تبیان، دستیار زندگی
انجام گناه و نافرمانی خداوند، آثار و پیامدهای ناگواری در زندگی مادی و معنوی آدمی دارد و مانع تکامل معنوی و حرکت انسان به سوی کمال می‌شود. خداوند برای نجات بندگان از این شقاوت و گمراهی، باب توبه و بازگشت به سوی خود را به روی بندگان خویش باز کرده است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چگونه استغفار کنیم ؟


انجام گناه و نافرمانی خداوند، آثار و پیامدهای ناگواری در زندگی مادی و معنوی آدمی دارد و مانع تکامل معنوی و حرکت انسان به سوی کمال می‌شود. خداوند برای نجات بندگان از این شقاوت و گمراهی، باب توبه و بازگشت به سوی خود را به روی بندگان خویش باز کرده است.


توبه

یکی از مراحلی که می‌توان برای توبه ذکر کرد، استغفار یعنی طلب کردن مغفرت و آمرزش از خداوند به خاطر گناهان و نافرمانی‌ها و کاستی‌هایی است که در قبال خداوند مرتکب شده است.

آیه اول:

«وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَحیمًا»؛ «کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت».(1)

هر گناهی که انسان مرتکب شود، با تبعاتی که دارد، در نفس او اثر سوء باقی می‌گذارد و در نامه اعمالش نوشته می‌شود. بنده خدا می‌تواند به وسیله توبه و استغفار، آن اثر سوء را از بین ببرد و اگر بنده خدا توبه و استغفار کند، خدا را غفور و رحیم خواهد یافت.

آیه دوم:

«وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ * أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ جَنّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا اْلأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ»؛ «و آن‌ها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند ـ و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ ـ و بر گناه اصرار نمی‌ورزند با اینکه می‌دانند. آن‌ها پاداششان آمرزش پروردگار و بهشت‌هایی است که از زیر درختانش نهرها جاری است؛ جاودانه در آن می‌مانند؛ چه نیکوست پاداش اهل عمل».(2)

تنها استغفار کسی مؤثر است که نخواهد آن عمل زشت را همچنان مرتکب شود؛ زیرا اصرار داشتن بر گناه، حالتی در نفس ایجاد می‌کند که با بودن آن حالت، ذکر پروردگار نه تنها مفید نیست؛ بلکه توهین به امر خدای تعالی نیز هست و دلیل بر اینکه چنین کسی از هتک حرمت‌های الهی و ارتکاب به محرمات او هیچ باکی ندارد و حتی نسبت به خدای عزوجل استکبار دارد؛ با این حال دیگر عبودیتی باقی نمی‌ماند و ذکر خدا سودی نمی‌بخشد.

اطاعتی که آدمی به نفع خود از پیش بفرستد؛ یعنی برای اینکه با آن زندگی آخرتی خود را تأمین کند، نزد خدا آن را خواهد دید؛ یعنی در روز لقاء الله آن را بهتر از همه کارهای نیک که می‌کرده و یا بهتر از هر چیزی که در دنیا باقی گذاشته است و پر اجر تر از آن خواهد یافت. در حقیقت طاعات، اسبابی هستند که به وسیله آن‌ها مغفرت خدا شامل حال آدمی می‌شود؛ پس می‌توان گفت هر طاعتی استغفار است

افرادی که مرتکب گناهان صغیره و یا کبیره شده‌اند، سپس به یاد خداوند افتاده و به صورت حقیقی از خداوند استغفار و طلب آمرزش می‌کنند و دیگر قصد ندارند آن عمل زشت را مرتکب شوند، مورد آمرزش خداوند قرار می‌گیرند. استغفار ـ مانند انفاق، فرو بردن خشم و چشم پوشی از خطاهای مردم ـ یکی از اموری است که در انجام آن باید شتاب به خرج داد.

