اصلیترین وسیله برای آزمایش انسانها
یکی از اصلیترین وسایل، آزمایش انسان با سختیها و ناملایمات، راحتیها و خوشیها و... است. آدمی برای رسیدن به کمال خود، باید از مسیرهای گوناگون عبور کند و آزمایشهای زیادی را پشت سر گذارد تا ایمان واقعی و ادعایی او، هم بر خود و هم بر دیگران آشکار شود.
سنّت که جمع آن «سنن» است، در لغت به معنای راه، روش، طریقه، قانون، سرشت، آیین، رسم، شریعت و نهاد آمده است. این کلمه، از ریشه «سَنَّ» به معنای تیز کردن،صیقل دادن، راندن و راه بردن یک چیز در مسیر مشخص است.1
واژه سنّت، معانی و کاربردهای اصطلاحی گوناگونی اعم از ؛
آداب و رسوم گذشتگان ، سخنان و نحوه زندگی و سلوک فردی و اجتماعی و سکوت معصومین است که در همه موارد با معنای لغوی آن مرتبط می باشد.
تفاوت سنت امداد با سنت امتحان
تفاوت سنّت امداد با سنّت امتحان در این است که سنّت امداد، مسبوق به رفتار آدمیان است؛ یعنی انسان در پی اعمال خود سنّت امداد را در مییابد، درحالیکه سنّت امتحان مسبوق به افعال انسان نیست و انسانها چه بخواهند و یا نخواهند آزمایش خواهند شد. سنّت امداد که بر اساس آن، خداوند نعمتهای خود را در اختیار همگان قرار میدهد، در واقع بیانگر مقام رحمانیت خداست؛ زیرا خداوند بر اساس مقام رحمانیّت خویش، نیکان و بدان را از فیض عمومی خود بی بهره نمیگذارد.
قرآن کریم میفرماید:
کُلاًّ نُمِدُّ هوءلاءِ وَ هَوءلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا (اسراء: 20)
و ما هر دو گروه را به لطف پروردگارت کمک خواهیم کرد و بخشش پروردگار تو منع شده نیست.
اصلیترین وسیله برای آزمایش انسانها
یکی از اصلیترین وسایل، آزمایش انسان با سختیها و ناملایمات، راحتیها و خوشیها و... است. آدمی برای رسیدن به کمال خود، باید از مسیرهای گوناگون عبور کند و آزمایشهای زیادی را پشت سر گذارد تا ایمان واقعی و ادعایی او، هم بر خود و هم بر دیگران آشکار شود. فردی از امام رضا علیهالسلام درباره امتحان الهی پرسید و تفسیر آیه «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنّا باللّه و هم لایفتنون» را خواست. امام در پاسخ فرمود:یُفْتَنُونَ کما یُفْتَنُ الذَّهَبُ، یُخْلَصُونَ کَما یُخْلَصُ الذَّهَبُ.2 ؛ انسانها همانند طلا آزموده میشوند و چنانچه طلا را از دیگر فلزات مخلوط جدا میسازند، انسانها نیز به وسیله امتحان و آزمایش پاک و پیراسته میشوند.
انواع سنّتهای الهی
سنّتهای الهی، به اقسام مختلفی تقسیم بندی میشوند؛ در یک تقسیم بندی میتوان آن را به «سنّتهای آخرتی» و «سنّتهای این جهانی» تقسیم کرد.
سنّتهای آخرتی درباره زندگی آن جهانی و ابدی انسانها و پاداش و کیفر آخرتی اعمالشان است و سنّتهای این جهانی به زندگی این جهانی آدمیان مربوط است. سنّتهای این جهانی به نوبه خود به دو قسم تقسیم پذیرند. یکی سنّتهای این جهانی که به رفتارهای فردی اختصاص دارند و دیگر، سنّتهای این جهانی که به رفتارهای فردی اختصاص ندارد، یعنی یا اختصاص به رفتارهای اجتماعی دارند و یا رفتارهای فردی و اجتماعی، هر دو، را در بر میگیرند.3
در یک تقسیم بندی دیگر، سنّتهای الهی به «سنّت تکوینی» و «سنّت تشریعی» تقسیم میشوند؛ منظور از سنّت تکوینی خدا، قوانین ثابت و کلی است که در دل کائنات و ذرات هستی جریان دارد. یکی از بارزترین نمونههای سنّت تکوینی، سنّت هدایت عمومی موجودات است که آیه زیر به آن تصریح دارد:
رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی (طه: 50) ؛پروردگار ما کسی است که به هر چیزی آفرینش آن را داد و سپس آن را هدایت کرد.
دانه گندمی که در دل خاک قرار میگیرد، به برکت هدایت تکوینی، مسیر رشد و شکوفایی را طی میکند و به خوشه و سنبل تبدیل میشود. این نوع از هدایت، لازمه رحمت گسترده پروردگار است که شامل همه موجودات اوست. همچنین قوانین علّی و معلّولی حاکم بر جهان که هم در حیطه جان موجودات و هم در بیرون از جان آنها یعنی در شئون ظاهری آنها جریان دارد، نمونه دیگری از سنّت تکوینی است.
