تبیان، دستیار زندگی
چرا فکر می‌کنید که نوشتن مشکل است؟ تا به حال به چطور نوشتن فکر کرده اید؟ در نوشتن انشاء مشکلی ندارید؟ لابد خیلی از شما فکر می‌کنید که نوشتن و بخصوص...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چطور به راحتی بنویسیم؟

چرا فکر می‌کنید که نوشتن مشکل است؟ تا به حال به چطور نوشتن فکر کرده اید؟ در نوشتن انشاء مشکلی ندارید؟

لابد خیلی از شما فکر می‌کنید که نوشتن و بخصوص نوشتن انشاء، کار بسیار مشکلی است و از عهده هر کسی برنمی‌آید.

کسانی که چنین فکر می‌کنند، کاملاً در اشتباهند. چرا؟ برای این که با خوب فکر کردن درباره ی موضوعی که می‌خواهید درباره‌اش بنویسید، می‌توانید به آسانی در کار خودتان موفق باشید.

علت آن که بعضی از بچه‌ها نوشتن انشاء را مشکل می‌دانند، آن است که درباره موضوع انشاء خوب فکر نمی‌کنند و نمی‌دانند که باید دو ـ‌ سه ساعت درباره ی موضوع انشاء فکر کنند و بعد بنشینند و در عرض نیم ساعت و به آسانی انشای خود را بنویسند. اصلاً مگر می‌شود که بدون فکر کردن جمله‌ای را نوشت؟!

چطور یک انشاء خوب بنویسیم؟

فرض می‌کنیم که آقای معلم و یا خانم معلم از شما خواسته است که انشایی درباره ی فصل بهار بنویسید. اگر درباره ی موضوع خوب فکر نکنید، فقط چیزهایی را می‌توانید بنویسید که قبلاً از دیگران شنیده‌اید و یا خودتان دیده‌اید.

منظورم چیزهایی است که خیلی دم دستی و تکراری است ، که در اصطلاح ادبی، به آن می‌گوییم حرفهای کلیشه‌ای و قالبی.

باید بدانید: چیزها و حرفهایی که از پیش، چهارچوبی مشخص در ذهن ما دارند، موقع نوشتن به سراغ ما می‌آیند. و این چیزها و حرفها معمولاً مال خودمان نیستند. مثلاً ممکن است که شما انشای خودتان را (بدون فکر کردن) این‌طور شروع کنید:

فصل بهار اولین فصل سال است. (بر منکرش لعنت)

و یا مثلاً:

در فصل بهار درخت ها سبز می ‌شوند و شکوفه می‌ دهند. بلبلان نغمه ‌سرایی می‌ کنند و...

حالا اگر کمی فکر کنید و فکرتان را از اتاق بیرون ببرید و از خودتان بیرون بروید و طبیعت را در ذهن و خیالتان ببینید، ممکن است حرفهای تازه‌ای به ذهن ‌تان برسد و مثلاً جمله‌هایی مثل جمله‌ های زیر را بنویسید:

پنجره را باز می‌کنم، نسیم بهاری، مثل جویباری از عطر و زیبایی، به درون اتاقم می‌ریزد و در اتاق و در من جاری می‌شود.

صدای پای بهار را در بیرون ـ در آن سوی پنجره ـ می‌شنوم که دارد آرام آرام از کوهستان سرازیر می‌شود و به سوی من می‌آید. حتی آسمان هم بوی بهار را به خود گرفته است و...

گنجشک ها که بی‌ صبرانه در انتظار آمدن بهار بودند، حالا بر شاخه ‌های درخت ها جشن و پایکوبی می‌کنند و به استقبال بهار می ‌روند و جیک ‌جیک ‌شان رنگی و بویی از بهار دارد...

چطور بنویسم؟

راستی به نظر شما ابن سینا، بدون فکر کردن می ‌توانست ابن سینا بشود؟ و یا حافظ و سعدی و مولوی و فردوسی و...

اگر نیوتون فکر نمی‌کرد، آیا می‌توانست با افتادن سیبی از درخت، جاذبه ی زمین را کشف کند؟ و یا انیشتین می ‌توانست اتم را بشکافد؟ و یا فرضیه نسبیت را اثبات کند؟ و حرف های تازه‌ای درباره ی زمان بگوید؟ و یا طول شعاع نور را اندازه بگیرد؟ انیشتین بدون شک با فکر کردن توانست بفهمد که وقتی دو نفر با یک سرعت مساوی، یک مسیر مساوی را طی می ‌کنند، مدت زمانی که بر آن ها می‌گذرد، در نظر آن ها متفاوت است.

اگر کسی دل درد داشته باشد و بخواهد از سر کوچه تا خانه ‌اش بیاید، ممکن است پنج دقیقه راه به نظرش پنجاه دقیقه بیاید. حالا اگر همان آدم سر حال و خوشحال باشد ممکن است نیم ساعت راه در نظرش، سه دقیقه راه باشد.

گذشت زمان در حالت ‌های مختلف، شکل عوض می‌کند. وقتی تو با دوستت سرگرم بازی هستی، گذشت زمان را حس نمی‌کنی و شاید سه ساعت بازی به نظرت نیم ساعت بیاید.

ولی اگر با بی ‌صبری و نگرانی در خانه منتظر آمدن پدرت باشی که دیر کرده است، نیم ساعت در نظرت، دو ـ سه ساعت می‌آید.

با فکر کردن می توان لحظه هایی که زود گذشته اند را بازسازی کرد. ارزش لحظه ای را می توان نوشت. وقتی خوب به موضوعی فکر می کنی می توانی خوب بنویسی. و برای یک لحظه دو صفحه را به زیبایی می نویسی.

پس شما بچه‌ها هم از همین امروز بیشتر به فکر کردن فکر کنید، درباره هر چه که دل تان می‌خواهد، فکر کنید و بعد،‌ حاصل فکرتان را به روی کاغذ بیاورید و بنویسید.

این کار را بکنید تا ببینید به چه نتیجه‌ های جالبی می ‌رسید. می‌گویید نه؟ این گوی و این میدان، امتحان کنید. امتحانش که زیانی ندارد.

فرآوری: مهدیه زمردکار

بخش کودک و نوجوان


منابع:

هدهد

writeage.com

fekreno.org

* مطالب مرتبط:

چرا نمی‌توانید برنامه‌ریزی كنید؟

یک برنامه ی موفق درسی

نوشتن، لذت ماندگاری است

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.