تبیان، دستیار زندگی
پیامبر اكرم ص فرمود :بهترین شما خردمندانند عرض شد خردمندان كیانند فرمود آنها كه در دل شب به شب زنده دارى مشغولند در حالى كه مردم در خوابند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شرط تحصیل از نظر علامه بحرالعلوم

طلبه

پیامبر اكرم فرمود :بهترین شما خردمندانند عرض شد خردمندان كیانند فرمود آنها كه در دل شب به شب زنده دارى مشغولند در حالى كه مردم در خوابند.

شرط تحصیل به نظر علامه بحرالعلوم

آخوند ملا زین العابدین سلماسى از شاگردان برجسته مرحوم سید مهدى بحرالعلوم نقل كرد كه بحرالعلوم هر شب در میان كوچه هاى نجف گردش مى كرد و براى فقرا نان و غذا مى برد.

پس از چند روز درس را تعطیل كرد طلبه ها از من خواهش كردند تقاضاى تدریس كنم . من تقاضا كردم فرمودند درس نمى گویم . باز براى دوم درخواست كردند.

من خدمت ایشام عرض كردم فرمودند: نه ؛ من هر شب در كوچه هاى نجف مى گردم نمى بینم طلبه اى تضرع و ناله و زارى در دل شب داشته باشد براى كسانى كه چنین باشند درس نمى گویم . طلاب از آن پس به ابتهال و تضرع پرداختند و صدایشان شنیده مى شد. علامه تدریس را شروع كردند.(1)

داستانى دیگر از اهتمام به نماز شب :

یكى از طلاب از مرحوم مقدس اردبیلى درخواست كرد كه اجازه دهند در حجره ایشان ساكن شود. مقدس امتناع داشت . آنقدر او بر تقاضاى خود اصرار ورزید كه ایشان گفتند اشكال ندارد ولى به شرط اینكه هر چه در حجره ما مى گذرد به كسى نگویى .

آن طلبه ساكن حجره مقدس شد. بعد از چند روزى وضع از نظر مالى بسیار سخت گردید بطورى كه یكى دو روز حتى قوت و خوراك ضرورى هم نداشتند.

بالاخره یك روز كه این طلبه در حجره با حالتى زار و رنگ پریده و ضعف نشسته بود، یكى از دوستان از آنجا عبور كرد، او را با این حال دید پرسید چرا چنین شده اى گفت : حال و وضع ما با مقدس به اینصورت است .

او مبلغى از جیب در آورده گفت این مبلغ را با مقدس خرج خوراك و گذران كنید.

ظهر كه مقدس وارد حجره شد بوى كباب استشمام كرد و نان تازه دید پرسید از كجا؟ جریان را براى ایشان توضیح داد، مقدس ‍ ناراحت شد كه چرا بدیگرى گفته ؟ جواب داد او خودش پرسید من چیزى نگفتم .

آن شب مقدس با خوردن این غذا قبل از اذان صبح محتلم شد براى غسل از مدرسه خارج گردید تا به نماز شب خود برسد ولى حمامى در را باز نكرد و گفت تا اذان نشود در حمام باز نمى شود. مقدس هر چه از او خواهش كرد قبول نكرد تا بالاخره مبلغ بهاى حمام را اضافه نمود حمامى راضى شد.

در را باز كرد مقدس موجودى خود را در اختیار حمامى گذاشت تا به نماز شب برسد. بعد به آن طلبه گفت : دیگر ما با هم نمى توانیم زندگى كنیم من هر چه پول داشتم دادم تا بتوانم غسل كنم و نمازم را بخوانم عذر او را خواست .(2)

ابن ابى یعفور از امام صادق علیه السلام نقل مى كند كه پرسیدم : اى ساعة یكون العبد اقرب الى الله و الله منه قریب ؟ چه ساعتى بنده به خداوند نزدیك تر است و خداوند به او نزدیك ؟

فرمود: وقتى آخر شب از جاى حركت مى كند در حالى كه چشم مردم در خواب است به جایگاه وضو مى رود، وضویى شاداب مى گیرد بعد به محل نماز خود مى آید توجه به جانب پروردگار مى نماید، به پا مى ایستد و بانگ بر مى دارد و تكبیر مى گوید، نماز را آغاز مى كند، قرائت نماز را مى خواند، دو ركعت نماز به پا مى دارد.

باز براى دو ركعت دوم حركت مى كند یك منادى از فراز آسمان طرف راست عرش ندا مى كند: ایها العبد المنادى ربه ان البر لنشیر على راءسك من عنان السما و الملائكه محیطه بك لدن قدمیك الى عنان السما و الله ینادى ! عبدى لو تعلم من تناجى اذا ما انفتلت ؟!

اى بنده اى كه با خدا به راز و نیاز پرداخته اى ! بال و پر رحمت بر سرت سایه افكنده از فراز آسمان و ملائكه از جاى قدمت تا قله آسمانها اطرافت پر مى زنند. خداوند عزیز مى گوید: بنده من ! اگر بدانى با كه مناجات مى كنى روگردان از این مناجات نخواهى شد.

من عرض كردم یابن رسول الله ! فدایت شوم انفتال چه معنى دارد؟ فرمود اینكه روبرگردانى و پى كار خود بروى امام با بدن و چهره خود برگشت از طرف من فرمود اینطورى .

و قال ابغض الخلق الى الله جیفه باللیل بطال بالنهار. كسى كه شب همچون مردارى افتاده و روز فردى بیهوده گرا و با بطالت عمر خود را بگذراند، منفورترین شخص نزد خداوند مى باشد.

و قال رسول الله صلى الله علیه و آله خیاركم اولوا النهى قیل یا رسول الله ! من اولوا النهى فقال المتهجدون باللیل و الناس ‍ نیام (3)

پیامبر اكرم فرمود بهترین شما خردمندانند عرض شد خردمندان كیانند فرمود آنها كه در دل شب به شب زنده دارى مشغولند در حالى كه مردم در خوابند.


منابع:

1-  قصص العلما ص 173

2- نقل از كتاب قصص و خواطر ص 514

3- بحارالانوار ج 87 ص 158 و 159

کتاب تهجد – موسی خسروی

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه تبیان