صدای پای زلزله در پایتخت
«زمین لرزه در تهران » این می تواند روزی تیتر وحشتناک روزنامه هایی باشد که شاید دیگر دفتری برای انتشار در تهران نداشته باشند . تیتری وحشتناک که شاید تا رخ ندهد کسی آنرا جدی نمی گیرد.
ایران از جمله کشورهای زلزله خیز جهان است. 90 درصد خاک ایران بر روی نوار زلزله واقع شده است، کلانشهر تهران نیز نه تنها از خطر زلزله ایمن نیست بلکه سالهاست در انتظار زلزله ای ویرانگر با قدرت بالای 7 ریشتر به سر می برد.
مدتهای مدیدی است که کارشناسان نسبت به وقوع زلزله در پایتخت هشدار میدهند و میگویند: تهران روی گسل قرار دارد و هر لحظه وقوع زلزله در کمین پایتخت نشینان است.
موقعیت
شهر تهران كانون تصمیمگیری كشور و مركز تجمع بیشترین امكانات در زمینههای اقتصادی، اداری و سیاسی كشور محسوب میشود و یكی از نواحی مستعد بلایای طبیعی به شمار میآید. در این میان زلزله به عنوان یكی از مخربترین بلایای طبیعی در صورت وقوع و متعاقبا زمینلغزش، سبب تلفات و خسارات جانی و مالی زیادی میشود.
از سوی دیگر ساختوسازهای غیراستاندارد و فشارهای ناشی از این سازهها زمینه را برای آثار این بلایا دو چندان كرده است. استان تهران دارای بیش از 65 گسل در سه رده بیش از 10 كیلومتر، كمتر از 10 كیلومتر و بیش از 2 كیلومتر و زیر دو كیلومتر است. خطر بیشتر این گسلها متوجه شهر تهران بوده و در صورت وقوع میتوانند بیشترین خسارات و تلفات مالی و جانی را بر این گستره شهری تحمیل كنند. از میان این گسلها، گسلهای زیر بیشترین خطر را به لحاظ آسیبپذیری شهر تهران دارند.
از حیث آمار و احتمالات حتمی بودن زلزله تهران را تقریبا می توان تایید کرد ولی زمانی که اتفاق می افتد مشخص نیست چون به هر حال این ناحیه لرزه خیز است و شهر ری بارها شاهد زمین لرزه بوده است لذا اینکه زلزله اتفاق می افتد امری بدیهی است ولی اینکه کی اتفاق می افتد را نمی توان گفت
حتمی بودن زلزله تهران
از حیث آمار و احتمالات حتمی بودن زلزله تهران را تقریبا می توان تایید کرد ولی زمانی که اتفاق می افتد مشخص نیست چون به هر حال این ناحیه لرزه خیز است و شهر ری بارها شاهد زمین لرزه بوده است لذا اینکه زلزله اتفاق می افتد امری بدیهی است ولی اینکه کی اتفاق می افتد را نمی توان گفت. مثلا ما گسل هایی داشته ایم که بعد از هزار سال فعال شده اند مثل گسل "نوجیما" در ژاپن که در سال 1995 یک زلزله 7/2 ریشتری را به وجود آورد. پس اینکه این زلزله اتفاق خواهد افتاد یک احتمال بسیار قوی است ولی اینکه بگوییم در این چند سال آینده اتفاق می افتد یا نه را نمی شود به طور قطع (صد در صد) گفت.
زلزله در تهران فاجعه به بار میآورد
حسن بیادی،نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران نیز با اشاره به اینکه شهر بم بعد از زلزله 8 سال پیش همچنان با معضل رو به رو است، میگوید: «همه میدانند زلزله در تهران فاجعه به بار میآورد ولی هیچکس به فکر بافتهای فرسوده آن نیست.»
