ارتباط تجمل گرایی با اسراف
تفاخر از دیگر عللی است که قرآن برای بیماری و نابهنجاری چشم و هم چشمی برمیشمارد. در سوره تکاثر به این مسئله اشاره میکند که اعراب که از هر جایی خود را دچار کمبود و حقارت احساس میکردند برای جبران این نقیصه به تفاخر روی میآوردند.
معنای تجمل گرایی
تجمل گرایی، اصطلاحی است مرکب از دو واژه «تجمل» و «گرایی»؛ تجمل به معنای «خود را زینت دادن و آراسته شدن» و گرایی به معنای «آهنگ کردن، میل و رغبت کردن». با توجه به این تعبیرها، تجمل گرایی به معنای رغبت کردن به تجملات و توجه به ظواهر زندگی است. از میل به زیبایی و تجمل، در آیهها و روایتهای بسیاری یاد شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ. (اعراف: 32)بگو چه کسی زینتهای الهی را برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را حرام کرده است.
امامان معصوم علیهم السلام خود، به امر تجمل و زیبایی در حد معمول اهمیت میدادند. امام صادق علیهالسلام میفرماید:
اِنَّ اللّه َ عَزَّ وَ جل یُحِبُّ الْجمالَ وَ التَّجَمُّلَ و یُبْغِضُ الْبُؤَسَ وَ الْتّباؤُّسَ ؛ همانا خداوند زیبایی و تجمل را دوست دارد و از فقر و فقر نمایی بدش میآید.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم نقل است: «اِنَّ اللّه َ یُحِبُّ اِذا اَنْعَمَ عَلی عَبْدٍ اَنْ یَری اَثَرَ نِعْمَتَهُ عَلَیْه ؛ همانا خداوند وقتی نعمتی به بنده ای داد، دوست دارد اثر نعمتش را بر او ببیند». مسلم است که این، جنبه مثبت و معمول تجمل گرایی است که خداوند و ائمه اطهار بر آن تأکید کردهاند و باید به کنترل و مراقبت آدمی درآید؛ زیرا اگر از حد معمول فراتر رود و به افراط کشیده شود، به امری ناپسند و نامعقول تبدیل خواهد شد.
تجمل گرایی در دیدگاه عرف، به معنای روی آوری بیش از حد به مادیات و گردآوری اشیا و لوازم غیرضروری و دل بستن به آنهاست، به گونه ای که این عمل، به یک هدف برای انسانها تبدیل شود. این نوع تجمل گرایی نه تنها سفارش نشده، بلکه به دلیل پی آمد های ناخوشایند آن، از جمله گرفتار شدن در دام اسراف نکوهش نیز شده است.
خداوند در کلامی نورانی میفرماید: « وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذیرًا إِنَّ الْمُبَذِّرینَ کانُوا إِخْوانَ الشَّیاطینِ ؛ و هرگز اسراف و تبذیر مکن. چرا که اسراف کنندگان برادران شیاطینند».(اسراء: 27) از نظر عرف مصداقهای تجمل گرایی، بیشتر هنگامی است که افراد در زندگی شخصی خود، به خانه های مجلل، اتومبیلهای مدل بالا، سفرهای اروپایی، شرکت در میهمانیهای اشرافی، تهیه لوازم خانگی لوکس و قیمتی و... روی میآورند.
ریشه های تجمل گرایی را میتوان در امور زیر دانست و باید با این امور مبارزه کرد :
تکاثرطلبی، از عوامل چشم و هم چشمی
تفاخر از دیگر عللی است که قرآن برای بیماری و نابهنجاری چشم و هم چشمی برمیشمارد. در سوره تکاثر به این مسئله اشاره میکند که اعراب که از هر جایی خود را دچار کمبود و حقارت احساس میکردند برای جبران این نقیصه به تفاخر روی میآوردند.
حسادت و غبطه حسادت به معنای آن است که شخص نعمتی را در دیگری مییابد و میکوشد تا به نحوی آن نعمت از دست وی برود و یا به شکل نقمت و بلا درآید. حسود آرزوی آن را ندارد که شخص از نعمت برخوردار گردد بلکه میخواهد تنها خود از نعمت برخوردار باشد و دیگری از آن بهره ای نداشته باشد.
