تبیان، دستیار زندگی
حضرت آیت الله مظاهری در این باره می فرمایند: اگر غذای حرام در خانه آمد، اگر خورد و خوراك شما از راه ربا، از راه مال مردم و بالاخره مال حرام شد بدانید در این خانه ملائكه نیست كه نیست؛ بلكه جای آتش است. یعنی ملائكه‌ی آسمان‌ها می‌بینند كه این خانه آتش گرفته
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

در باطن لقمه حرام چه می گذرد؟

(لقمه حرام زیر ذره بین – 6)

در نگاه با چشم ظاهربین، هیچ فرقی بین لقمه حرام و حلال دیده نمی شود. برای همین است که آلودگان به ربا در دفاع از خود می گویند: «إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا» (1) خرید و فروش هم مانند رباست و فرقی بین این دو به چشم نمی خورد.

مال حرام

بر اساس آموزه های دینی، مالی که از راه غیر شرعی به دست می آید گرچه از نظر ظاهر به مانند مالی است که از راه شرعی به دست آمده؛ اما باطن و حقیقتی بسیار متفاوت دارد که در برخی آیات، روایات و نقلهای معتبر پرده از چهره آن برداشته و حقیقت آن برای همگان عیان شده است؛ حقیقتی که امیرالمومنین علیه السلام به تعبیر « بِئْسَ‏ الطَّعَامُ‏ الْحَرَامُ» (2) از آن یاد کرده است.

باطن لقمه حرام در قرآن

قرآن کریم با ذکر دو نمونه ای از اموال به دست آمده از راه حرام؛ پرده از حقیقت این اموال برمی دارد:

1. مالی که از راه کتمان حق به دست بیاید آتش است.

«إِنَّ الَّذینَ یَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ یَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِكَ ما یَأْكُلُونَ فی‏ بُطُونِهِمْ إِلاَّ النَّارَ » آنان كه آیاتى از كتاب خدا را كتمان مى‏كنند و در برابر این پنهان كارى بهاى اندكى به دست مى‏آورند، جز آتش چیزى نمى‏خورند. (174- بقره)

حضرت آیت الله مظاهری در این باره می فرمایند: اگر غذای حرام در خانه آمد، اگر خورد و خوراك شما از راه ربا، از راه مال مردم و بالاخره مال حرام شد بدانید در این خانه ملائكه نیست كه نیست؛ بلكه جای آتش است

2. کسی که مال یتیم را به ناحق می خورد، آتش می خورد.

«إِنَّ الَّذینَ یَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْكُلُونَ فی‏ بُطُونِهِمْ ناراً» آنان كه از روى ظلم اموال یتیمان را مى‏خورند، آتش را در شكم خود وارد مى‏كنند. (10 - نساء)

رد یک احتمال

شاید گمان شود آنچه در این آیات آمده، عذاب اخروی آنهاست؛ اما این پندار با ادامه این آیات باطل می شود؛ زیرا در پایان آیه اول می فرماید: «وَ لا یُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَكِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ ؛ در روز قیامت خدا با اینها سخن نخواهد گفت و آنها را پاک نخواهد کرد و برای آنها در آن روز عذاب دردناکی خواهد بود» و در انتهای آیه دوم آمده است:«وَ سَیَصْلَوْنَ سَعیراً؛ و به زودى داخل در آتش برافروخته‏اى می شوند كه آنها را به شدت می سوزاند» این دو فراز به روشنی ثابت می کند که آنچه در ابتدا آمده بیان حقیقتی است که در دنیا رخ می دهد؛ حقیقتی که در این دنیا فقط بر اهل بصیرت هویدا است و در قیامت بر همه عیان می شود و علاوه بر این واقعیت دنیایی در قیامت هم گرفتار عذاب خواهند شد.(3)

حضرت آیت الله مظاهری در این باره می فرمایند: اگر غذای حرام در خانه آمد، اگر خورد و خوراك شما از راه ربا، از راه مال مردم و بالاخره مال حرام شد بدانید در این خانه ملائكه نیست كه نیست؛ بلكه جای آتش است. یعنی ملائكه‌ی آسمان‌ها می‌بینند كه این خانه آتش گرفته است. چنانچه از نظر قرآن ملائكه آسمان‌ها می‌بینند كه این زن، این بچه‌های بی‌گناه آتش می‌خورند.

امام صادق(علیه‌السلام) در ذیل همین آیه می‌فرماید: آن كسانی كه خمس ندهند و مالی كه خمس در آن هست بخورند و آن كسانی كه زكات ندهند و مال زكات نداده را بخورند یعنی آن كسانی كه مالی كه از راه رشوه، ربا، تقلب، حقه‌بازی و از راه حرام بدست آورده می‌خورند قرآن فرموده خیال نكنید اینها غذا می‌خورند؛ خیر اینها آتش می‌خورند

در آیه «الذین یأكلون اموال الیتمی ظلماً انما یأكلون فی بطونهم ناراً و سیصلون سعیراً» یتیم از باب مصداق است. یعنی قرآن یك مصداق بزرگ را آورده است. لذا معنای آیه این است: آن كسانی كه مال حرام بخورند آتش خورده‌اند.