«طغیان به هنگام رفاه و آسایش» از سنتهایی است که در شئون ظاهری بشر جریان دارد، یعنی احساس بینیازی در اثر داشتن مال و ثروت فراوان، موجب سرپیچی از حدود الهی میشود. خداوند در قرآن میفرماید:
کَلاّ إِنَّ اْلإِنْسانَ لَیَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی (علق: 6 و 7) ؛انسان طغیان میکند، وقتی که خود را بینیاز ببیند.
سنت و هدایت تشریعی
قوانین دیگری نیز وضع شده است که آنها را هدایت تشریعی مینامند. این نوع هدایت، ناظر به زندگی ظاهری، فردی و اجتماعی است که انتظام امور انسان بدون آنها ممکن نیست.
قوانین حاکم بر روند اجتماعی ـ سیاسی اقوام و ملتها از اینگونهاند. برای نمونه، سنّت تشریعی خداوند بر این جاری است که سرنوشت هیچ ملتی تغییر نمیکند، مگر این که خودشان بر اساس میل و اراده و اختیار خود، آن را تغییر دهند. خداوند در قرآن میفرماید:
إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (رعد: 11) ؛خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر آن که خودشان دست به تغییر زنند.
همچنین سنّت الهی بر این جاری است که رفاه اجتماعی در پرتو تقوا و خدا ترسی به دست میآید: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ به ما کانُوا یَکْسِبُونَ (اعراف: 96)
و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم، ولی آنها حق را تکذیب کردند،ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.
فرق میان سنتهای الهی و سنتهای مردمی
سنّتهای الهی قابل تغییر و تبدیل نیستند و ثبات و دوام دارند، به گونهای که آیه شریفه «و لن تجد لسنةِ اللّه تبدیلاً؛ و سنّت خدای متعال را دگرگون نخواهی یافت» به آن تصریح دارد ولی در مقررات و سنتهایی که به دست انسان ایجاد میشوند، ثبات و دوام کمتری به چشم میخورد و همواره در حال دگرگونی و تغیرند.
رابطه سنّتهای الهی با اعمال انسان
برخلاف تصور برخی از فیلسوفان مغرب زمین، مانند دیوید هیوم ما بر این باوریم که میان قوانین تکوینی و تشریعی و اعمال انسان ارتباط وجودی و رابطه علّی و معلولی برقرار است؛ زیرا نظام عالم، نظام کنش و واکنش یا عمل و عکسالعمل است و جریان علّیت در همه شئون هستی برقرار است. از اینرو، این حقیقت و قانون که «انسان در گرو اندیشهها و اعمال خویش است»4، سنّت و قانون تخلفناپذیر خداست.
بر اساس این قانون، هر عمل فردی یا اجتماعی، نتایج خود را بر فرد و جامعه به جا خواهد گذاشت. شخص و یا جامعهای که غرق در عیش و عشرت و دنیاطلبی و در پی فسق و فجور و گناه باشد، گرفتار سنّت «استدراج» خواهد بود؛ یعنی هر لحظه به گمراهی نزدیکتر میشود و در مقابل، افراد و جوامعی که در راستای استقرار آرمانهای الهی و توحیدی در حرکتند، به سمت جلب توفیق الهی و پیروزی گام برمیدارند. خداوند متعال میفرماید:
کَتَبَ اللّهُ َلأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی. (مجادله: 21) ؛خداوند مقرّر کرده است که به یقین، من و فرستادگانم چیره میشویم.
بدین ترتیب، کوچکترین اندیشه و عمل در نظام هستی، بیپاسخ نیست و تلاشهای انسان هر چه باشد، زیر پوشش یکی از سنتهای الهی قرار میگیرد.
برخی از سنتها و قوانین الهی
سنّت امداد
کُلاًّ نُمِدُّ هوءلاءِ وَ هَوءلاءِ (اسراء: 20)
هر یک از دو گروه (آخرت طلب و دنیا طلب) را یاری میکنیم.
سنّت استدراج
وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ(اعراف: 182)
و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.
سنّت هدایت
رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه: 50)
پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده، سپس هدایت کرده است.
سنّت پیروزی رهبران الهی
کَتَبَ اللّهُ َلأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی (مجادله: 21)
خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز شویم.
سنّت تغییر سرنوشت به خاطر تغییر روش
إِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما به قومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ (رعد: 11)
خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملتی) را تغییر نمیدهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
سنّت نابودی باطل
بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ (انبیاء: 18)
بلکه ما حق را بر سر باطل میکوبیم تا آن را هلاک سازد و این گونه، باطل نابود میشود.
سنّت رحمت
کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ (انعام: 54)
پروردگارتان، رحمت را بر خود فرض کرده است.
سنّت نزول برکات بر جامعه در نتیجه تقوا
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ (اعراف: 96)
و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان آوردند و تقوا پیشه میکردند، برکاتی از آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم.
سنّت سختی در زندگی در صورت فراموشی خداوند
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکًا (طه: 124)
هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت.
سنّت وراثت اهل حق بر زمین
وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ (انبیاء: 105)
در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: بندگان شایستهام وارث (حکومت) زمین خواهند بود.
پینوشتها:
1. المنجد، ماده سَنَّ.
2. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، کتاب الحجة، ص 370، ح 4.
3. همان، ص 426.
4. مدثر: 38: «کل نفس به ما کسبت رهنیة».
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منبع :
کتاب سنت امتحان در زندگی انسان – نوشته غلامرضا محدثی