بیادی ، یادآور میشود: «متأسفانه با گذشت 8 سال از وقوع زلزله بم و بهرغم اینکه همه ارگانها دست به دست هم دادهاند هنوز نتوانستهایم به طور احسن ضایعاتی که آن حادثه ایجاد کرده بود را برطرف کنیم و این شهر همچنان با معضل رو به رو است.»او ادامه میدهد: «به رغم اینکه همه سازمانها و نهادها میدانند تهران از جمله شهرهایی است که موضوع بافتهای فرسوده در آن یک خطر جدی محسوب میشود و با کوچکترین زلزله یک فاجعه رخ خواهد داد، هیچکس به فکر بافتهای فرسوده آن نیست.این در حالی است که برطرف کردن معضل بافتهای فرسوده یک پارامتری نیست که بگوییم کدام ارگان مقصر است و مجموعه مدیریت شهری و مجموعه 3 قوا باید دست به دست هم بدهند و با یک مدیریت یکپارچه در رفع معضلات بافتهای فرسوده اقدام کنند.اما در این بین به دلیل عدم نظارت سازمان نظام مهندسی و استاندارد نبودن مصالح، ساختمانهایی که عمر چندانی از آنها نمیگذرد نیز در آیندهای نزدیک به بافتهای فرسوده افزوده میشوند.»
جمعیت موجود در یک شهر تا چه میزان به صدمات ناشی از زلزله مربوط می شود؟
این رابطه از اینجا ناشی می شود که به همان میزان که تراکم زیاد است اگر ساختار خانه های مسکونی ضعیف و سست باشد ما شاهد صدمات بسیاری خواهیم بود مثلا در مطالعاتی که حدود هشت سال پیش در تهران انجام شده نشان می دهد که حدود 55 درصد واحد های مسکونی تهران در آن زمان در برابر یک زلزله به قدرت هفت ریشتر کاملا تخریب می شوند و مناطقی هستند که حتی تا 80 درصد هم ویرانی می دهد و ما متاسفانه در این خانه های ضعیف می بینیم که تعداد بچه ها هم زیاد است و ساکن چنین خانه هایی خانواده هایی هستند که از لحاظ اقتصادی ضعیف هستند چون فرزندان بیشتری داشتند ولی درآمد کمتری داشته اند. جدای مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی واقعیت این است که وقتی جمعیت مخصوصا در بافت های فرسوده شهر زیاد است ما باید انتظار تلفات بسیاری را داشته باشیم و برنامه ریزی ما باید به گونه ای باشد که بتوانیم تلفات را کاهش دهیم و کلا اصل هدف، برنامه ریزی کاهش تلفات است نه جلوگیری از تلفات چون ما نمی توانیم کشته ها را به صفر برسانیم، مثلا در حال حاضر برآورد شده که با وقوع زلزله در تهران حداقل 400 هزار نفر تلفات خواهیم داشت حال اگر ما بتوانیم این 400 هزار نفر را به 300 هزار نفر برسانیم در واقع 100 هزار نفر را نجات داده ایم و افتخار ما نجات آن 100 هزار نفر خواهد بود.
اول ساختمانهای حیاتی هستند که بهدلیل نوع کاربری و استفادهای که دارند امکان انتقال تجهیزات را نداشته و از طرفی باید عملکرد خود را بعد از زلزله نیز حفظ کنند
مقاومسازی؛ تنها راه مقابله با زلزله
بنا به گفته مسئولان شهری، جنوب تهران دارای فرسودهترین بافت است و درصورت فعال شدن گسل ری بالای 50درصد ساختمانهای مسکونی در این منطقه بهطور کامل تخریب خواهند شد. از همین رو است که شهرداری تهران مقاومسازی ساختمانهای این بخش شهر را در اولویت کاری خود قرار داده است. البته تخریب سازههای قدیمی و بهاصطلاح غیرمقاوم در برابر زلزله باید با رعایت و قواعد علمی روز انجام گیرد و تمام ویژگیهای لازم برای ارتقای مقاومت ساختمانهای نوساز در برابر زلزله در نظر گرفته شود.
مقاومسازی در علم مهندسی عمران به مفهوم بالابردن مقاومت یک سازه در برابر نیروهای وارده است. امروزه از این اصطلاح بیشتر در مورد نیروی زلزله استفاده میشود.یکی از موضوعات مهم و اساسی در راهبرد کاهش خطرپذیری در برابر زلزله، مقاومسازی ساختمانهای موجود با کمترین هزینه با سرعت بالا و بهصورت ساده است تا دستکم جان شهروندان در زلزلهای با قدرت متوسط به بالا حفظ شود.
