادی میداند در حالی که به زعم استاد مطهری ابزار تولید بدون انسان رشد پیدا نمیکند. در واقع تکاملِ ابزار تولید، معلول تکامل انسان است نه برعکس[4].
علل عقبماندگی مسلمانان
مسئله عقبماندگی جوامع مسلمان از دغدغه های فکری مطهری بود که سالها او را به خود مشغول کرد.[5]. شهید مطهری نظریهای را که علت انحطاط تمدنها را همان علل ایجاد آن میداند را مورد قبول نمیداند.
به عقیده او یکی از عوامل انحطاط مسلمانان فهم غلط آنها از دین است.[6] به عقیده او بیتوجهی به منابع دینی در فرآیند بازسازی فکر دینی موجب میشود تا عناصر و مفاهیمی خارج از دین به آن راه یابد.
از همین جاست که وی بر کسانی چون اقبال لاهوری ایراد میگیرد که به جهت عدم آشنای عمیق فرهنگ اسلامی در بحثهای مربوط به اثبات خدا، تجربه دینی، و علم الهی و خاتمیت دچار برخی اشتباهات شده است.
ولایتفقیه
« چنان که میدانیم وابستگی دین به سیاست یعنی مقام قدسی داشتن حکام، اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچگاه چنین مفهومی وجود نداشتهاست. تفسیر شیعه از «اولوالامر» هرگز بهصورت بالا نبودهاست.[7] »
« تصور مردم از ولایت فقیه این نبوده و نیست که فقها حکومت کنند و ادارهء مملکت را بدست گیرند، این مفهوم اختصاص به جهان تسنن دارد. در شیعه هیچگاه چنین مفهومی وجود نداشتهاست.[8][9] »
ولایت فقیه به این معنی نیست که فقیه خود در رأس دولت قرار بگیرد و عملا حکومت کند.نقش فقیه در یک کشور اسلامی، یعنی کشوری که در آن مردم، اسلام را بعنوان یک ایدئولوژی پذیرفته و به آن ملتزم و متعهد هستند، نقش یک ایدئولوک است نه نقش یک حاکم.وظیفه ایدئولوک اینست که بر اجرای درست و صحیح ایدئولوژی نظارت داشته باشد، او صلاحیت مجری قانون و کسی را که میخواهد رئیس دولت بشود و کارها را در کادر ایدئولوژی اسلام بانجام برساند، مورد نظارت و بررسی قرار می دهد.
آسیبشناسی روحانیت
شهید مطهری به دستگاه روحانیت دو عملکرد روحانیون نگاه نقادانه دارد او از آزادی و اختیار عمل بی حد و حصر روحانیون انتقاد میکند و می گوید[10]:
« [گاه] افرادی که نه علم دارند و نه ایمان، برای استفاده از مزایای این لباس به این صورت درمیآیند و موجب آبروریزی میگردند. »
استاد مطهری و شریعتی
به نظر شهید مطهری: «اغلب آثار شریعتی از نظری هنری اعلی، از نظر علمی متوسط، از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است.»[11]
رسوم ملی ایرانی
استاد مطهری بزرگداشت آیین چهارشنبه سوری را «احمقانه» میدانست.[12][13]
نظریه حکومت از دیدگاه شهید مطهری
علامه شهید با اعتباری دانستن حکومت و ترکیب آن از اجزای مقومی چون قانون، دفاع از هجوم خارجی، امنیت، فصل خصومت، و اجزای غیرمقومی مانند حفظ مواریث فرهنگی و ارائه خدمات عمومی نظیر مخابرات و بهداشت و... حکومت را این چنین تعریف کرده است:
«پس دولت و حکومت در حقیقت، یعنی مظهر قدرت جامعه در برابر هجوم خارجی و مظهر عدالت و امنیت داخلی و مظهر قانون برای داخل و مظهر تصمیم های اجتماعی در روابط خارجی.» [14]
شعر بنیآدم
به نظر شهید مطهری: «سعدی اشتباه کرده که گفته بنیآدم اعضای یکدیگرند. دروغ است که بنیآدم اعضای یکدیگرند. آمریکاییها و ویتنامیها هر دو بنیآدماند، ولی دروغ است که اعضای یک پیکرند.
پیغمبر فرمود مومنان اعضای یک پیکرند. مَثَل اهل ایمان دوستی و مهربانی متقابل است. وقتی یک عضو درد میکشد سایر اعضا هم ناراحتند و با این عضو همدردی میکنند.»[15]
پی نوشت ها :
1. مرتضی مطهری. «کتاب مسئله حجاب» (فارسی) .
2. نصری ع. رویارویی با تجدد. تهران. نشر علم.161
3. نصری ع. رویارویی با تجدد. نشرعلم. ص 195
4. مطهری م. فلسفه تاریخ. ج 3. ص 40
5. مطهری م، انسان و سرنوشت، تهران. صدرا. ص 9
6. نصری ع. رویارویی با تجدد. تهران. نشر علم.171
7. مرتضی مطهری. نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر. چاپ دوازدهم. انتشارات صدرا، 1368.
8. پیرامون جمهوری اسلامی، صفحه 30، چاپ صدرا، 1372
9. «مافیایهای مأمور سرکوبهای خیابانی -4» (فارسی). انقلاب اسلامی.
10. ده گفتار ص 288
11. نظر شهید مطهری درباره آثار شریعتی
12. * صحبتهای شهید مطهری درمورد چهارشنبهسوری
«متن سخنان مطهری راجع به آیین چهارشنبهسوری» (فارسی). وبگاه iranglobal.info. بازبینیشده در 21 ژانویه 2010.
13. کلام | صحبتهای شهید مطهری در مورد چهارشنبه سوری
14. پیرامون جمهوری اسلامی، قم، انتشارات صدرا، 1378 ش، ص 151.
15. مرتضی مطهری، انسان کامل، انتشارات صدرا، ص 285 تا 287، چاپ چهلوچهارم مرداد.
تهیه و فرآوری : جواد دلاوری ، گروه حوزه علمیه تبیان