پس باید این نکته دوباره بیان کرد که تجمل گرایی و ریخت و پاش ریشه در رذایل پست اخلاقی چون حسادت، خودپسندی، تفاخر و گاه احساس حقارت و خود کم بینی و مانند آن دارد. انسانهایی که در زندگی گرفتار چشم و هم چشمی میشوند و میخواهند سر در سرها در بیاورند، با انگیزههای گوناگونی این کار را انجام میدهند. برخی از آنان، احساس میکنند که اگر ریخت و پاش های آن چنانی نداشته باشند، از نظر مردم حقیر و پست هستند. از نظر آنان، کرامت انسانی و بزرگی هر فردی در مقدار ثروت و مالی است که در اختیار دارد.
اینان به جهت آنکه انسانیت را در مال و ثروت میدانند، خواری و عزت را در آن معنا میکنند. خداوند در آیات 15 و 16سوره فجر به تبیین این نگرش میپردازد و میگوید وقتی به مال و ثروتی میرسند گمان میکنند که کرامت یافتهاند و اگر ثروت و مالی را از دست بدهند گمان میکنند خوار شدهاند. این دسته از افراد، همان گونه که مال و ثروت را نشانه کرامت و عزت و انسانیت می شمارند، نمایش ثروت و مال را نیز نشانه بزرگواری و بزرگی خود میدانند. این گونه است که به نمایش ثروت خود میپردازند و با تجملگرایی آن را به رخ دیگران میکشند.
یکی از علل نمایش ثروت از سوی قارون و بیرون آوردن طلا و جواهر خود با کمک مردان قوی هیکل، همین احساسی بود که به قارون از نمایش ثروت دست میداد. خداوند در آیه 76 سوره قصص بیان میکند که قارون میخواست با مردان نیرومندی که به سختی ثروت او را در خیابانها میکشیدند، شوکت و عظمت خود را به رخ دیگران بکشاند.
نمایش قدرت و ثروت
برخی از افراد بزرگی را در نمایش قدرت و ثروت خود میبینند. از این رو به گردآوری ثروت و انباشت آن اقدام میکنند. اینان از هر چیزی که بتواند عزت و شوکت دروغین آنان را به نمایش بگذارد، استقبال میکنند در گذشته چنان که خداوند در سوره تکاثر بیان میکند، به گورستان میرفتند و با شمارش مردگان مدفون در قبرستان پز و افاده میفروختند و امروز با خرید قبرهای دو نبش و چند طبقه گورستان به یکدیگر تفاخر میفروشند.
حسادت، خود کم بینی، احساس حقارت، تفاخر و مانند آن موجب میشود که بسیاری خود را به زحمت بیندازند تا پولی را از این جا و آن جا با قرض کردن به دست آورند و مجالس آن چنانی برای مراسمهای ازدواج و حتی ولیمه حج و مانند آن برپا کنند.
بازار رقابت ناسالم و سبقت جویی از یکدیگر چنان گرم است که هر کسی میخواهد از دیگری پیش بیفتد. این در حالی است که خداوند در آیه 133 سوره آل عمران و 53 سوره مائده از مردم میخواهد به جای اینکه در تجمل گرایی و فخرفروشی و تکاثر و تبذیر و ریخت و پاش و چشم و هم چشمی با یکدیگر رقابت کنند و مسابقه تجمل گرایی بگذارند، مسابقه در کارهای خیر و نیک بگذارند و به مستمندان و فقیران کمک کنند و در کارهای خیر سرعت بجویند و پیش دستی کنند. و به عبارت دیگر این چشم و هم چشمی را در امور معنوی و اخروی و دینی داشته باشند و نه در مسائل دنیوی و مادی.
برای رهایی از تجمل گرایی چه باید کرد ؟
برای رهایی از این مشکل نیز میبایست از همان روشهایی استفاده کرد که در از میان بردن تکبر و حسادت و تظاهر و تکاثر و دیگر رذایل اخلاقی استفاده میشود. از این رو تغییر بینش و نگرش مردم و تغییر الگوهای رفتاری، از مهمترین عوامل بازسازی و جلوگیری از رواج پدیده چشم و هم چشمی است.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
روزنامه کیهان ؛ علی جواهر دهی
وبلاگ حافظان نور