تبیان، دستیار زندگی
به عبارتی طبق فرمایشات دین ، تواضع در برابر مؤمنان، از نشانه‏هاى برجسته‏ى اهل ایمان است : «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» (مائده، 54) بر خلاف تقاضاى متكبّران كه پیشنهاد دور كردن فقرا را از انبیا داشتند ، آن بزرگواران مى‏فرمودند : ما هرگز آنان را طرد نمى‏
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از نشانه‏هاى برجسته‏ى اهل ایمان!!

ایمان و معنویت


یکی از سوره هایی که در خود درس های تازه و جذابی برای سعادت زندگی دنیا و آخرت را دارا می باشد ، سوره لقمان است . از صفاتی که در این سوره به طور محسوس مطرح شده است ، بیان صفتی زیبا به نام تواضع است که به آن سفارش شده و از نشانه های بندگان خوب خداوند معرفی شده است .


*محتواى سوره لقمان‏

مشهور و معروف میان مفسران این است كه این سوره در مكه نازل شده گر چه بعضى مانند شیخ طوسى در تبیان، اندكى از آیات این سوره را مانند آیه چهارم كه سخن از نماز و زكات مى‏گوید ، و یا مانند فخر رازى كه علاوه بر این آیه  ، آیه 27 را كه از علم وسیع پروردگار بحث مى‏كند استثناء كرده‏اند ، ولى دلیل روشنى براى این استثناها وجود ندارد ، چرا كه نماز و زكات (البته زكات به صورت كلى) در مكه نیز وجود داشته است ، و داستان شرح وسعت علم پروردگار نیز چیزى نیست كه نشانه مدنى بودن باشد .

بنا بر این ، سوره لقمان به حكم مكى بودن مشتمل بر محتواى عمومى سوره‏هاى مكى است ، یعنى پیرامون عقاید اساسى اسلامى مخصوصاً " مبدء" و " معاد" و همچنین " نبوت" بحث مى‏كند .

به طور كلى محتواى این سوره در پنج بخش خلاصه مى‏شود :

بخش اول : بعد از ذكر حروف مقطعه اشاره به عظمت قرآن و هدایت و رحمت بودن آن براى مؤمنانى كه واجد صفات ویژه هستند مى‏كند ، و در نقطه مقابل ، سخن از كسانى مى‏گوید كه در برابر این آیات آن چنان سرسختى و لجاجت نشان مى‏دهند كه گویى گوش هایشان كر است ، علاوه بر این سعى دارند با ایجاد سرگرمی هاى ناسالم دیگران را نیز از قرآن منحرف نمایند .

بخش دوم : از نشانه‏هاى خدا در آفرینش آسمان و بر پا داشتن آن بدون هیچگونه ستون ، و آفرینش كوه‏ها در زمین ، و جنبندگان مختلف ، و نزول باران و پرورش گیاهان سخن مى‏گوید .

بخش سوم : به همین مناسبت قسمتى از سخنان حكمت آمیز لقمان ،  آن مرد الهى را به هنگام اندرز فرزندش نقل مى‏كند كه از توحید و مبارزه با شرك شروع شده ، و با توصیه به نیكى كردن به پدر و مادر، و نماز ، و امر به معروف و نهى از منكر ، و شكیبایى در برابر حوادث سخت ، خوشرویى با مردم ، تواضع و فروتنى و اعتدال در امور پایان مى‏یابد .

در بخش چهارم : بار دیگر به دلائل توحید باز مى‏گردد ، و سخن از تسخیر آسمان و زمین و نعمتهاى وافر پروردگار و نكوهش از منطق بت‏پرستانى كه تنها بر اساس تقلید از نیاكان در این وادى گمراهى افتادند ، سخن مى‏گوید ، و از آنها بر مسأله خالقیت پروردگار كه پایه عبودیت او است ، اقرار مى‏گیرد .

و نیز از علم گسترده و بى پایان خداوند ، با ذكر مثال روشنى پرده بر مى‏دارد ، و در همین رابطه علاوه بر ذكر آیات آفاقى، از توحید فطرى كه تجلیَّش به هنگام گرفتار شدن در میان امواج بلا است به طرز جالبى بحث مى‏كند .

