تبیان، دستیار زندگی
یکی از شیوه های تربیتی قرآن کریم، سرگذشت نگاری و سیما نگاری است که برگرفته از جهان واقع و دور از پندار و خیال و با گزینشی از نکته های برجسته و مهم، در راستای ارزش نگاری عملی اند. یکی از این شخصیت های یاد شده در قرآن، ذوالقرنین است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ذوالقرنین در قرآن


یکی از شیوه های تربیتی قرآن کریم، سرگذشت نگاری و سیما نگاری است که برگرفته از جهان واقع و دور از پندار و خیال و با گزینشی از نکته های برجسته و مهم، در راستای ارزش نگاری عملی اند. یکی از این شخصیت های یاد شده در قرآن، ذوالقرنین است.


عدد اول نوزده در کتاب آسمانی مسلمانان، قرآن

در یک جا در قرآن مجید، آن هم در سوره کهف از ذوالقرنین یاد شده و مطالبی را بیان کرده است :

او را در روی زمین تمکن و استقرار دادیم و از تمام وسائل و اسباب در اختیارش قرار دادیم.

از آن اسباب استفاده نموده، یک بار حرکت به سمت مغرب نمود تا جایی که (چون به آخر معموره رسید، در کنار دریای بیکران) چنین به نظر می آمد که خورشید در چشمه ای از گل و لای فرو می رود و در آنجا جماعتی را یافت و ما به او گفتیم: در چنین موقعیت و وضعیتی که با آن ها داری، اختیار داری آن ها را عذاب کنی و به سزای خود برسانی، و یا طریقة نیکوئی درباره آن ها اتخاذ کنی!

ذوالقرنین به آن ها گفت: کسی که ستم ورزد، ما او را به زودی در این دنیا به عذاب خود پاداش داده و سپس به سوی پروردگارش می رود و خداوند او را به عذاب غیر مأنوس و غیر منتظر و غیر معهودی معذب می فرماید و کسی که عمل صالح انجام دهد، جزا و پاداش او نیکو خواهد بود و ما از امر خود با او به آسانی گفتگو خواهیم نمود.

باز از آن اسباب استفاده نموده و به سمت مشرق آفتاب حرکت کرد تا به مردمی رسید که در بیابان زندگی می کردند و از طلوع و تابش خورشید پرده و پوششی نداشتند و ستر و حفاظی برای آنان نبود؛ برهنگان و عریانانی بودند که ساتر و لباس نداشتند.

همچنین از آن اسباب استفاده نمود و حرکت کرد تا به بین دو سدی رسید که در آنجا جماعتی بودند که از تمدن و انسانیت بهره ای نداشته و گفتاری را به هیچ وجه تعقل نمی نمودند.

آن جماعت به ذوالقرنین گفتند: یأجوج و مأجوج در روی زمین فساد می کنند؛ آیا قبول می کنی که ما مخارج سدی را به تو بدهیم که بین ما و آن ها سد محکمی بنا کنی؟

او دنیا داری آخرت گرا، با قلمرویی گسترده و امکانات فراوان از سوی خداوند تعالی بود. نعمت های الهی را به شایستگی به کار می گرفت. او دادگستری برجسته و یاور ستمدیدگان و دشمن ستمگران، دعوت کننده به ایمان و عمل صالح و بازدارنده از زشتی و ستم و فرمانروایی در خدمت ارزشش های الهی بود

ذوالقرنین گفت: آنچه پروردگار من از اموال وعده به من داده، بسیار پسندیده و نیکوست؛ فقط شما با افراد و عدة خود به من کمک دهید تا من سدی محکم و استوار برای شما بکشم. شما قطعات بزرگ آهن را بیاورید و بین این دو کوه بچینید تا بر فراز دو کوه، این فرجه و شکاف را پر کند؛ و چون چنین کردند، گفت: اینک با دم های آهنگری قطعات آهن را داغ و تفته کنید و در این حال گفت: قطعات مس را ذوب نموده و در خلل و فرج قطعات آهن بریزند تا همة شکاف ها پر شود و یک سد محکم و یکپارچه تشکیل گردد و بین دو کوه کاملا مسدود شود.در این حال بود که دیگر یأجوج و مأجوج نتوانستند از فراز آن سد بیایند و آن قوم را آزار کنند، و نیز نتوانستند که آن سد را سوراخ کنند و به واسطة نقبی که در زیر آن ایجاد کنند، باز برای خود امکان رفت و آمد داشته باشند.

