تبیان، دستیار زندگی
اسلام ، براى برطرف كردن خستگى و ایجاد نشاط، راه‏هاى مناسب و سالمى را به ما ارائه كرده است ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا ، كارهاى متنوّع و مفید ، دید و بازدید ، گفتگوهاى علمى و انتقال تجربه ، رابطه با فرهیختگان و مهم‏تر از همه ارتباط با آفریدگار هستى و یا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غیر خدا را در حرم خدا ، وارد نکنید !


تا به حال به معنای حرم وحریم فکر کرده اید ؟! حرم درحقیقت به معنای حریمی است که هر کسی با هر ویژگی وشرایطی حق ورود به آن را ندارد بلکه برای ورود مجوّزها و برچسب ها و کارت سبز هایی را نیازمند است که بدو ن داشتن آنها ، کسی حق ورود را ندارد .

در روایات ، دل و قلب انسان به حرم خداوند تشبیه شده است . این تشبیه یکی از دلایل عمده اش این است که به انسان هشداری دهد که ؛ ای انسان مواظب باش در حریمی که مخصوص ورود خداوند است ، دیگری  حق ورود ندارد .


دل حرم خدا

* دل، حَرَم خداست، نگذارید غیر خدا وارد آن شود!

« وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ  ؛ و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى ، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند براى آنان عذابى خواركننده است ! »  (لقمان 6)

كلمه‏ى « لهو »، به معناى چیزى است كه انسان را از هدف مهم بازدارد. «لَهْوَ الْحَدِیثِ»، به سخن بیهوده‏اى گویند كه انسان را از حقّ باز دارد ، نظیر حكایات خرافى و داستان‏هایى كه انسان را به فساد و گناه مى‏كشاند . این انحراف گاهى به خاطر محتواى سخن است و گاهى به خاطر اسباب و ملازمات آن از قبیل آهنگ و امور همراه آن. (تفسیر المیزان)

شخصى به نام نضر بن حارث كه از حجاز به ایران سفر مى‏كرد، افسانه‏هاى ایرانى مانند افسانه‏ى رستم و اسفندیار و سرگذشت پادشاهان را آموخته و براى مردم عرب بازگو مى‏كرد و مى‏گفت: اگر محمّد (ص) براى شما داستان عاد و ثمود مى‏گوید ، من نیز قصّه‏ها و اخبار عجم را بازگو مى‏كنم ، این آیه نازل شد و كار او را شیوه‏اى انحرافى دانست .

برخى مفسّران در شأن نزول این آیه گفته‏اند : افرادى كنیزهاى خواننده را مى‏خریدند تا برایشان بخوانند و از این طریق مردم را از شنیدن قرآن توسط پیامبر باز مى‏داشتند، كه آیه‏ى فوق، در مذمت چنین افرادى نازل شد . (تفسیر نمونه)

عواملی برای گمراه کردن مردم

آیه ذکر شده به یكى از مهم‏ترین عوامل گمراه كننده كه سخن باطل است اشاره نموده است . در آیات دیگر قرآن، به برخى دیگر از عوامل گمراهى مردم اشاره شده كه عبارتند از:

الف: طاغوت، كه گاهى با تحقیر « فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ » (زخرف، 54) و گاهى با تهدید ، مردم را منحرف مى‏كند : « لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِینَ » (شعراء، 29)

ب: شیطان، كه با وسوسه‏هایش انسان را گمراه مى‏كند : « یُرِیدُ الشَّیْطانُ أَنْ یُضِلَّهُمْ » (نساء، 60)

ج: عالم و هنرمند منحرف كه با استفاده از دانش و هنرش دیگران را منحرف مى‏سازد : « وَ أَضَلَّهُمُ السَّامِرِیُّ » (طه، 85)

د: صاحبان قدرت و ثروت ، كه با استفاده از قدرت و ثروت ، مردم را از حقّ بازمى دارند : « إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا» (احزاب، 67)

ه: گویندگان و خوانندگانى كه مردم را سرگرم كرده و آنان را از حقّ و حقیقت باز مى‏دارند : « یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ »

دستاورد آیات :

1ـ سرمایه‏گذارى براى مبارزه و تهاجم فرهنگى علیه حقّ، سابقه‏اى طولانى دارد : « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ»

2ـ هر آنچه در مقابل حكمت قرار گیرد ، لهو و مانع رسیدن به كمال است : « الْكِتابِ الْحَكِیمِ ... لَهْوَ الْحَدِیثِ » (تعجّب از افرادى است كه حكمت رایگان پیامبر معصوم را رها كرده و بدنبال خرید لهو از افراد لاابالى مى‏باشند .)

