تبیان، دستیار زندگی
ماهیت مرگ از نظر قرآن، نیستی و نابودی و تمام شدن نیست؛ بلکه انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر است. هر چند از نظر جسمی و ظاهری تعطیل قوای طبیعت است، ولی از نظر روحی و نفسی نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت است. مسئله خواب نیز مانند مسئله مرگ از نظر علم از مجهو
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به راستی حقیقت خواب چیست؟

خستگی و خواب آلودگی


خواب، مرگ ضعیف و کوچک است و مرگ، خواب شدید و بزرگ و در هر دو مرحله، روح و نفس انسان از نشئه ای به نشئه دیگر انتقال می یابد؛ با این تفاوت که در حین خواب، انسان اغلب توجه ندارد و هنگامی که بیدار می شود، نمی داند که در حقیقت از سفری بازگشته است؛ بر خلاف حالت مرگ که همه چیز بر او روشن است.


شاید ذهنت درگیر این سؤال ها شده باشد که حقیقت خواب چیست و چه مى شود كه انسان به خواب مى رود؟ دانشمندان در این باره، بحث هاى فراوانى دارند: بعضى آن را نتیجه انتقال قسمت عمده خون از مغز به سایر قسمت هاى بدن مى دانند که به این ترتیب براى آن عامل فیزیكى قائلند. بعضى دیگر نیز عقیده دارند كه فعالیت هاى زیاد جسمانى، سبب جمع شدن مواد سمّى مخصوصى در بدن مى شود و این امر بر سیستم سلسله اعصاب اثر مى گذارد و حالت خواب به انسان دست مى دهد. این حال ادامه دارد تا این سموم تجزیه و جذب بدن می گردد و به این ترتیب، براى آن عامل شیمیایی قائل شده اند. جمعى دیگر یك نوع عامل عصبى براى خواب قائلند و معتقدند دستگاه فعال عصبى مخصوصى كه در درون مغز انسان است و مبدأ حركات مستمر اعضا مى باشد، بر اثر خستگى زیاد از كار مى افتد و خاموش مى شود.1

اما حقیقت این است که هیچ یك از این نظرات نتوانسته است به مسئله خواب پاسخ قانع كننده اى بدهد؛ هر چند تأثیر این عوامل را به طور اجمال نمى توان انكار كرد .

در حقیقت چیزى كه سبب شده دانشمندان امروز از بیان تفسیر روشنى براى مسئله خواب عاجز بمانند، همان تفكر مادى آن هاست. آن ها مى خواهند بدون قبول اصالت و استقلال روح این مسئله را تفسیر كنند، در حالى كه خواب قبل از آنكه یك پدیده جسمانى باشد، یك پدیده روحانى است كه بدون شناخت صحیح روح، تفسیر آن غیر ممكن است: «اللَّهُ یَتَوَفى الأَنفُس حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتى لَمْ تَمُت فى مَنَامِهَا فَیُمْسِك الَّتى قَضى عَلَیهَا الْمَوْت وَ یُرْسِلُ الأُخْرَى إِلى أَجَل مُّسمًّى إِنَّ فى ذَلِك لاَیَت لِّقَوْم یَتَفَكَّرُونَ ؛ خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند و ارواحى را كه نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد، سپس ارواح كسانى را كه فرمان مرگ آن ها را صادر كرده نگه می دارد و ارواح دیگرى را ( كه باید زنده بمانند ) باز مى گرداند تا سرآمد معینى؛ در این امر نشانه هاى روشنى است براى كسانى كه تفكر مى كنند».2

خداوند در این آیه شریفه، دقیق ترین تفسیر را براى مسئله خواب بیان كرده است؛ زیرا خواب را نوعی قبض روح و جدایى روح از جسم بیان کرده است، اما نه جدایى كامل؛ یعنی وقتی به فرمان خدا پرتو روح از بدن برچیده مى شود و جز شعاع كم رنگى از آن بر این جسم نمى تابد، دستگاه درك و شعور از كار مى افتد و انسان از حس و حركت باز مى ماند؛ هر چند قسمتى از فعالیت هایى كه براى ادامه حیات او ضرورت دارد، مانند ضربان قلب و گردش خون و فعالیت دستگاه تنفس و تغذیه ادامه مى یابد.

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض مى كند و ارواحى را كه نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد، سپس ارواح كسانى را كه فرمان مرگ آن ها را صادر كرده نگه می دارد و ارواح دیگرى را ( كه باید زنده بمانند ) باز مى گرداند تا سرآمد معینى؛ در این امر نشانه هاى روشنى است براى كسانى كه تفكر مى كنند

عجز تفسیرهای مادی از بیان چرایی خواب ها

تفسیرهاى مادى از بیان و توجیه این گونه خواب ها عاجزند، در حالى كه تفسیرهاى روحى به خوبى مى توانند این مطلب را روشن سازند؛ زیرا روح انسان به هنگام جدایى از تن و ارتباط با عالم ارواح، حقایق بیشترى را مربوط به گذشته و آینده درك مى كند و همین است كه اساس رؤیاهاى صادقه را تشكیل مى دهد. با تمام بحث هایى كه دانشمندان پیرامون خواب و ویژگی هاى آن كرده اند، باز هم به نظر مى رسد كه هنوز همه زوایاى این عالم اسرارآمیز روشن نشده و حقائق پیچیده آن فاش نگردیده است.