در این حال ذوالقرنین گفت: این رحمت از پروردگار من است که به من عنایت فرمود و من توانستم برای شما چنین سدی بسازم، اما در آن زمانی که وعدة پروردگار من برای قیامت برسد، دیگر این سد، خراب و مندک و بدون ارزش و اثر خواهد شد.(1)

سیمای ذوالقرنین در قرآن

با دقت در آیات قرآنی می توان دریافت که ذوالقرنین خدای تعالی و روز رستاخیز را باور داشت و به آیین حق عمل می کرد. خداوند او را به اجرای احکام الهی مفتخر کرد و در این راه او را از عنایت های ویژه خود بهره مند ساخت.

او دنیا داری آخرت گرا، با قلمرویی گسترده و امکانات فراوان از سوی خداوند تعالی بود. نعمت های الهی را به شایستگی به کار می گرفت. او دادگستری برجسته و یاور ستمدیدگان و دشمن ستمگران، دعوت کننده به ایمان و عمل صالح و بازدارنده از زشتی و ستم و فرمانروایی در خدمت ارزشش های الهی بود.

یتیم نوازی امام علی

به میان محرومان می رفت و دردها را از نزدیک می دید، برای برقراری امنیت تلاش می کرد، با یاد آخرت دنیا را آباد می کرد و در سازندگی مردم را غیر مستقیم به خدای تعالی دعوت می کرد و در کارها خدای بزرگ را به یاد داشت.(2)

امام علی علیه السلام از او چنین یاد کرده است: «ذوالقرنین، عبدی صالح بود که خداوند را دوست می داشت و خدای سبحان نیز او را دوست می داشت. او دعوت کننده مردم به سوی خدای تعالی بود و خداوند هدایت کننده او».(3)

ذوالقرنین در طریق بندگی و عبودیت، انسانی برجسته و فرزانه ای وارسته بود که از شخصیتش در قرآن به نیکی یاد می شود.

مقام و حكومت دینى ذو القرنین

از مجموع آیات نازل شده درباره ذوالقرنین چنین بر مى ‏آید كه او داراى مقام و حكومتى دینى بوده است: « قُلْنا یا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِمّا أَنْ تُعَذِّبَ وَ إِمّا أَنْ تَتَّخِذَ فیهِمْ حُسْنًا ؛ ما به ذوالقرنین گفتیم: اى ذوالقرنین ! آیا مى‏ خواهى بدان ایشان را مجازات كنى یا روش نیكویى در مورد آن ‏ها انتخاب مى ‏نمایى؟».(4)

خداوند طبق این آیه به او اختیار تام مى ‏دهد و این خود، شاهد بر این مطلب است كه وى از سوى وحى الهى یا پیامبرى از پیامبران، تأیید و راهنمایى مى ‏شده است.

این مطلب از جواب ذوالقرنین به این فراز روشن‏ تر مى‏ شود، گویا هدف او از بیان چنین جوابى، اشاره به این نكته است كه مردم در برابر دعوت به توحید و مبارزه با شرك، به دو گروه تقسیم خواهند شد؛ كسانى كه تسلیم این برنامه سازنده الهى شوند كه مطمئناً پاداشى نیكو خواهند داشت و در امنیت و آسودگى خاطر زندگى خواهند كرد و آن ها كه در برابر این دعوت موضع‏گیرى خصمانه داشته و به ظلم و فساد ادامه دهند، كه مجازات خواهند گردید.

پی نوشت ها:

1. معادشناسی ج 4، ص 74 تا 77.

2. ر.ک: کهف: 98-83.

3. المیزان: ج 17، ص 374.

4. کهف: 86.

زهرا رضائیان

بخش قرآن تبیان