امام صادق(علیه‌السلام) در ذیل همین آیه می‌فرماید: آن كسانی كه خمس ندهند و مالی كه خمس در آن هست بخورند و آن كسانی كه زكات ندهند و مال زكات نداده را بخورند یعنی آن كسانی كه مالی كه از راه رشوه، ربا، تقلب، حقه‌بازی و از راه حرام بدست آورده می‌خورند قرآن فرموده خیال نكنید اینها غذا می‌خورند؛ خیر اینها آتش می‌خورند: «انما یأكلون فی بطونهم ناراً و سیصلون سعیراً» چه كسی می‌بیند؟ آن كه چشم داشته باشد و اگر راستی آن كه چشم بصیرت دارد نگاه بكند به آن خانه‌ای كه در آن خانه خمس داده نمی‌شود سفره انداخته می‌شود می‌بیند آتش برافروخته است. زن آتش می‌خورد، بچه‌ها آتش می‌خورند.(4)

باطن کسانی که به حرام در اموال دیگران تصرف می کنند

در روایت است که خداوند متعال حج و عمره ای را که از مال حرام بجا آورده می شود قبول نمی کند؛ امام باقر علیه السلام فرمود: «لَا یَقْبَلُ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ حَجّاً وَ لَا عُمْرَةً مِنْ مَالٍ حَرَامٍ‏» (5) و در جواب لبیک چنین حاجی و عمره گذاری می گوید «لَا لَبَّیْكَ‏ وَ لَا سَعْدَیْك‏» ؛ یعنی تو را نمی پذیرم.(6)

امام صادق
در قسمت دو این سری مقالات، داستانی از مُصادف خادم امام صادق علیه السلام نقل کردیم که چگونه دست تجارتی پر سود اما در واقع ظالمانه زد و امام علیه السلام هم به جهت تعدی و اجحافی كه در حق مردم روا داشته بود بر او خشمگین شد و سود حاصله را از او نپذیرفت. مگر او و همسفرانش چه كرده بودند كه آنگونه مورد ناراحتی و بی‌مهری امام علیه السلام قرار گرفتند؟ آیا غیر از این بود كه یك درهم را به دو درهم فروخته بودند؟ امری كه متأسفانه امروزه در بازارهای ما به خاطر احتیاجی كه مردم به آن اجناس دارند رواج دارد و بعد عنوان مسلمان هم بر خود می‌گذارند،‌ نماز می‌خوانند، روزه می‌گیرند و به حج می‌روند و با صدای بلند فریاد می‌زنند: لبیك، اللهم لبیك! كه اگر با چشم بصیرت به او بنگرند در واقع خواهند دید كه یك زالو و یك گرگ درنده است كه لبیك می‌گوید و با دهان كثیف و خون‌آلوده از خون مردم، خدا را می‌خواند.(7)

معلوم است که خدا در پاسخ به چنین لبیک هایی پاسخ منفی می دهد و از پذیرش این حیوانات درنده خوداری می کند.

ابو بصیر می گوید در مكه در محضر امام باقر علیه السلام بودم. بعد از اینكه طوافشان تمام شد، خدمتشان رسیده و عرض كردم: یابن‌ رسول‌الله ببینید چقدر حاجی در حال طواف است و چقدر ناله و استغاثه به هوا بلند. ولی حضرت در جواب من فرمودند: «مَا أَكْثَرَ الضَّجِیجَ‏ وَ أَقَلَّ الْحَجِیجَ» یعنی چه بسیارند فریادكنندگان و چه انگشت شمارند حج‌گزاران. بعد حضرت دست به چشمان من کشید تا من هم واقعیت را ببینم. با كمال تعجب جمعی از حیوانات و درندگان را دیدم كه در حال طواف و گردش به دور خانه خدا هستند و فقط تعداد کمی مومن در بین آنها در حال طوافند.(8) هر چند در برخی روایات این افراد منکران ولایت اهل بیت علیهم السلام قلمداد شده اند(9)؛ اما این روایات مصداقی، مانع نمی شوند تا با تحلیلی که گذشت آن روایات مطلق، شامل افراد حرام خوار نشود.

روح ما با حرام سازگاری ندارد

خداوند متعال در آیه هفت سوره شمس، قسم یاد کرده است و فرموده: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» سوگند مى‏خورم به نفس و به آن كه آن را این چنین‏ مرتب خلق كرد و قوایش را متعادل ساخت.

تسویه نفس یعنی اینکه نفس به گونه ای خلق شده است که با هر چیزی سازگاری ندارد؛ اینگونه نیست که هم با حق و حلال سازگار باشد و هم با باطل و حرام و چون ساختار آفرینش حق است(10)؛ پس این نفس اگر آسیب نبیند و بیمار نشود با حلال تناسب کامل دارد و صد در صد با حرام بیگانه است؛ مانند بدن که اگر صحیح و سالم باشد، هوای پاک به او می سازد و دود سیگار را پس می زند.

پرواضح است که این ناسازگاری روح پاک با حرام به دلیل ظاهر و ساختار فیزیکی آن نیست؛ بلکه ستیز روح با حرام به دلیل باطن و روح آلوده و رنج آور آن است که در این مقاله اشاراتی به آن شد.

پی نوشت ها:

(1) آیه 275 سوره بقره

(2) نهج البلاغه، نامه 31: مال حرام، چه طعامی بدی است.

(3) ر.ک به المیزان، ج4، ص204 و نمونه، ج3، ص281

(4) اخلاق در خانه، ج1، جلسه ششم

(5) امالی شیخ صدوق(ره)، مجلس68

(6) کافی، ج5، ص124

(7) برگرفته از کتاب اخلاق و جوان حضرت آیت الله مظاهری، ج2، فصل اول. استاد حسین انصاریان می نویسد: خون دل مردم وقتی غذا شود باطنش همان حقیقت خون آلود آن است. حرامهای مالی، ص451 .

(8) مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(لابن شهر آشوب)، ج‏4، ص184

(9) مانند بصائر الدرجات، ج‏1، ص358

(10) ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ (8- روم)

امید پیشگر

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.