تبیان، دستیار زندگی

فراماسونری فرقه ای پیچیده و مخفی

زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist= دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند.البته رسیدن به حکومت جهانی شاید نقطه مشترک این اهداف باشد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
فراماسون
دنیای امروز یعنی هیاهو،پیچیدگی،تکثر فرهنگی،گوناگونی،تفاوت،ترس،هیجان و هزاران سوال بی جواب که در اذهان مردم این جهان جا خشک کرده اند. در این میان هر روز گروهها،تشکیلات و فرقه های متعددی ظهور می کنند که همراه خود کوله باری از افکار و عقاید عجیب و تازه را به همراه دارند. تشکیلاتی که به شکل زیرزمینی اداره می شوند و هیچ کس از واقعیت وجودی آنها اطلاعات درست و جامعی در دست ندارد. اما آنچه مشخص است اینکه این گروهها وجود دارند و اتفاقا با نفوذ و موثر عمل می کنند و با شیوه هایی کاملا زیرکانه و دقیق به جذب و هدایت افرادی می پردازند که به عضویت آنها در می آیند.

از جمله این گروهها می توان از فراماسونرها یاد کرد.

 

اما به راستی فراماسونرها چه کسانی هستند و پایه های فکری آنها چیست؟

می توان این طور بیان کرد که افراد بسیاری در جستجوی  پاسخ دادن به این سوال هستند، اما نتوانسته اند تعریف دقیقی ارائه دهند. این به این دلیل است که اطلاعات دقیقی در این رابطه در دسترس نیست. در حالی که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت  این  تشکیلات، در دنیای کنونی امری ضروری به نظر می رسد.

فراماسونری یا فراموشخانه جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. به نظر می رسداین کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند.

فراماسونری یک سازمان خاص نیست، بلکه از کانون‌های گوناگون با افرادی با عقاید مختلف تشکیل شده‌است. برخی از این کانون‌ها با یک‌دیگر در رابطه‌اند یا کانون بزرگ‌تری را تشکیل می‌دهند. برخی دیگر کم و بیش یا کاملاً مستقل‌اند.

واژه فراماسونری احتمالاً از freestone mason گرفته شده. freestone mason در انگلیسی به معنی سنگتراش ظریف‌کار است. برخی واژه فراماسونری را بنّای آزاد می‌دانند یعنی بنّایی که بدون مزد کار نمی‌کند.

کسی که عضو فراماسونری است فراماسون یا ماسون نامیده می‌شود، و ساختمانی که مرکز فعالیت ماسون‌هاست لژ نامیده می‌شود.


اصولا کسی را که به عضویت فراماسونری در می آید، ماسون یا فراماسون می نامند.

از آنجا که فراماسونری یک تجمع سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در میان آن نفوذ کند و اگر هم راه پیدا کرد، موظف است که اسرار آن را مکتوم و محفوظ نگه دارد؛ لذا یافتن قوانین و اهداف این گروه بسیار سخت و پاسخ به این سوال که دقیقا اهداف فراماسونری چیست بسیار سخت تر است.

زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید آماده کنند.البته رسیدن به حکومت جهانی شاید نقطه مشترک این اهداف باشد

اما با وجود چنین شرایطی، باز هم افرادی توانستند به حریم این تشکل نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و یا بعضی ماسونها بعدها به دلایلی به انتشار برخی قوانین خود زدند. البته همه ی این افراد متفق الرأی  هستند که: «مسئله  یک  توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی اومانیستی است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.»  البته از آنجا که برای رسیدن به حکومت اومانیستی و انسان محوری مشکلی به نام دین وجود دارد، و دین مشکل اساسی فراماسون ها می باشد برخی افراد هدف نهایی فراماسونها را تشکیل حکومت شیطان می دانند. . بنابراین برخی یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی را این می دانند که: زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح (Antichrist= دجال)، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند.البته رسیدن به حکومت جهانی شاید نقطه مشترک این اهداف باشد.

کتاب «کمیته 300 کانون توطئه های جهانی» نوشته ی دکتر جان – کولمن، در این زمینه چنین می گوید: « دلیل موجودیت  نظامهای پنهانی مانند سلحشوران اورشیلم، سنت جان و مردان میزگرد و گروه میلنر و سایر اجتماعات  مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از  زنجیره ی گسترده ی فرماندهی سلطه گری جهانی را تشکیل می دهند که از   باشگاه رم، سازمان  ناتو، مؤسسه ی سلطنتی امور بین المللی تا سرسلسله ی توطئه گران، یعنی کمیته ی 300، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان و اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. »

 

منشأ فراماسونری به کجا می رسد؟

در رابطه با منشاء فراماسونری نظرات متعددی وجود دارد که هر کدام بیشتر شبیه به احتمال است و نظری قطعی در این باره نمی توان ارائه داد چون اختلاف نظر در این باره بسیار است.  در جایی گفته شده که قدیمی‌ترین اسناد موجود مرتبط به فراماسونری به سال ???? برمی گردد.[3] مدارکی موجود است که نشان می‌دهد که در اواخر قرن شانزده میلادی لژهای فراماسونری در اسکاتلند وجود داشتند.

