شاه لیر

قسمت اول نمایش رادیوی «شاه لیر»؛ نوشته: «ویلیام شکسپیر»؛ کارگردان: «علی عمرانی»؛ افکتور: «فرشاد آذرنیا»؛ صدابردار: «علی حاجی نوروزی»؛ تهیه کننده : «محمود احمدی». «شاه لیر» شاه انگلستان در سنین کهولت تصمیم می گیرد قبل از مرگش از قدرت کناره گرفته ثروت، قدرت و مسئولیتش را(به شرط اینکه دخترانش حس درونی شان را نسبت به پدر بیان کنند) میان سه دخترش «گانریل»، «ریقان» و «کوردلیا» تقسیم کند اما «کوردلیا» بر خلاف دوخواهر چابلوسش، حس خود را صادقانه بیان می دارد. «شاه لیر» عصبانی شده و او را از ارث محروم می کند. شاه فرانسه در پی وصلت با «کوردلیا» است و با میل «شاه لیر»، «کوردلیا» را با خود به فرانسه می برد. تصمیم بر این می شود که «شاه لیر» هر ماه پیش یکی از دختران خود روزگار سر کند(کاری از رادیو نمایش). (28:42)

«شاه لیر» که ماهانه مهمان یکی از دو دخترش است در اولین اسکان نزد «گانریل» با نارضایتی او مواجه می شود. «شاه لیر» عصبانی و دلشکسته تصمیم می گیرد پیش دختر دومش «ریقان» برود. «ریقان» با دونامه از طرف «شاه لیر» و «گانریل» از ماجرا مطلع می شود و به همراه همسرش برای مشورت پیش امیرِ گلاستر می رود این در حالی است که امیر گلاستر درگیر ماجرایی میان دوپسر خود «ادموند» و «ادگار» است(کاری از رادیو نمایش). (25:53)

امیر گلاستر درگیر توطئه ای از جانب فرزندش «ادموند» است، «ادموند» باعث بدبین شدن امیر نسبت به «ادگار» و فراری شدن او از کاخ می شود. «شاه لیر» که از خانه دختر دوم خود نیز رانده شده است، پریشان و دلشکسته به همراه دلقک خود در یک شب طوفانی سر به بیابان می گذارد(کاری از رادیو نمایش). (25:24)

اکنون تنها دلقکی بیش با «شاه لیر» نمانده است. امیرِ گلاستر نیز که از رفتار دختران شاه با پدرشان آزرده است در صدد یافتن شاه و یاری اوست. «ادموند» پسر امیر «گلاستر» ماوقع را به امیرِ «پورموآل» خبر می دهد و سعی میکند پدرش را مقابل او خائن نشان دهد(مثل خیانتی که به برادرش ادگار نمود و باعث شد ادگار با نامِ «تام بیچاره» در کسوت گدایان آواره بیابان شود)(کاری از رادیو نمایش). (26:07)

امیرِ گلاستر دوچشم خود را به خاطر یاری «شاه لیر» از دست می دهد اما امیرِ پورموآل هم قربانی همراهان امیر گلاستر می شود. امیرِ آلبانی که شاهد رفتار نامناسب با «شاه لیر» است، با خود عهد می بندد انتقام چشمان امیرِ گلاستر را از بقیه همدستان امیرِ پورموآل بگیرد و اینها در حالی است که سپاه فرانسه وارد خاک انگلستان شده قصد آغاز جنگ دارند(کاری از رادیو نمایش). (21:02)

«ادگار»(پسر امیر گلاستر) جلوی خودکشی پدر کورَش را گرفته، «بوزوالت» نوکر «گانریل» را که برای گرفتن امیر کور و دریافت جایزه آمده است می کشد و از جیب او نامه خیانت را یافته و نگه می دارد. «شاه لیر» توسط افراد «کوردلیا» پیدا شده به لشکرگاه فرانسویان منتقل شده دخترش«کوردلیا» را می بیند واندکی بهبود پیدا می کند(کاری از رادیو نمایش). (28:58)

قسمت پایانی نمایش رادیویی «شاه لیر»(پادشاه آلبانی به خیانت همسرش(گانریل) و «ادموند» و «ریقان» پی می برد، «گانریل» خواهرش «ریقان» را مسموم می کند. «ادگار گلاستر» با برادر خائنش مبارزه کرده و او را از پای در می آورد و «شاه لیر» و دختر کوچکش در قلعه زندانی هستند...). بازیگران به ترتیب ورود به صحنه: مهرخ افضلی، فریبا متخصص، مهین نثری، منوچهر اسماعیلی، هادی کمالی مقدم، رضا عمرانی ، علی تاجمیر، امیر فرحان نیا، ایوب آقاخانی، امیر جوشقانی، رامین پورایمان ، نورالدین جوادیان، محمد حسن عشقیان، علی زرینی، حسین مهماندوست، علی میلانی. (25:12)