در حال حاضر به واسطه هشدارهایی که درباره زلزله تهران داده میشود، مسئله مقاومسازی بهطور جدی در حال پیگیری است. برای ساخت یک سازه و ساختمان معمولی باید به بسیاری از موارد توجه کرد. از جمله مهمترین این موارد میتوان به پی ساختمان و جوشکاری آن اشاره کرد. از آنجا که گسلهای اصلی و فرعی بسیاری در شمال، غرب، جنوب و شرق تهران وجود دارد و خاک جنوب تهران بهدلیل وجود سفرههای زیرزمینی بسیار در این منطقه سست است، بنابراین هنگام وقوع زلزله سطح آبهای زیرزمینی بالا آمده و بسیاری از ساختمانها واژگون میشوند و یا در زمین فرو میروند.
چنانچه این اتفاق رخ دهد، تمام راههای ارتباطی قطع میشود، شبکههای آب، برق و گاز آسیب میبیند و به گفته برخی کارشناسان طبق بررسیها، تهران 3روز متمادی در آتش میسوزد چرا که در تهران اصول شهرسازی رعایت نشده و ساختمانها بهصورت فشرده ساخته شده است. به همین علت در هنگام وقوع زلزله راهی برای کمکرسانی و یا دورشدن از حوادث بعد از آن وجود ندارد.در اینجاست که لزوم مقاومسازی ساختمانها در جهت افزایش پایداری سازههای مهم در برابر زلزله اهمیت خود را نشان میدهد. اما سؤالی که مطرح میشود این است که چه ساختمانهایی به مقاومسازی نیاز دارند. ابتدا ساختمانها را به 4دسته تقسیم میکنیم؛ دسته اول ساختمانهای حیاتی هستند که بهدلیل نوع کاربری و استفادهای که دارند امکان انتقال تجهیزات را نداشته و از طرفی باید عملکرد خود را بعد از زلزله نیز حفظ کنند. این ساختمانها شامل مراکز درمانی، ایستگاههای مخابراتی و تلویزیونی، مراکز امنیتی و پالایشگاهها هستند. دسته دوم را ساختمانهایی تشکیل میدهند که در حال حاضر شرایط خاصی ندارند اما پس از زلزله بهعنوان مراکز خدماتی و کمک رسانی مورد نیاز هستند و لازم است حتماً سرپا باشند.برخی از سولهها، مساجد، مدارس، مراکز مدیریت کلان و مراکز مدیریت بحران از این جمله محسوب میشوند. دسته سوم ساختمانهایی هستند که قبل و بعد از زلزله اهمیت خاصی ندارند ولی درصورت آسیب جدی تلفات جانی زیادی در پی خواهند داشت مانند مراکز عمومی، استادیومهای ورزشی و... . دسته چهارم نیز ساختمانهای معمولی هستند که هیچ کدام از موارد فوق را شامل نمیشوند؛ مانند منازل مسکونی، ساختمانهای اداری و تجاری معمولی.
اهمیت و نیاز مقاومسازی از دیدگاه کلان بهترتیب از دسته اول ساختمانها آغاز شده و به دسته چهارم کاهش مییابد. همچنین مقاومسازی دسته اول و دوم کاملاً بهعهده و وظیفه دولت است اما دسته سوم بین دولت و کارفرمایان خصوصی مردم مشترک بوده و دسته چهارم کاملاً بهعهده مردم است. از طرفی مقاومسازی دسته اول و دوم تقریباً تأثیری مستقیم در کاهش مستقیم تلفات زلزله ندارد و تنها مقاومسازی دسته سوم و چهارم است که در کاهش مستقیم تلفات زلزله نقش دارند.
فرآوری : رشیدی
بخش اجتماعی تبیان
منابع : 1- شفاف / 2- وبلاگ زمین لرزه / 3- فرز / 4- همشهری انلاین