تبیان، دستیار زندگی
هرگاه بنده‏اى گناه خود را بزرگ بداند، گناهش در نزد خدا کوچک مى‏شود. و چون بنده‏اى گناه خود را کوچک بشمرد گناهش در نزد خدا بزرگ مى‏شود. زیرا وقتى انسان گناه خود را بزرگ ببیند، حالت نفرت و ناخشنودى از گناه در قلبش ایجاد مى‏شود، و همین حالت از تأثیرات شدید گ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هشدار : گناهتان را کوچک نشمارید


هرگاه بنده‏اى گناه خود را بزرگ بداند، گناهش در نزد خدا کوچک مى‏شود. و چون بنده‏اى گناه خود را کوچک بشمرد گناهش در نزد خدا بزرگ مى‏شود. زیرا وقتى انسان گناه خود را بزرگ ببیند، حالت نفرت و ناخشنودى از گناه در قلبش ایجاد مى‏شود، و همین حالت از تأثیرات شدید گناه جلوگیرى مى‏کند.


گناه کوچک مرد

همه ما به طور نسبی خوب و بد و گناه و صواب را می شناسیم، اما این شناخت لزوما به معنای عمل به دانسته هایمان نیست، عده ای از ما علی رغم اینکه می دانیم که مثلا فلان کار خوب نیست انجامش می دهیم و دلمان به دریای رحمت خدا خوش است که خداوند خیلی مهربان است و این خطاهای کوچک ما را نادیده می گیرد، بله حرفی در این نیست ولی خب اگر ایرادی نداشت که خداوند متعال خود نمی فرمود انجام ندهید، باید دید حکمت اینکه ما از خیلی اموری که به نظرمان جزئی می آید بازداشته شده ایم چیست؟

در ابتدا باید گفت این قبیل توجیهات ما به این خاطر است که دوست داریم گناهی را که به انجام آن عادت کرده ایم تکرار کنیم در این صورت باید به خودمان این حقیقت را گوشزد کنیم که این نقطه آغاز سقوطمان است.

در کتاب شریف کافى از امام صادق (علیه السلام) روایت مى‏کند: هیچ گناهى با اصرار صغیره نیست، و هیچ گناهى با استغفار کبیره نیست‏.

و مى‏فرماید: نه به خدا قسم، خدا هیچ طاعتى را در حال اصرار بر یکى از گناهان نمى‏پذیرد .

اصرار بر گناه را به بى آبى تشبیه کرده‏اند که بطور مداوم قطره قطره بر سنگى بچکد، این آب بالأخره در سنگ اثر مى‏کند. و به همین دلیل پیامبر اکرم (صلى‏الله علیه و آله و سلم) فرمود:  بهترین عمل‏ها با دوام‏ترین اعمال است اگرچه کم باشد. و این شامل ضد آن هم می شود دوام در گناه هم مخرب است.

در حدیث است که : مؤمن گناه خود را چون کوهى بالاى سر خود مى‏بیند و هراس آن دارد که بر رویش سقوط کند. ولى منافق گناه خود را چون پشه‏اى مى‏بیند که بر دماغش نشسته و آن را فرارى کرده است‏

گناهکار و کوچک شمردن گناه

هرگاه بنده‏اى گناه خود را بزرگ بداند، گناهش در نزد خدا کوچک مى‏شود. و چون بنده‏اى گناه خود را کوچک بشمرد گناهش در نزد خدا بزرگ مى‏شود. زیرا وقتى انسان گناه خود را بزرگ ببیند، حالت نفرت و ناخشنودى از گناه در قلبش ایجاد مى‏شود، و همین حالت از تأثیرات شدید گناه جلوگیرى مى‏کند. اما وقتى گناه را کوچک شمرد، معلوم مى‏شود به این گناه انس و الفتى دارد، و همین انس باعث مى‏شود که گناه شدیدترین اثرات را در قلب باقى بگذارد، و آن را تاریک کند.

و همان طور که مى‏دانید نورانى کردن قلب توسط عبادات مطلوب، و ظلمانى کردن آن توسط گناهان ممنوع است. و به همین خاطر است که بنده به خاطر کارهایى که در حال غفلت انجام مى‏دهد مؤاخذه نمى‏شود.