آیه سوم:

«إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنی مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذینَ مَعَکَ وَ اللّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضی وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی اْلأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ أَقْرِضُوا اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَ ما تُقَدِّمُوا ِلأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللّهِ هُوَ خَیْرًا وَ أَعْظَمَ أَجْرًا وَ اسْتَغْفِرُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ «پروردگارت می‌داند که تو و گروهی از آن‌ها که با تو هستند، نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را به پا می‌خیزند؛ خداوند شب و روز را اندازه‌ گیری می‌کند؛ او می‌داند که شما نمی‌توانید مقدار آن را (به دقت) اندازه گیری کنید (برای عبادت کردن)، پس شما را بخشید؛ اکنون آنچه برای شما میسر است قرآن بخوانید. او می‌داند بزودی گروهی از شما بیمار می‌شوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی (و کسب روزی) به سفر می‌روند و گروهی دیگر در راه خدا جهاد می‌کنند (و از تلاوت قرآن باز می‌مانند)، پس به اندازه ای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خدا «قرض‌الحسنه» دهید [= در راه او انفاق نمایید] و (بدانید) آنچه را از کارهای نیک برای خود از پیش می‌فرستید، نزد خدا به بهترین وجه و بزرگ‌ترین پاداش خواهید یافت و از خدا آمرزش بطلبید که خداوند آمرزنده و مهربان است».(3)

هر اطاعتی که آدمی به نفع خود از پیش بفرستد؛ یعنی برای اینکه با آن زندگی آخرتی خود را تأمین کند، نزد خدا آن را خواهد دید؛ یعنی در روز لقاء الله آن را بهتر از همه کارهای نیک که می‌کرده و یا بهتر از هر چیزی که در دنیا باقی گذاشته است و پر اجر تر از آن خواهد یافت. در حقیقت طاعات، اسبابی هستند که به وسیله آن‌ها مغفرت خدا شامل حال آدمی می‌شود؛ پس می‌توان گفت هر طاعتی استغفار است.

بنابراین "ودود" یعنی شخصی که بسیار دیگران را دوست دارد، آن هم نه یک دوست داشتن عادی بلکه دوست داشتن خاصی که موجب احسان کردن و نعمت دادن و... به آن‌ها می‌شود. اگر خدای تعالی ودود خوانده شده به همین جهت است که او بندگان خود را دوست می‌دارد و آثار محبت خود را با افاضه نعمت‌هایش بر آنان ظاهر می‌سازد؛ آن هم نعمت‌هایی که هیچ کس نمی‌تواند عدد آن‌ها را بشمارد

آیه چهارم:

«وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبّی رَحیمٌ وَدُودٌ»؛ «از پروردگار خود آمرزش بطلبید و به سوی او بازگردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه کار) است».(4)

خداوند از بندگانش می‌خواهد از او در باره گناهان خود طلب مغفرت کنند و با ایمان آوردن به او و به رسول او به سویش برگردند؛ زیرا خدای تعالی دارای رحمت و مودت است و استغفار کنندگان و توبه کنندگان را رحم می‌کند و دوست می‌دارد.

کلمه "ودود" بر وزن فعول از اسمای خدای تعالی است. این کلمه اسم مبالغه و از ماده "ود" است و کلمة "ود" با کلمه "حب" (دوستی) به یک معناست، ولی از موارد استعمال این دو کلمه بر می‌آید که "ود" نوع خاصی از حب و دوستی است و آن حبی است که آثار و پیامدهایی آشکار دارد مثل الفت و آمد و شد و احسان.

بنابراین "ودود" یعنی شخصی که بسیار دیگران را دوست دارد، آن هم نه یک دوست داشتن عادی بلکه دوست داشتن خاصی که موجب احسان کردن و نعمت دادن و ... به آن‌ها می‌شود. اگر خدای تعالی ودود خوانده شده به همین جهت است که او بندگان خود را دوست می‌دارد و آثار محبت خود را با افاضه نعمت‌هایش بر آنان ظاهر می‌سازد؛ آن هم نعمت‌هایی که هیچ کس نمی‌تواند عدد آن‌ها را بشمارد.

پی نوشت ها:

1. نساء: 110.

2. آل عمران: 135 و 136.

3. مزمل: 20.

4. هود: 90.

زهرا رضاییان

بخش قرآن تبیان