هدایتگران راه نور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هدایتگران راه نور - نسخه متنی

سید محمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

صامت، هادى، رفيق، زكى، نقى.

اين القاب خودمنعكس‏كننده خصلتهاى پسنديده‏اى هستند كه در طول زندگى آن حضرت‏براى مردم ظاهر شد.

كنيه او "ابو محمّد" بود و عامه مردم آن حضرت‏وپدر و جد او را ملقب به ابن الرضا مى‏كردند.(2)( امام حسن عسكرى‏عليه السلام برادرى داشت از خودش بزرگ‏تر كه او رامحمّد مى‏خواندند.)

اين محمّد مردى بزرگ و والامقام بود چنانكه‏چشمان شيعيان بدو به عنوان جانشين پدرش دوخته شده بود.

زيرا وى‏بزرگ‏ترين فرزند امام هادى بود امّا حضرت هادى به ياران وخواص اشاره‏مى‏كرد كه امام بعد از وى امام حسن خواهد بود.

و محمّد )برادر امام‏حسن( نيز عملاً در سن جوانى از دنيا رفت و اينك مزار او در جايى ميان‏بغداد و سامراء واقع است و زوار به گرد حرمش جمع مى‏آيند و خدا رامى‏خوانند و خدا هم براى بزرگداشت محمّد وپدران پاكش، دعاى آنها رامستجاب مى‏گرداند.

با وفات "سيد محمّد" )نامى كه وى بدان در ميان مردم شناخته شده‏است( همه دانستند كه يازدهمين امام، ابو محمّد حسن خواهد بود.

براى‏توضيح بيشتر امام هادى‏عليه السلام در كنار جنازه فرزندش محمّد، خطاب به‏امام حسن عسكرى فرمود: "فرزندم براى خدا سپاسى تازه به جاى آر كه‏درباره تو فرمانى تازه پديد آورد".(3)( شايد، آنچه كه خداوند براى او پديد آورد نعمت اتفاق و عدم بروزاختلاف پيرامون امامت او پس از پدرش بوده باشد.)

زيرا پس از وفات‏محمّد، آن حضرت بزرگ‏ترين فرزند پدرش محسوب مى‏شد.

اگر چه‏امامت موهبت الهى است كه اصلاً با ملاكهايى همچون سن ونظاير آن‏پيوستگى ندارد.

دليل ما بر اين نكته آن است كه امام هادى‏عليه السلام پيش ازوفات پسرش محمّد )معروف به سيد محمّد( به امامت حسن اشاره‏مى‏فرمود چنانكه روايات ديگرى نيز در تأييد اين مطلب )امامت امام‏حسن( از سوى پدران بزرگوار آن حضرت نقل شده است.

بياييد با هم‏برخى از نصوصى را كه شيعه بر محتواى آنها اتفاق دارد بخوانيم.

اين‏روايات بر امامت امام حسن عسكرى از دلالت كافى برخوردارند.

على بن عمر نوفلى گويد: با امام هادى در خانه‏اش بودم كه ابو جعفر برما گذشت.

پرسيدم: آيا اين صاحب ماست؟ فرمودند: نه، صاحب شماحسن است.(4)( على بن عمرو عطار در روايتى گويد: در زمان حيات محمّد )سيدمحمّد( خدمت حضرت هادى رسيدم و من گمان مى‏كردم او امام يازدهم‏است، به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم! كدام يك از فرزندانت رابه امامت تخصيص دهم؟ فرمود: هيچ يك را تخصيص ندهيد تا فرمان‏من براى شما صادر شود، بعد از آن نامه‏اى نوشتم كه اين امر )امامت( دردست كيست.)

آنگاه براى من نوشت: در دست فرزند بزرگترم و ابو محمّداز جعفر بزرگتر بود.(5)( اين جعفر همان كسى است كه بعداً ملقّب به كذاب يا تواب شد زيرامدّتى ادعاى امامت كرد و سپس از ادعاى خود بازگشت و توبه كرد.)

ابوجعفر )سيد محمّد( بزرگ‏ترين فرزند امام هادى‏عليه السلام بود.

امّا چنانكه‏پيداست او در آن هنگام دنيا را بدرود گفته بود.

امام هادى به ابو بكر فهفكى نامه‏اى نگاشت و به او فرمود: "فرزندم‏ابو محمّد از ديگر خاندان محمد نيك سرشت‏تر و حجّت و برهانش ازديگران استوارتر است و او بزرگترين فرزندان من است و جانشين

/ 32