در حدیث است که: مؤمن گناه خود را چون کوهى بالاى سر خود مى‏بیند و هراس آن دارد که بر رویش سقوط کند. ولى منافق گناه خود را چون پشه‏اى مى‏بیند که بر دماغش نشسته و آن را فرارى کرده است‏ .

از امام صادق (علیه السلام) است که: رسول الله (صلى‏الله علیه و آله و سلم) فرمود: از گناهان تحقیر شده - کوچک شمرده شده - پرهیز کنید که آنها هرگز بخشیده نمى‏شوند .

عرض شد: گناهان تحقیر شده چگونه گناهانى هستند؟

فرمود: گناهى که صاحبش بعد از ارتکاب بگوید: خوشا به حالم اگر غیر از این گناهى نداشته باشم‏ .

امام موسی کاظم

امام کاظم (علیه السلام) مى‏فرماید: هیچ گاه خیر زیاد را زیاد نشمرید، و هیچگاه گناه کم را کم نشمرید، زیرا گناهان کوچک جمع مى‏شوند تا زیاد شوند. و در پنهانى از خدا بترسید تا بتوانید منصف باشید .

به هر اندازه بنده‏اى از گناه صغیره‏اش خوشحال شود، به همان اندازه گناهش بزرگ‏تر و تأثیرش در ظلمانى کردن قلب بیشتر مى‏شود، تا کار به جائى مى‏رسد که بعضى گناهکاران به گناه خویش افتخار مى‏کنند. مثلاً کسى که با دیگرى مناظره کرده مى‏گوید: دیدى چه رسوایش کردم؟

گناهان همگى مهلک و کشنده‏اند، و سزاوار است کسى که مرتکب گناه مى‏شود، از اینکه دشمنى چون شیطان بر او غلبه یافته محزون و متأسف باشد. زیرا مریضى که از شکستن ظرف دارویش خوشحال مى‏شود - چون از رنج دارو رسته و دیگر مجبور نیست دارو بخورد - به شفایش امیدى نیست.

اصرار بر گناه را به بى آبى تشبیه کرده‏اند که بطور مداوم قطره قطره بر سنگى بچکد، این آب بالأخره در سنگ اثر مى‏کند. و به همین دلیل پیامبر اکرم (صلى‏الله علیه و آله و سلم) فرمود: بهترین عمل‏ها با دوام‏ترین اعمال است اگرچه کم باشد .و این شمامل ضد آن هم می شود دوام در گناه هم مخرب است

مغرور بودن به عیب پوشی خدا

این بی تفاوتی که ما نسبت به گناهان مرتکب شده خود داریم به خاطر طمع به رحمت پروردگار است، دقت داشته باشید که طمع کردن در رحمت او با امید به رحمتش که همراه توبه و انابه و سعی در جبران است تفاوت دارد با اینکه کسی گناه می کند و خوشحال است به لب غلط کردمی می گوید و گمان می کند تمام شد و رفت، نه این خبرها نیست .

اینکه گناهکارى به پرده پوشى خدا بر گناهانش اهمیت ندهد، و حلم و مهلت دادن او را سبک بشمرد، و نداند که خدا بر او غضب کرده و به همین خاطر مهلتش مى‏دهد تا گناهان بیشترى را مرتکب شود. و گمان کند که خدا به او عنایت کرده که توانسته است گناهى مرتکب شود. منشأ این حالت این است که از عقاب خدا غافل و از کمین‏گاه هاى غرور بى‏خبر است.  

خداوند متعال اگر رحیم هست قهار هم هست رحمت دارد خشم هم دارد ،خداوند مهلت می دهد اما فراموش نمی کند زنهار تا از این مهلت چگونه استفاده کنیم سریع تر توبه کنیم و به آغوش امن پرودرگار برگردیم یا با امروز فردا کردن ها کوچک شمردن خطاها و ... افسار خود به دست شیطان داده و به سمت دره های تاریک و پر خوف و خطر رهسپار شویم؟

فرآوری  :محمدی

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان


منبع : کتاب اخلاق مرحوم سید عبدالله شبّر مترجم / محمدرضا جباران

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.