نماز شام غریبان
بخوان بلال! که «یاس کبود» دل تنگ است | |
اذان بگو! که اذان تو، آسمان رنگ است | |
اذان بگو! که پس از رحلت رسول خدا | |
مصاحب دل من، ناله ی شباهنگ است | |
اذان بگو! به صدای بلند و جار بزن | |
که پشت پرده ی ایمان فریب و نیرنگ است | |
اذان بگو! که بدانند بعد پیغمبر | |
نصیب آینه ها ی خدانما سنگ است | |
نه من، غبار یتیمی نشسته بر رویم | |
جمال آینه هایم، مکدّر از زنگ است | |
بگو که «اشهد ان علی- ولی الله» | |
بگو که لحن مناجات من، غماهنگ است | |
تو از سیاه دلی های خلق شکوه مکن | |
«به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است» | |
مرا ز گریه چرا منع می کنند، بپرس | |
که این چه رسم مسلمانی؟ این چه فرهنگ است؟ | |
بگو که فاطمه این یک دو روزه مهمان است | |
سفر به خیر بگویند وقت ما تنگ است | |
بگو که فاطمه در حشر اگر که نازکند | |
«کمیت جمله شفاعت کنندگان لنگ است» | |
نماز شام غریبان شد و غروب و شفق | |
بخوان بلال! که ماه مدینه دل تنگ است |
محمد جواد غفورزاده «شفق»
انتخاب شعر :جواد هاشمی بخش ادبیات تبیان