خواب

هنوز در میان دانشمندان بحث است كه چه فعل و انفعالاتی در بدن آدمی اتفاق می افتد كه در یك لحظه ناگهانى بخشى از فعالیت هاى مغز و بدن او تعطیل و تحولى در سرتاسر روح و جسمش ظاهر مى شود؟

بعضى از دانشمندان عامل اصلى خواب را یك عامل فیزیكى مى دانند و معتقدند كه انتقال خون از مغز به قسمت هاى دیگر بدن این پدیده را به وجود مى آورد و براى اثبات عقیده خود هم از تختخواب مخصوصى به نام تختخواب ترازویى استفاده كرده اند كه انتقال خون را از مغز به سایر اعضا مشخص مى كند.

برخی دیگر از دانشمندان، عامل خواب را عامل شیمیایى مى دانند و معتقدند به هنگام تلاش و كوشش سمومى در بدن پیدا مى شود كه بخشى از مغز را از كار مى اندازد؛ در نتیجه انسان به خواب مى رود و هنگامى كه این سموم جذب بدن و خنثى شد، انسان بیدار مى شود.

جمع دیگرى از آنان براى خواب یك عامل عصبى قائلند و مى گویند سیستم فعال عصبى ویژه اى در مغز موجود است كه حكم گاز اتومبیل را دارد و بر اثر خستگى، خاموش مى شود و به طور موقت از كار مى ایستد، اما پیرامون تمام این نظریه ها سؤالات و نقاط مبهم و تاریكى وجود دارد كه هنوز پاسخ آن به روشنى داده نشده و خواب، همچنان چهره اسرارآمیز خود را حفظ كرده است.

بیداری بخشی از مغز در هنگام خواب!

از شگفتی هاى عالم خواب كه دانشمندان اخیراً از روى آن پرده برداشته اند، این است كه به هنگام خواب و از كار افتادن موقت، بخش عظیمى از مغز بعضى از سلول ها كه آن را سلول نگهبان باید نامید، همچنان بیدار مى مانند و توصیه هایى را كه انسان قبل از خواب در مورد لحظه بیدارى به آنها مى كند، هرگز فراموش نمى كنند تا به هنگام لزوم تمام مغز را بیدار كرده و به حركت در آورند.

خواب، از پدیده هاى روحى و روح، جهانى است پر از اسرار؛ عجیب نیست كه زوایاى این مسئله هنوز روشن نشده باشد، ولى هر چه بیشتر در آن به غور و بررسى مى پردازیم، به عظمت آفریدگار این پدیده آشناتر مى شویم.

ماهیت مرگ از نظر قرآن، نیستی و نابودی و تمام شدن نیست؛ بلکه انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر است. هر چند از نظر جسمی و ظاهری تعطیل قوای طبیعت است، ولی از نظر روحی و نفسی نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت است. مسئله خواب نیز مانند مسئله مرگ از نظر علم از مجهولات است

ارتباط خواب و مرگ در چیست؟

آنچه از این آیه شریفه به دست می آید اینکه خواب، مرگ ضعیف و کوچک است و مرگ، خواب شدید و بزرگ و در هر دو مرحله، روح و نفس انسان از نشئه ای به نشئه دیگر انتقال می یابد؛ با این تفاوت که در حین خواب، انسان اغلب توجه ندارد و هنگامی که بیدار می شود، نمی داند که در حقیقت از سفری بازگشته است؛ بر خلاف حالت مرگ که همه چیز بر او روشن است.

ماهیت مرگ از نظر قرآن، نیستی و نابودی و تمام شدن نیست؛ بلکه انتقال از نشئه ای به نشئه دیگر است. هر چند از نظر جسمی و ظاهری تعطیل قوای طبیعت است، ولی از نظر روحی و نفسی نوعی گریز و رجوع به باطن و ملکوت است. مسئله خواب نیز مانند مسئله مرگ از نظر علم از مجهولات است. آنچه علم در این زمینه می شناسد، قسمتی از جریانات جسمانی است که در قلمرو بدن صورت می گیرد.3

زهرا رضائیان

بخش قرآن تبیان


پی نوشت  ها:

1. حسینی طهرانی، سید محمد حسین، معاد شناسی، ص 41-40 و 62.

2. زمر: 42.

3. ر.ک: تفسیر نمونه، ج  19، ص 484-482 و ج 16، ص 406-405.