تبیان، دستیار زندگی
«کسى که خشنود شود به مصیبتى که به برادرش وارد شده، از دنیا بیرون نمى رود، تا اینکه او خود به همان مصیبت گرفتار شود و آزمایش گردد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عملی که نزول بلا را حتمی می کند


امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «کسى که خشنود شود به مصیبتى که به برادرش وارد شده، از دنیا بیرون نمى رود، تا اینکه او خود به همان مصیبت گرفتار شود و آزمایش گردد»


آمریکا-سومالی

عالم پر از حوادث ناگوار و مصیبت هاى گوناگون است، هر روز چرخ روزگار مصیبتى را متوجه فرد یا افرادى مى کند، همه هدفى براى تیرهاى بلا هستند، حال اگر کسى بر این باور باشد، بر ناراحتى و غم و مصیبت دیگران خشنود نمى شود، زیرا هر آن ممکن است تیرى شبیه آن دو را هدف قرار دهد.

پرهیزگاران و اهل تقوى به خشنودى دیگران خشنود، و به ناراحتى دیگران ناراحت مى شوند، راضى نیستند حتى دشمنشان به مصیبت نشنید و اگر نشست مسرور نمى گردند، بلکه اگر راهى براى تسلّى او باشد، او را تسلى مى دهند.

چطور انسان از بیچارگى دیگرى خشنود باشد و حال آنکه از صبح تا شام خود در معرض بلاها و حوادث ناگوار است و از لابه لاى تیرهاى خانمان سوز عبور مى کند.

کسى که روح او با یاد خدا تلطیف شده، نمى تواند رنجشى در سیماى دیگرى ببینید، قلبى که محزن انوار الهى شد هرگز نمى تواند، از غم دیگران مسرور گردد، زیرا که این تاریکى است و قلب آنها تاریکى نمى پذیرد. از امام صادق(علیه السلام)است که فرمودند: «لا تُبْدى الشِّماتَةَ لاَخیک فَیَرْحَمُه اللّه و یَصیرها بِک»: «اظهار خشنودى به خاطر مصیبتى که به برادرت وارد شده، مکن، که خداوند او را مورد رحمت قرار مى دهد و شماتت را به تو برمى گرداند»(1) چنان دچار مصیبت شوى، که مردم تو را شماتت کنند و چیزى سخت تر از شماتت دشمن نیست، از حضرت ایوب(علیه السلام) پرسیدند، از این همه بلا و مصیبت که دیدى کدام سخت تر بود؟! نفرمود بیمارى و مرض و از دست دادن مال و فرزند، بلکه فرمود: «شماتة الاعداء»؛ «شماتت و خشنودى دشمنان».(2)

و همین است که وقتى موسى(علیه السلام) از کوه طور بازگشت و دید مردم گوساله پرست شده اند و به برادرش اعتراض کرد، هارون گفت نزدیک بود مرا بکشند و مرا ضعیف کردند «فلا تُشْمِت بى الاعداء» : «تو با خشم و اعتراض به من، دشمنان را به من شاد مگردان».(3)

امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «مَنْ شَمَتَ بِمُصیبَة نَزَلَتْ بِاَخیه لم یَخْرُجْ مِنَ الدّنیا حتّى یُفْتَتَنُ»: «کسى که خشنود شود به مصیبتى که به برادرش وارد شده، از دنیا بیرون نمى رود، تا اینکه او خود به همان مصیبت گرفتار شود و آزمایش گردد».(4)

در روایتى از رسول گرامى (صلی الله علیه و آله) است که وقتى اهل بلا و مصیبت را دیدید، شکر و سپاس خدا کنید که شما به مصیبت گرفتار نشدید، ولى نگذارید آنها بشنوند، زیرا ناراحت مى شوند.(5) یعنى هم متأثر شوید به حال آنها و هم خود شاکر باشید که دچار مصیبت نشده اید

شماتت به مؤمن علاوه بر این، مایه شکستن قلب مؤمن و محزون کردن و مجروح آن مى شود، که نیز مخالف مقصود خداوند است، او مى خواهد قلب مؤمنین مسرور شود، و از این رو به کسى که به قلب مؤمن ادخال سرور کند پاداش مى دهد.

گاهى شماتت، به قلب انسان چنان مى کند، که شمشیر و نیزه نمى کند، بى جهت نیست که امام سجاد(علیه السلام) این قدر نالیدند، وقتى از ایشان سؤال شد، کجا سخت تر به شما گذشت؟! سه بار فرمود: «الشام، الشام؛ الشام»: زیرا در شام بسیار مردم بر حال ما خوشحال بودند و زخم زبان زدند»!

درد از دست دادن پدر و برادران و اسارت زن و بچه ها، این قدر تحت الشعاع قرار گرفت که از آنها شکایت نکردند و سخن از شام گفتند!در روایتى از رسول گرامى (صلی الله علیه و آله) است که وقتى اهل بلا و مصیبت را دیدید، شکر و سپاس خدا کنید که شما به مصیبت گرفتار نشدید، ولى نگذارید آنها بشنوند، زیرا ناراحت مى شوند.(5) یعنى هم متأثر شوید به حال آنها و هم خود شاکر باشید که دچار مصیبت نشده اید.

مؤمن واقعى آن است که از مصیبت دیگران خشنود نشود و از وارد شدن حوادث ناگوار نسبت به خود و خانواده اش جزع و فزع نکند.

بقول آن شاعر در وصف فردى مى گوید:

فَلَستَ تراه شامتا بمصیبة                       و لا جَزَعاً مِنْ طارِقِ الحَدَثان

«نمى بینى او را که خشنود به مصیبت دیگرى شود و نمى بینى از شرور کوبنده جزع و فزع کند».(6)

مرحوم الهى، در ذیل این فراز (و لا یشمت بالمصائب) مى گوید:

نیازارد کسى را از نکوهش              که خوب آزار دید از چرخ سرکش

ور از دهرش هزاران گونه رنج است    نه بر دل بار و نى بر رخ شکنج است

فلک بر جام اقبالش زند سنگ          که گردد از هجوم غصه دلتنگ

نگردد زشت لیکن نیک نامش           فزون گردد زِهَر سختى مقامش

دلش آزاد شد از دام اوهام               دو زلف یار گشت آن مرغ را دام

الهى دام بگسل دانه بگذار              برون شو زین قفس برطرف گلزار

پی نوشت ها :

1. اصول کافى، جلد 2، صفحه 359، سفینة البحار، جلد 1، صفحه 714 ـ شرح نهج البلاغه خوئى ذیل همین فراز، جلد 12، صفحه 154.

2. سفینة البحار، جلد 1، ماده «شمت»، صفحه 714.

3. سوره اعراف، آیه 150.

4. اصول کافى، جلد 2، صفحه 359 و شرح نهج البلاغه خوئى ذیل همین فراز و در سفینة البحار، جلد 1، صفحه 714 این روایت را آورده و در آخر لفظ «یفقتتن به» دارد.

5. شرح نهج البلاغه خوئى، ذیل همین فراز.

6. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 10، صفحه 160.

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : کتاب اخلاق در نهج البلاغه ج2

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.