مطمئن ترین راه برای آرامش
اگر آرامش را به معنای آسایش و تن پروری مورد توجه قرار دهیم در این صورت باید در انتظار خسران و هلاکت نیز باشیم . آنچه برای انسان آرامش روحی را به ارمغان میآورد تکیه به امری است محک و استوار که تصور کمترین تغییر و ضعفی در آن امکان پذیر نیست .
«اسلام آرامش دهنده تکیه کنندگان است »
در این عالم خاکی که هر لحظه آن در بردارنده اتفاقات تلخ یا شیرین است هر کس به دنبال زمان و مکانی است که لحظه ایی در آن بیارامد و رسیدن به این آرامش آرزوی دیرینه اوست . آنچه شایان توجه است استرس و اضطراب فراگیر در میان تمامی آدمیان است . کارشناسان سازمان بهداشت جهانی تحقیق و برآورد کردهاند سیصد میلیون نفر یعنی حدود شش درصد کل جمعیت جهان از بیماری روانی رنج میبرند ، گسترش بیماری روانی موجب شده سازمان بهداشت جهانی بخش خاصی را به نام خدمات بهداشت روانی پدید آورد .(خدا در ناخودآگاه/ص333) فشار روانی به عنوان بیماری تمدن جدید معرفی شده . (تنیدگی یا استرس /ص 20)
مقصود از آرامش چیست
آدمی به دنبال آرامش بوده امّا آیا این آرامش برای همه افراد به یک معنا و مقصود به کار میرود ؟ فردی آرامش را زندگی بدون کوچکترین تنش و مشکل میداند ، دیگری ثروت فراوان را نوید دهنده آرامش میداند و ... گویی هر یک از این افراد آرامش را در امری خارج از وجود خود دنبال میکنند ، اما ارامش کجاست ؟ آرامش را میتوان دو قسم دانست ، آرامش نسبی و زودگذر و آرامش مطلق و پایدار .
با کمی دقت خواهیم یافت آنچه از آرامش مدنظر هر یک از افراد مذکور بوده واقعی و پایدار نیست بله هر یک از نمونههای بالا آرامشی را به دنبال دارد اما این آرامش موقتی بوده و شاهد بر این امر آن است که آدمی با کسب هر یک از این موارد باز نیاز به آرامش را حس میکند . اگر آرامش متعلق واقعی نداشت خداوند متعال چنین احساس نیازی را در وجود انسان قرار نمیداد .
شناخت خود، راه رسیدن به آرامش
برای یافتن آرامش باید دید نیاز واقعی آدمی چیست و مقصود نهایی او در چه میباشد . برای رسیدن به پاسخ نیازمند شناخت خویش هستیم و باید حقیقت خویش را به دست آوریم . حقیقت آدمی تعالی اوست ، روح انسان تعلق به عالم بالا دارد و از جنس عالم خاکی نیست ، چند روزی را مهمان این ملک بوده و بعد از گذشت چند صباحی آن را وداع خواهد گفت . دنیای جای قرار و آرامش نیست سکون در این عالم یعنی نابودی .
اگر آرامش را به معنای آسایش و تن پروری مورد توجه قرار دهیم در این صورت باید در انتظار خسران و هلاکت نیز باشیم . آنچه برای انسان آرامش روحی را به ارمغان میآورد تکیه به امری است محک و استوار که تصور کمترین تغییر و ضعفی در آن امکان پذیر نیست .ماهیت این دنیا تغییر و تحول است و آنچه را که در قالب آرامش ارائه میدهد عمر محدودی داشته و پاسخ گوی نیاز نامحدود انسان نیست . بنابراین آنچه برای انسان آرامش را به دنبال میآورد توجّه به جنبه حقیقی وجودی او یعنی بعد ملکوتی او میباشد ( ماز بالاییم و بالا میرویم ) در این زمان است که آرامش واقعی خود نمایی میکند . بنا به گفته امیر المؤمنین (ع) اسلام آرامش تکیه کنندگان است . اسلام دینی است که با دستورالعملهای خویش راهگشای انسان برای رسیدن به حقیقت نهایی خویش بوده . اسلام دین فطرت است و از نیازهای آن به خوبی آگاه است و راه کارهای برای مرتفع ساختن آن دارد . بنابراین انسان در پناه این دین مبین میتواند آرامش نهایی خود را که بازگشت به اصل خویش و رسیدن به یگانه محبوب است را به دست آورد . با این طرز تفکر میتوان آرامش نسبی را در این دنیا به دست آورد چرا که توجه به مقصد نهایی تمامی لحظات انسان را تحت شعاع قرار میدهد . مسافری که در مسیری مطمئن و با وسیله نقلیه سالم به سوی مقصد معین و مطلوبی حرکت میکند در حین مسیر آرامش خاطری دارد که حاصل از انتخاب درست فرد میباشد . بر روی این کره خاکی مکانهایی وجود دارد که آرامش موج میزند مثل اماکن مقدّسه ، دامن طبیعت ، سکوت کوه ،و ... اینها مکانهایی است که انسان را یا به یاد خدا میاندازد و کانال ارتباطی انسان با اوست و یا او را متوجه خویش میسازد و برای لحظاتی او را از هیاهوی تعلقات دنیوی رها سازد . و در آخر اینکه با یاد خداست که دلها آرام میگیرد .
فرآوری : مریم پناهنده
بخش نهج البلاغه تبیان