بخش پنجم : اشاره كوتاه و تكان دهنده‏اى به مسأله معاد و زندگى پس از مرگ دارد و به انسان هشدار مى‏دهد كه مغرور به زندگى این دنیا نشود وتنها به فكر سراى جاویدان باشد .

این مطلب را با ذكر گوشه‏اى از علم غیب پروردگار ، كه از همه چیز در ارتباط با انسان از جمله لحظه مرگ او و حتى جنینى كه در شكم مادر است آگاه است ، تكمیل كرده و سوره را پایان مى‏دهد .

« هر كس با تكبّر در زمین راه رود ، زمین و هر موجودى كه زیر آن و روى آن است ، او را لعنت مى‏كنند. » (تفسیر نور الثقلین)

وجه تسمیه نام گذاری سوره لقمان

روشن است نامگذارى این سوره به سوره لقمان به خاطر همان بحث قابل ملاحظه و پر مغزى است كه از اندرزهاى لقمان در این سوره آمده ، و تنها سوره‏اى است كه از این مرد حكیم سخن مى‏گوید .

* از نشانه‏هاى برجسته‏ى اهل ایمان!!

ایمان

« وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ ؛  و روى خود را از مردم (به تكبّر) بر مگردان، و در زمین مغرورانه راه مرو، زیرا خداوند هیچ متكبّر فخر فروشى را دوست ندارد. »(لقمان 18)

« تصعیر» ؛ نوعى بیمارى است كه شتر به آن گرفتار مى‏شود و گردنش كج مى‏شود . لقمان به فرزندش مى‏گوید: تو بر اساس تكبّر مثل شترِ بیمار، گردنت را با مردم كج نكن .

« مرح» ؛ به معناى شادى زیاد است كه در اثر مال و مقام به دست مى‏آید.

«مختال» ؛ به كسى گویند كه بر اساس خیال و توهّم خود را برتر مى‏داند ، و « فخور» به معناى فخرفروش می باشد .

تكبّر، هم توهین به مردم است، هم زمینه ساز رشد كدورت‏هاى جدید و هم تحریك كننده‏ى كینه‏هاى درونى قدیم .

در حدیث مى‏خوانیم : « هر كس با تكبّر در زمین راه رود ، زمین و هر موجودى كه زیر آن و روى آن است ، او را لعنت مى‏كنند. » (تفسیر نور الثقلین)

پیام‏های آیه :

1ـ با مردم ، چه مسلمان و چه غیر مسلمان ، با خوشرویى رفتار كنیم : «لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ»

2ـ تكبّر ممنوع است ، حتّى در راه رفتن : «لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً»

3ـ از عامل خشنودى خداوند براى تشویق و از ناخشنودى او براى ترك زشتى‏ها و گناهان استفاده كنیم : «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ»

4ـ به موهومات ، خیالات و بلندپروازى‏ها ، خود را گرفتار نسازیم : «مُخْتالٍ»

5ـ بر مردم فخر فروشى نكنیم : «إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ»

تواضع‏ ، اولین نشانه بندگان خوب خدا !

در این آیه لقمان به فرزندش مى‏گوید: در زمین متكبرانه راه نرو ؛ « لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً » و در سوره‏ى فرقان ، اوّلین نشانه‏ى بندگان خوب خدا ، حركت متواضعانه‏ى آنهاست : «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً» (فرقان، 63)

یكى از اسرار نماز كه در سجده‏ى آن بلندترین نقطه بدن را (حد اقل در هر شبانه روز 34 مرتبه در هفده ركعت نماز واجب) روى خاك مى‏گزاریم ، دورى از تكبّر ، غرور و تواضع در برابر خداوند است .

گرچه تواضع در برابر تمام انسان‏ها لازم است ، امّا در برابر والدین، استاد و مؤمنان لازم‏تر است .

به عبارتی طبق فرمایشات دین ، تواضع در برابر مؤمنان، از نشانه‏هاى برجسته‏ى اهل ایمان است : «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ» (مائده، 54) بر خلاف تقاضاى متكبّران كه پیشنهاد دور كردن فقرا را از انبیا داشتند ، آن بزرگواران مى‏فرمودند : ما هرگز آنان را طرد نمى‏كنیم : « وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا » (هود، 29)

انسانِ ضعیف و ناتوانى كه از خاك و نطفه آفریده شده ، و در آینده نیز مردارى بیش نخواهد بود، چرا تكبّر مى‏كند؟!

