تبیان، دستیار زندگی
در قرآن در بحث تجارت و خرید و فروش از واژه های تجارت ، خسارت ،ثمن و ... بسیار استفاده شده است . در جهان بینی اسلامی ، الهی كل جهان ، بازار است ، انسانها فروشنده و جنس مورد خرید و فروش، جان و مال مردم ونرخ سود و زیان رضایت خدا و مردم ونتیجه کار بهشت و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مواظب باش سرت کلاه نرود!

سرت کلاه نرود

سود و زیان در قرآن

در قرآن در بحث تجارت و خرید و فروش از واژه های تجارت ، خسارت ،ثمن و ... بسیار استفاده شده است .

در جهان بینی اسلامی ، الهی كل جهان ، بازار است ، انسانها فروشنده و جنس مورد خرید و فروش، جان و مال مردم ونرخ سود و زیان  رضایت خدا و مردم ونتیجه کار بهشت و یا دوزخ است .

سرمایه ات را ارزان نفروش !

همه ی حرف قرآن این است که می خواهد بگوید : ای انسان ها اگر می‌خواهید سعادتمند شده و به سمت خدا بروید ، چاره ای جز دوری از شیطان نیست .

اگر می‌گوید اخلاص داشته باشید و در کارهایتان ریا نکنید ، این كارها را انجام دهید ویا کارهایی را انجام ندهید ،  همه اینها تنها به این خاطر است که بگوید ؛ ای بشر تو سرمایه ی گران قیمت و ارزشمندی داری ، كه خواهی نخواهی در حال فروش آن هستی ! فقط مواظب باش  آن را ارزان نفروشی !

حالا كه این کالا فروختنی است و خریدار نیز خداوند است، جنسمان را صافکاری کنیم وباظاهر و باطنی زیبا  بفروشیم !

خدا مشتری است !

ما آب را از لیوان پاک وتمیز می‌خوریم ، اگر آب در یک لیوان و ظرف نجس و کثیف باشد، به آن لب نخواهیم زد.

« إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنْ الْمُؤْمِنِینَ » خداوند نیز مشتری کالای تمیز و بهداشتی می باشد و تنها اجناس مؤمنین ( چه زن و چه مرد) را خریداری می کند و با اجناس غیر مؤمنین که اجناسشان بویی از ایمان نبرده است ، کاری ندارد .

به عبارتی خداوند تنها اجناسی را  که بر آن ها مهر استاندارد ایمان خورده است را قبول دارد و به غیر از آن هیچ کاری ندارد .

اینكه ما پولی را بدزدیم و آن را صدقه بدهیم ،  در پیشگاه خداوند ذره ای ارزش ندارد و قبول نمی شود ، بلکه مهم این است که کالای عرضه شده بهداشتی و دارای مهر استاندارد باشد .

خواهی نخواهیم ، عمرمان به فروش می رود

توی بازار دنیا ، فروختن جنس به انتخاب فروشنده است ؛ به این معنا که اگر بخواهد می فروشد و اگر نخواهد نمی فروشد اما در مورد عمر این اتفاق نمی افتد ، به این معنا که ما در فروختن جنسمان (عمر) انتخابی نداریم ، و خوب و بدش لحظه به لحظه در حال رفتن است .

ضرر نکنیم!

در بازار فروشنده ای فریاد می زد و گریه و ناله می کرد که شما را به خدا جنس من را بخرید .

وقتی رفتم ببینم جنس او چه چیزی است که اینقدر در مورد فروشش بی تابی می کند ، دلیلش را فهمیدم .

جنس او یخ بود ،آنجا بود که معنای « إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ»1  را فهمیدم كه یخ فروش اگر جنس را از او نخرند ، یخ هایش تبدیل به آب خواهند شد و از بین می روند  ودر نهایت ضرر خواهد کرد .

خسارت و ضرر انسان نیز به این معنا است که عمری که استفاده ی خوب از آن نشود از بین خواهد رفت و صاحب عمرخسران زده خواهد بود .