3ـ ابزار مخالفان راه خدا ، منطق و حكمت نیست ، بلکه سخنان لهو و بى پایه ای بیش نیست : « مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ »

4ـ خرید وسایل لهو و امورى كه انسان را از كمال باز مى‏دارد، نشانه‏ى جهالت و نادانى است: «یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ ... بِغَیْرِ عِلْمٍ»

5ـ تناسب كیفر با عمل ، نشانه‏ى عدالت است . آنها كه حقّ را با تمسخر اهانت مى‏كنند ، عذابشان اهانت آور و ذلّت‏بار است : « یَتَّخِذَها هُزُواً ... لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ »

و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى ، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند براى آنان عذابى خواركننده است !

دورى از سخن و مجلس باطل‏

دوری از گناه

از دیدگاه اسلام ، آهنگ‏هایى كه متناسب با مجالس فسق و فجور و گناه باشد و قواى شهوانى را تحریك نماید ، حرام است ، ولى اگر آهنگى مفاسد فوق را نداشت ، مشهور فقها مى‏گویند : شنیدن آن مجاز است .

امام باقر (علیه السلام) فرمود : غنا ، از جمله گناهانى است كه خداوند براى آن وعده‏ى آتش داده است ، سپس این آیه را تلاوت فرمود : « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ » ... (كافى ، ج 6 ، ص 431) بنا بر این غنا ، از گناهان كبیره است ، به طوری که گناه كبیره به گناهى گفته مى‏شود كه در قرآن به آن وعده‏ى عذاب داده شده است .

در سوره‏ى حج مى‏خوانیم : « وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» (حج، 30) از سخن باطل دورى كنید . امام صادق (علیه السلام) فرمود: مراد از « قول زور» آوازه خوانى و غناست .(« زور» به معناى باطل ، دروغ و انحراف از حقّ است و غنا ، یكى از مصادیق باطل است .)

از امام صادق و امام رضا (علیهما السلام) نیز نقل شده كه یكى از مصادیق « لهو الحدیث » در سوره‏ى لقمان ، غنا مى‏باشد .

در روایات مى‏خوانیم : (این روایات در ابواب حرمت غنا در مكاسب محرّمه و كتب روایى آمده است .)  غنا ، روح نفاق را پرورش مى‏دهد و فقر و بدبختى مى‏آورد .

زنان آوازه‏خوان و كسى كه به آنها مزد مى‏دهد و كسى كه آن پول را مصرف مى‏كند ، مورد لعنت قرار گرفته‏اند ، همان گونه كه آموزش زنان خواننده حرام است .

خانه‏اى كه در آن غنا باشد ، از مرگ و مصیبت دردناك در امان نیست ، دعا در آن به اجابت نمى‏رسد و فرشتگان وارد آن نمى‏شوند. (میزان الحكمه)

آثار مخرّب غنا:

1ـ ترویج فساد اخلاق و دور شدن از روح تقوا و روى آوردن به شهوات و گناهان ، تا آنجا كه یكى از سران بنى امیّه (با آن همه آلودگى) اعتراف مى‏كند : غنا ، حیا را كم و شهوت را زیاد مى‏كند، شخصیّت را درهم مى‏شكند و همان كارى را مى‏كند كه شراب مى‏كند .

برخى انسان‏ها از راه نوشیدن شراب و یا تزریق هروئین و مرفین مى‏توانند خود را وارد دنیاى بى‏خیالى و بى‏تفاوتى كنند ، برخى هم از طریق شنیدن سخنان باطل و شهوت‏انگیزِ یك آوازه خوان ، غیرت خود را نادیده مى‏گیرند و در دنیاى بى‏تفاوتى به سر مى‏برند .

2ـ غفلت از خدا ، غفلت از وظیفه ، غفلت از محرومان ، غفلت از آینده ، غفلت از امكانات و استعدادها ، غفلت از دشمنان ، غفلت از نفس و شیطان است .

انسانِ امروز با آن همه پیشرفت در علم و تكنولوژى ، در آتشى كه از غفلت او سرچشمه مى‏گیرد ، مى‏سوزد واز بین خواهد رفت .

آرى ، غفلت از خدا ، انسان را تا مرز حیوانیّت ، بلكه پائین‏تر از آن پیش مى‏برد : « أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ » (اعراف، 179)

امروزه استعمارگران براى سرگرم كردن و تخدیر نسل جوان ، از همه‏ى امكانات از جمله ترویج آهنگ‏هاى مبتذل ، از طریق انواع وسائل و امواج ، براى اهداف استعمارى خود سود مى‏جویند .

