حج مقبول با سفره های رنگی ؟!
درهردین ومسلکی برخی اعمال وعبادات ویژه وجود دارد برای همه پیروان آن دین و خصوصاً اکسانی که میخواهند در نقطه پرگار دایره دینداری و خداپرستی قرار گیرند.
در دین اسلام فریضه حج از برترین اعمال عبادی مسلمانان است و هر سال در روزهای خاصی مشتاقان دیدار یار و عاشقان روی نگار عزم یک سفر معنوی و طی طریق عاشقانه میکنند و برای چند هفته دل از دنیا و متعلقات دست و پاگیر و فریبندهاش میستانند و فقط به او که بهانه همه رنج کشیدنها و اشک ریختنهای خالصانه و باصفای درون است، میاندیشند و چشمها فقط به سمت کعبه همه دلها خیره است و دست نیاز فقط به سمت او که خالق بی نیاز است میبرند.
انجام این اعمال و مناسک در پاره ای اوقات سخت و دشوار است ولی آثار و نتایجی که برای انسانها در این ایام خاص و ویژه و حتی تا بعد از آن دارد بسیار شیرین و دلنشین است و همین حلاوت و شیرینی انسان را مشتاق میکند تا باز هم به سوی میعادگاه عشاق پر بکشند.
آنقدرمعنویات و زیباییهای این دوران فراوان و دلرباست که اگر کسی تا سالها خاطره این مدت عشق بازی با محبوب را در خاطرش یادآوری کند باز هم حرف برای گفتن دارد و حلاوتش همچنان باقی است.
چه بسا زبان قاصر باشد از وصف آنچه حقیقتاً حق مطلب را ادا میکند و طبیعتاً اکسانی که امکان این تجربه زیبا برایشان مقدور نیست با نگریستن به حالات و رفتار آنها که سعادت یاریشان کرده و توفیق رفیق راهشان شده، سعی میکنند توشه ای از فراوان ارمغانی که زائران حرم یار با خود آوردند، برای خود وزندگی شان برگیرند وآن را الگویی برای رستگار شدن قرار دهند.
آری چه توشه و بهره ای بهتر از خوش خلقی و پاک نیتی و ساده زیستی و گذشت و بخشش نسبت به دیگران.
البته این صفات و فضائل در طول دوره حیات بعد از حج کم کم نمود پیدا میکند و به اطرافیان ثابت میشود که مدتی خود سازی میتواند آثار بلند مدت و گرانقدری داشته باشد، ولی آنچه در نگاه اول و در همان اوایل بعد از بازگشت زائران بیت ا...الحرام اتفاق میافتد و میشود سمبلی برای رفتار احسن یک زائر، مراسم ولیمه دادن و مهمانی دادن زائران است، که به همین مناسبت اقوام و آشنایان خود را دعوت میکنند وبا سرو غذا و یا بعضاً غذاهایی از آنها پذیرایی میکنند.
اینکه میگویم بعضاً غذاها؛ به این خاطر است که بعضی از زائران عزیز یادشان میرود که در مدینه و کنار قبرستان غریب بقیع به زیارت کسانی رفتند که خود پادشاه ساده زیستی و اطعام فقرا و مستمندان بودند و هیچ کس از آنها ذره ای اسراف وزیاده روی در هیچ زمینه ای نمیدید.
این افراد گویی این مراسم ولیمهحج را وسیله ای برای خرید آبرو نزد اقوام خود میدانند وسعی میکنند هر چه میتوانند سفرهای رنگین و غذاهای متنوع در بهترین سالنهای پذیرایی با بیشترین امکانات تدارک ببینند، البته اینکه میزبان در هر حال باید مهمان خود را اکرام کند و در حد توانش از او پذیرایی کند بسیار پسندیده است؛ ولی آیا این همه اسراف لازم است؟ آیا با یک نوع غذای ساده دریک سالن معمولی و یا حتی در خانه خود زوار و یا همسایگانشان نمیتوان مهمانها را پذیرایی کرد؟
بعضی از زائران عزیز یادشان میرود که در مدینه و کنار قبرستان غریب بقیع به زیارت کسانی رفتند که خود پادشاه ساده زیستی و اطعام فقرا و مستمندان بودند و هیچ کس از آنها ذره ای اسراف وزیاده روی در هیچ زمینه ای نمیدید
حتی اگر هزینه ای را که میخواهند صرف این مهمانیها کنند برای اطعام فقرای واقعی و گره گشایی از کار افراد نیازمند و مستحق هزینه کنند هم خداپسندانه تر است هم مورد قبولتر!!
چون بزرگترین ارمغانی که یک زائر حقیقی از یک سفر روحانی میتواند همراه خود بیاورد، توفیق خدمت به خلق نیازمندی است که شاید خداوند روزیاش را در دستان چون اویی که سعادت زیارت حرم دوست را پیداکرده؛ قرار داده.
اصلاً شاید این امتحان خدا باشد و خوشا به حال آنان که در امتحانها و آزمایشهای زندگی در هر دوره و هر شرایطی که باشند سربلند بیرون میآیند و دغدغه اصلی شان نیازمندان جامعه هستند نه کسانی که حتی اگر بر سر سفره های رنگی ولیمه های حج هم نباشند در خانه های خود هم امکان تهیه همان غذاها را دارند وخیلی به حالشان فرقی نمیکند. ولی برای کسانی که آبرویشان فقرشان را پنهان میکند این کمکها میتواند به بهبود نسبی زندگیشان کمک کند وآنها را شاد و خوشحال میکند و حتی از همه اینها مهم ترخوشنودی و رضایت خداوند نیز که مقصود و مقصد در هر امری و هر عبادتی اوست؛ حاصل میشود. به امید روزی که فخر آدمیان دستگیری از فقیر تر از خودشان باشد.
دلخوش از آنیم که حج میرویم غافل از آنیم که کج میرویم کعبه، به دیدار خدا میرویم او که همین جاست!! کجا میرویم؟
زهرا تعالی بخش اجتماعی تبیان