قرآن در مورد بعضی از افراد می فرماید : «فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِینَ »2 بعضی‌ها سود نبردند، «أُوْلَئِكَ هُمْ الْخَاسِرُونَ » 3 در حقیقت اینها خسارت كرده اند.

در مورد بعضی می فرماید: «الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ ؛ خیلی خسارت كردند» 4 و گاهی نیز می فرماید: «بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا ؛ خیلی خیلی خسارت كردند »5 تعبیرها درجه بندی دارد .

علامه طباطبایی می‌فرماید : در روز قیامت ، مستكبرین به مستضعفین می‌گویند : اگر شما زنده باد نمی‌گفتید و ما رادر کارهایمان تشویق نمی کردید و در جایی که باید بر علیه ما قیام می کردید و سکوت نمی کردید ، ما بالا نمی ‌آمدیم و به کارهایمان ادامه نمی دادیم ، مستضعفین نیز می گویند : اگر شما راه کج را نمی رفتید ،انحراف را طی نمی کردید ، ما به دنبال شما نمی آمدیم و بیچاره نمی شدیم

چه کسی از همه بیشتر باخته است ؟

قران و خدا

قرآن می فرماید : می دانید آنكه بیشتر از همه توی این بازار باخته ، چه کسی است ؟

« الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا ؛ آن كسی است كه بیشتر از همه باخته است اما نمی فهمد که باخته و فکر می کند کارش درست است . » 6

این خوب است که فردی بداند که نمی داند اما وای به كسی كه به ندانستن خود جاهل باشد و بگوید : من مشکلی ندارم ، من دانشمند هستم !

خوراج امام علی (علیه السلام) را به قصد اینكه عبادت می‌كنند ، کشتند .

در این بازارکسانی که خیال می کنند کارشان درست است ، از همه اخسرتر می باشند .

بهای اجناس و درجات متفاوت است !

خداوند همه ی اجناس را به یک قیمت نمی خرد ؛از بعضی دو برابر و از بعضی بیشتر و حتی در برابر بعضی کالاها ده برابر و یابیشتر بها می پردازد .

می گوید در راه خدا پول بدهید ، این پول مانند دانه‌ای می شود که بكارید و هفت خوشه و در هر خوشه صد تا دانه بدهد ؛ « فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یُضَاعِفُ لِمَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ »7

در مواردی می فرماید : یک دقیقه را در مقابل كل هستی می خرم ؛ « ضربة علی فی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین ؛ بخاطر اخلاص علی و حساسیت شرایط جنگی یك ضربه او به اندازه عبادت ثقلین است .» 8

گاهی می فرماید : پاداش کارت این است که  من خودم به تو سلام می‌دهم واز تو راضی خواهم شد ؛ « وَرِضْوَانٌ مِنْ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ » 9

کلاه سرمان نرود !

یكی از اسامی روز قیامت، «یَوْمُ التَّغَابُنِ » 10 ،روزی  كه انسان می ‌فهمد چه کلاهی بر سرش رفته است ، می باشد .

حدیث داریم ؛ وقتی انسان به بهشت می رود ، جایش را در جهنم به او نشان می دهند و می‌گویند: اگر بد می بودی ، جای تو آنجا بود وبه اهل دوزخ نیز نشان می ‌دهند كه اگر آدم خوبی می بودید ، جای تو در بهشت می بود .

آن لحظه، لحظه ای است که اهل دوزخ احساس می کنند كه خیلی مغبون و فریب داده شده اند، وسرشان کلاه رفته است.

روز قیامت بعضی در نامه ی اعمالشان می بینند که قتلی ثبت شده ، به اعتراض قیام می کنند که ما در دنیا قتلی را مرتکب نشده ایم! پاسخ می آید:  تو در خون فلانی شریك بودی.