نظریه دیگر مبنی بر این است که عمده ی تعلیمات این گروه از حکومت طاغوتی مصر  باستان کسب شده است،  هر  چند  تعالیم  اندکی را نیز  از  بقیه ی  حکومت ها گرفته است. در هر صورت رد پای حکومت  طاغوتی  فرعون های  مصر  باستان  را می توان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.

شواهدی که بر این مدعا صحه می گذارند، عبارتند از:

1 – نقوش  اهرام،  مجسمه های  ابوالهول  و  همچنین  نوشته های  هیروگلیف که در سراسر لژها و نشریات ماسونی به چشم می خورد.

2 – دعاهایی که فراماسون ها می خوانند، مملو از عبارات مصری است که در  زمان فراعنه استفاده می شد. برای نمونه:  (مَعَت نِب مِن آ، مَعَت بَ آ = بزرگ  است استاد فراماسونری ، بزرگ است روح فراماسونری)

3 – یکی  از  نمادهایی  که  در  فراماسونری  کاربرد  فراوان  دارد،  علامت   و   نماد  « چشم جهان بین :All seeing eye  » است که به صورت یک  هرم و چشم  در انتهای  آن  می باشد.  این  نماد  مربوط  به   یکی   از   خدایان   مصر   باستان  بوده است.

عده‌ای دیگر فكر می‌كنند هدف فراماسونری این است كه انسان‌های خوب را خوب‌تر كند. باز عده‌ای گمان می‌كنند فراماسونری محل شخصیت‌سازی است. به طور خلاصه كسانی كه با نحوه خواندن و نوشتن زبان خاص ما آشنا نیستند، معنای نمادها و تماثیل را به این شكل درك می‌كنند

البته قطعی ترین اسناد موجود که قابل اطمینان است تاسیس اولین لژ ماسونی را به سال 1717 میلادی در انگلستان و زمان سلطنت خاندان هانوفر می دانند. لذا قرار دادن منشایی قبل از این تاریخ نیازمند شواهد مطمئنی است که درباره آن مخالفان و موافقان مختلفی وجود دارد.


فراماسونری از چه سخن می گوید؟

همانطور که گفته شد، طبق اطلاعات به دست آمده از این مکتب فکری اینطور به نظر می رسد که اصولا اعتقادات فراماسون ها ریشه ای الحادی دارد. وجود مفاهیم و علائم پنهان وابستگان به این گروه، این موضوع را مورد تأیید قرار می‌دهند. فلذا می توان گفت به همین دلیل است که اصول فکری فراماسون ها با مذاهب توحیدی در تعارض است. «مایكل هاوارد»، مورخ آمریكایی در نوشته محرمانه‌ای كه مخصوص ماسون‌های عالی‌رتبه است می‌نویسد:

چرا مسیحیت منتقد فراماسونری است؟ پاسخ این سؤال در «رموز» فراماسونری نهفته است. اگر این رموز در دسترس عموم قرار گیرد برای كسانی كه از فلسفه آن مطلع نیستند قابل درك نخواهد بود. در حقیقت احتمال اینكه بسیاری از اعضای لژها نیز معنای رموز را درك كنند، پایین است. در محفل درونی فراماسونری، درمیان كسانی كه به درجات بالای سازمان رسیده‌اند، ماسون‌هایی وجود دارند كه خود را وارثان سنت كهن و متعلق به دوران پیش از میلاد می‌دانند كه از اعصار پیشین به تواتر به آنها منتقل شده است.


ماسون‌های عالی‌رتبه دانش خاص خود را از سایر اعضا مخفی نگه می‌دارند.

ماسون اعظم، «نكدت اجران» در این باره می‌نویسد: بعضی ماسون‌ها گمان می‌كنند فراماسونری نوعی سازمان نیمه‌مذهبی ـ نیمه‌خیریه است كه در آن می‌توانند ارتباطات اجتماعی پسندیده داشته باشند و لذت ببرند. عده‌ای دیگر فكر می‌كنند هدف فراماسونری این است كه انسان‌های خوب را خوب‌تر كند. باز عده‌ای گمان می‌كنند فراماسونری محل شخصیت‌سازی است. به طور خلاصه كسانی كه با نحوه خواندن و نوشتن زبان خاص ما آشنا نیستند، معنای نمادها و تماثیل را به این شكل درك می‌كنند.

فراماسونری و اهداف آن برای آن عده اندكی از ماسون‌ها كه قادرند عمیقاً در آن وارد شوند كاملاً متفاوت است. فراماسونری یعنی دانش فاش شده، آغاز و تولد دوباره؛ یعنی واگذاردن راه و رسم زندگی كهنه و ورود به یك زندگی جدید باشكوه‌تر و اصیل‌تر … در پس رمزگرایی ساده و ابتدایی فراماسونری، دسته‌ای مكاشفات قرار دارند كه به ما كمك می‌كنند به زندگی روحانی و عالی دست یابیم و به رموز هستی خود پی ببریم. بنابراین در این زندگی روحانی، دستیابی به روشنگری ماسونی امكان‌پذیر می‌شود. تنها در این صورت است كه می‌توان به طبیعت و شرایط رشد و تكامل در آن پی برد.