3ـ آثار زیان بار آهنگ‏هاى تحریك‏آمیز و مبتذل بر اعصاب ، بر كسى پوشیده نیست . در كتاب تأثیر موسیقى بر روان و اعصاب ، نكات مهمّى از پایان زندگى و فرجام بدِ نوازندگان آلات موسیقى و گرفتارى آنها به انواع بیمارى‏هاى روانى و سكته‏هاى ناگهانى و بیمارى‏هاى قلبى و عروقى و تحریكات نامطلوب ذكر شده كه براى اهل نظر قابل توجّه و تأمّل است . (تفسیر نمونه، ج 17، ص 19 27)

ترویج فساد اخلاق و دور شدن از روح تقوا و روى آوردن به شهوات و گناهان ، تا آنجا كه یكى از سران بنى امیّه (با آن همه آلودگى) اعتراف مى‏كند : غنا ، حیا را كم و شهوت را زیاد مى‏كند، شخصیّت را درهم مى‏شكند و همان كارى را مى‏كند كه شراب مى‏كند

خواننده‏ى عزیز!

غیر خدا را راه نده

خداوند، جهان را براى بشر و بشر را براى تكامل و رشد و قرب معنوى آفرید. او جهان آفرینش را مسخّر ما نمود و فرشتگان را به تدبیر امور ما وادار كرد . انبیا و اولیا را براى هدایت‏ ما فرستاد و آنان تا سرحدّ مرگ و شهادت پیش رفتند . فرشتگان را براى آدم به سجده وا داشت ، روح الهى را در انسان دمید و بهترین صورت و سیرت را به انسان عطا كرد ، قابلیّت رشد تا بى‏نهایت را در او به ودیعه گذاشت ، او را با عقل ، فطرت ، و انواع استعدادها مجهّز نمود و تنها در آفرینش او ، به خود آفرین گفت : «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ» (مؤمنون ، 14)

آیا این گل سرسبد هستى ، با آن همه امتیازات مادّى و معنوى ، باید خود را در اختیار هر كسى قرار دهد ؟! امام كاظم (علیه السلام) فرمود: به هر صدایى گوش فرا دهید ، برده‏ى او هستید .

آیا حیف نیست ما برده یك خواننده‏ى كذایى باشیم ؟! آیا شما حاضرید هر صدایى را روى نوار كاست ضبط كنید ؟ پس چگونه ما هر صدایى را روى نوار مغزمان ضبط مى‏كنیم ؟ عمر، فكر و مغز، امانت‏هایى است كه خداوند به ما داده تا در راهى كه خودش مشخّص كرده صرف كنیم و اگر هر یك از این امانت‏ها را در غیر راه خدا صرف كنیم به آن امانت خیانت كرده‏ و در قیامت باید پاسخگو باشیم.

قرآن با صراحت در سوره‏ى اسراء مى‏فرماید : «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا ؛ گوش و چشم و دل همگى مورد سؤال قرار مى‏گیرند . » (اسراء، 36) آرى انسان باید نگهبان چشم و گوش و دل خود باشد و اجازه ندهد هر ندایى وارد آن شود . در حدیث مى‏خوانیم : دل ، حَرَم خداست ، نگذارید غیر خدا وارد آن شود . (بحار، ج 67، ص 25)

نتیجه گیری :

اسلام ، براى برطرف كردن خستگى و ایجاد نشاط، راه‏هاى مناسب و سالمى را به ما ارائه كرده است ما را به سیر و سفر، ورزش و شنا ، كارهاى متنوّع و مفید ، دید و بازدید ، گفتگوهاى علمى و انتقال تجربه ، رابطه با فرهیختگان و مهم‏تر از همه ارتباط با آفریدگار هستى و یاد او كه تنها آرام‏بخش دل‏هاست ، سفارش كرده است . چرا خود را سرگرم لذّت‏هایى كنیم كه پایانش ، ذلّت و آتش باشد .

حضرت على (علیه السلام) مى‏فرماید : « لا خیر فى لذة من بعدها النار ؛ در لذّت‏هایى كه پایانش دوزخ است خیرى نیست . » (دیوان امام على علیه السلام ، ص 204) ، « من تلذد لمعاصى الله اورثه الله ذلا ؛ هر كس با گناه و از طریق آن لذّت‏جویى كند ، خداوند او را خوار و ذلیل مى‏نماید .» (غرر الحكم ، 3565)

آمنه اسفندیاری

 بخش قرآن تبیان


منابع:

1- تفسیر نور ج 9

2- تفسیر المیزان

3- تفسیر نمونه، ج 17، ص 19 27