می‌گوید: مگر من چه کردم؟ می گویند : فلانی قاتل بود ، در برابر او قیام نکردی، به همین مقداری كه از این کارراضی بودی ، در خون او شریک هستی.

پرده ها کنار می رود

قیامت

« وَبَدَا لَهُمْ مِنْ اللَّهِ مَا لَمْ یَكُونُوا یَحْتَسِبُونَ »11

آنچه را که حسابش را نمی کنیم ، به ما نشان خواهند داد و خواهیم دید که به اندازه ی سر سوزن چیزی از قلم نیفتاده است .

حدیث داریم ؛ روز قیامت بعضی در نامه ی اعمالشان می بینند که قتلی ثبت شده ، به اعتراض قیام می کنند که ما در دنیا قتلی را مرتکب نشده ایم! پاسخ می آید:  تو در خون فلانی شریك بودی .

می‌گوید : مگر من چه کردم ؟ می گویند : فلانی قاتل بود ، در برابر او قیام نکردی ، به همین مقداری كه از این کارراضی بودی ، در خون او شریک هستی .

مثل نخ و سوزن به جان هم می افتند!

علامه طباطبایی می‌فرماید : در روز قیامت ، مستكبرین به مستضعفین می‌گویند: اگر شما زنده باد نمی‌گفتید و ما رادر کارهایمان تشویق نمی کردید و در جایی که باید بر علیه ما قیام می کردید و سکوت نمی کردید ، ما بالا نمی ‌آمدیم و به کارهایمان ادامه نمی دادیم ، مستضعفین نیز می گویند : اگر شما راه کج را نمی رفتید، انحراف را طی نمی کردید ، ما به دنبال شما نمی آمدیم و بیچاره نمی شدیم .12

خلاصه هر دو گروه مانند سوزن و نخ با هم دعوا می‌كنند؛ نخ به سوزن می‌گوید : اگر تو نمی‌رفتی من به دنبال تو نمی آمدم، سوزن هم می ‌گوید : اگر تو به من بند نمی شدی ومرا همراهی نمی کردی ، سوزن خالی را كسی به این طرف و آن طرف حركت نمی‌داد .

در آن موقع است که مستضعفین می‌گویند : خدایا عذاب این مهره‌های درشت و مستکبرین را چندین برابر حساب کن : « رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنْ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِیرًا »13خدا در پاسخ می فرماید : ساکت شوید ! شما نیز گناهکار هستید ؛ « لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِنْ » 14عذاب شما هم زیاد است ، چرا که رهبرو راهنمای هر گروهی با تعریف و تمجید پیروان خود ، بالا می رود و به اعمال خود ادامه می دهد .

خودتان خواستید، اجباری نبود!

عده‌ای از مستضعفین به مستكبرین می گویند : « لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِینَ  »15 اگر شما نمی‌بودید ، ما مؤمن می‌شدیم و حق را پیدا می ‌كردیم ، مستکبرین در پاسخ خواهند گفت : « بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِینَ 16خودتان مایه نداشتید ، خودتان خواستید وما را تشویق کردید ، شما بودید که به ما نیروی حرکت می دادید وما را پشتیبانی می کردید ، اجباری در کار نبود .

کمی به خود آییم و ارزش و مقام خود را بیشتر بشناسیم و از عمرمان بهترین استفاده را ببریم و بدانیم که لحظه لحظه عمر ما در حال سپری شدن است و باز نخواهد گشت .

فرآوری : زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان


پی نوشت ها :

1- عصر / 2

2- بقره / 16

3- همان / 27

4- زمر /15

5- کهف /103

6- همان / 104

7- بقره / 261

8- بحار الانوار / ج 35 / ص 554

9- توبه / 72

10- تغابن / 9

11- زمر / 47

12- المیزان /علامه طباطبایی / ذیل آیه 68 احزاب

13- احزاب / 68

14- اعراف / 38

15- سباء / 31

16- صافات / 29