مگر علم محدود او با فراموشى آسیب‏پذیر نیست ؟! مگر زیبایى ، قدرت ، شهرت و ثروت او ، زوال‏پذیر نیست ؟!

مگر بیمارى ، فقر و مرگ را در جامعه ندیده است؟! مگر توانایى‏هاى او نابود شدنى نیست ؟! پس براى چه تكبّر مى‏كند ؟! قرآن مى‏فرماید : متكبّرانه راه نروید كه زمین سوراخ نمى‏شود ، گردن‏كشى نكنید كه از كوه‏ها بلندتر نمى‏شوید : «وَ لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَنْ تَخْرِقَ الْأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولًا»  (اسراء، 38)

شخص اوّل آفرینش كه پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) است، آن گونه مى‏نشست كه هیچ امتیازى بر دیگران نداشت و افرادى كه وارد مجلس مى‏شدند و حضرت را نمى‏شناختند، مى‏پرسیدند: كدام یك از شما پیامبر است؟ « ایكم رسول الله»

نمونه‏هایى از تواضع اولیاى الهى

عصر ایمان

1ـ شخص اوّل آفرینش كه پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) است، آن گونه مى‏نشست كه هیچ امتیازى بر دیگران نداشت و افرادى كه وارد مجلس مى‏شدند و حضرت را نمى‏شناختند ، مى‏پرسیدند:

كدام یك از شما پیامبر است؟ « ایكم رسول الله»  (بحار، ج 47، ص 47)

2ـ در سفرى كه براى تهیه غذا هر كس كارى را به عهده گرفت، پیامبر نیز كارى را به عهده گرفت و فرمود: جمع كردن هیزم با من. (بحار، ج 47، سیره پیامبر)

3ـ همین كه پیامبر اكرم (صلى اللَّه علیه و آله) دیدند براى نشستنِ بعضى فرش نیست ، عباى خود را دادند تا چند نفرى روى عباى حضرت بنشینند . (بحار، ج 16، ص 235)

پوشیدن لباس ساده، سوار شدن بر الاغ برهنه ، شیر دوشیدن، هم‏نشینى با بردگان ، سلام كردن به اطفال ، وصله كردن كفش و لباس ، پذیرفتن دعوت مردم ، جارو كردن منزل ، دست دادن به تمام افراد و سبك نشمردن غذا از سیره‏هاى حضرت بود . (بحار، ج 16، ص 155 و بحار، ج 73، ص 208)

4ـ برخى شیعیان خواستند به احترام امام صادق علیه السلام حمّام را خلوت و به اصطلاح قُرق كنند، حضرت اجازه نداد و فرمود: « لا حاجة لى فى ذلك المؤمن اخف من ذلك ؛ نیازى به این كار نیست، زندگى مؤمن ساده‏تر از این تشریفات است .» (بحار، ج 47، ص 47)

5 ـ هر چه اصرار كردند كه سفره‏ى امام رضا (علیه السلام) از سفره غلامان جدا باشد، آن حضرت نپذیرفت .

6ـ شخصى در حمّام ، امام رضا (علیه السلام) را نشناخت و از او خواست تا او را كیسه بكشد ، حضرت بدون معرّفى خود و با كمال وقار تقاضاى او را قبول كرد . همین كه آن شخص حضرت را شناخت ، شروع به عذرخواهى كرد وحضرت نیز او را دلدارى دادند .  (بحار، ج 49، ص 99)

نشانه هایی از تواضع

از نشانه‏هاى تواضع ، پذیرفتن پیشنهاد و انتقاد دیگران و نشستن در پایین‏تر از جایى است كه در شأن اوست .

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان


منابع:

1- تفسیر نور، ج 9

2- تفسیر نمونه ، ج 17

3- بحار، ج 47 ، ص 47

4- تفسیر نور الثقلین

5- بحار، ج 16 ، ص 235