تبیان، دستیار زندگی
آشنایی نسیبه با پیامبر از همان پیمان لیلة العقبه ی دوم آغاز شد و به جایی رسید که خود و شوهر و فرزندانش در رکاب پیامبر (ص) جان فشانی کردند . پیامبر كنیه ی نسیبه را « امّ عماره » از روی اسم پسرش گذاشت .
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نسیبه در جنگ اُحد

جنگ احد

احد چه جنگی بود؟!

احد یکی از جنگ های دفای اسلام به شمار می رود .در این جنگ خود حضرت رسول ،جنگ را رهبری می کردند و تدابیری را می اندیشیدند .این جنگ در سال 3هجری1 و به قولی 17 شوال 2  اتفاق افتاده است . دلیل اینکه نام آن احد نامیده شد ، این است که این جنگ در  مکانی به نام احد اتفاق افتاده بود . دراین جنگ عده ی اندکی تا آخر در کنار رسول باقی ماندند ، که یکی از آنان زنی به نام   " نسیبه بنت کعب الانصاریه " مشهور به " امّ عماره "  بود .

نسیبه در میدان جنگ

وقتی که به اطرافمان نگاه می کنیم ، بعضی ها را می بینیم که  از اول تا آخر زندگی شان درد و رنج است. اما به تنها چیزی كه می اندیشند ، ایثار و فداكاری برای خداست . نسیبه یكی از اینها بود . زنیكه در زمان مهمی از تاریخ ، یار رسول خدا شد . او کسی بود که پیامبر در مورد او فرمود : " لمقام نسیبة بنت کعب الیوم خیر من مقام فلان و فلان "؛ مقام نسیبه در آن روز بهتر است از مقام فلانی و فلانی.3

در مدینه دو طایفه وجود داشت . یکی از این دو ، قبیله بنی تجار بود . این قبیله در بین قبایل دیگر به آرام و سالم بودن معروف بود . درمیان این قبیله ، فردی به نام  كعب ، بسیار مشهور بود . كعب دخترانش را مثل بقیه اعراب به چشم برده نمی دید و در آن زنان که برای  زن ارزش و اهمیّت و حقی قائل نبودند ، آنها را آزاد می گذاشت . نسیبه یکی از دختران كعب بود . در ماجرای  « لیلة العقبه ی دوم » که از مدینه كسی جرأت نمی كرد با كسی مثل محمد بیعت كند ، نسیبه همراه خواهرش به پای سخنان رسول رفتند و بعد از سخنرانی های وی ، با او به عنوان اولین بیعت کنندگان زن ، همچون مردان بیعت کردند . وی  شجاعت و آزادی را در مکتب خانواده اش آموخته بود . پیامبر هم رو به آنان کرد و فرمود : بیعت شما زنان را  قبول کردم. 4

آشنایی نسیبه با پیامبر(ص)

آشنایی نسیبه با پیامبر از همان پیمان لیلة العقبه ی دوم  آغاز شد و به جایی رسید که خود و شوهر و فرزندانش در رکاب پیامبر (ص) جان فشانی کردند . پیامبر كنیه ی نسیبه را « امّ عماره » از روی اسم پسرش گذاشت .

در جنگ احد  نسیبه از جمله زنانی بود که  برای آب رسانی و مداوای مجروحان آمده بودند . گرما كه شروع می شد نسییه كارش را شروع می كرد . مشك آب را پر می كرد و داخل میدان می رفت و آب رسانی می کرد . نسیبه هیچ فكر نمى كرد كه در صحنه احد با شوهر و دو فرزندش دوش به دوش یكدیگر بجنگند و از رسول خدا دفاع كنند.  او بیش از این دو کار، آب رسانی و درمان مجروحان در آن روز،  کاری براى خود پیش بینى نمى كرد. 5

نسیبه همینكه وضع را به این نحو دید ، مشك آب را به زمین گذاشت و شمشیر به دست گرفت . گاهى از شمشیر استفاده مى كرد و گاهى از تیر و كمان .

مسلمانان در آغاز مبارزه با آنكه از لحاظ عدد زیاد نبودند و تجهیزات كافى هم نداشتند ، شكست عظیمى به دشمن  وارد کردند و دشمن پا به فرار گذاشت ، ولى طولى نكشید در اثر غفلتى كه در یك عده از نگهبانان " تلّ عینین "  در انجام وظیفه ی خویش و نداشتن اطاعت محض از رهبر خود ، پیامبر(ص) ، دشمن از پشت سر شبیخون زد ، وضع عوض شد و عده ی زیادى از مسلمانان از دور رسول اكرم پراكنده شدند و فرار کردند.

چگونگی ورود نسیبه به صحنه ی جنگ با دشمن

غزوه احد

نسیبه همینكه وضع را به این نحو دید ، مشك آب را به زمین گذاشت و شمشیر به دست گرفت . گاهى از شمشیر استفاده مى كرد و گاهى از تیر و كمان .  یك وقت متوجه شد كه یكى از سپاهیان دشمن  "ابن حمیه "  فریاد مى كشد : خود محمد كجاست ؟  این زن فداكار بدون هیچ زره ای که از او محافظت کند ، دست به شمشیر برد و چنان حمله ای بر او كه قصد كشتن پیامبر (ص) را داشت  کرد كه او فرار كرد . پیامبر (ص) به نسیبه فرمود : « بارك الله علیك ِ یا نسیبه » . در این حال پیامبر (ص) در بین جنگ  دید یكى از مهاجرین در حالی که سپرش بر پشتش بسته است در حال فرار است رو به او کرد و فرمود :  اى صاحب سپر! سپرت را بیانداز و خودت به جهنم برو . سپس آن حضرت به نسیبه فرمود سپر او رابردار . او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركین شد. 6

او یکی از ده‌نفری بود بعد از فرار نامردانی از دور پیامبر ، در کنار رسول باقی ماند و از جان پیامبر دفاع کرد و برای حفظ جان پیامبر شمشیر زد و  مجروح شد . درمان زخم‌ها و جراحات «امّ عماره» یک سال به طول انجامید و اثر برخی از آنها تا آخر عمر بر بدن او باقی ماند. ولی او همیشه افتخار می‌کرد که در راه پیامبر مجروح شده‌است .

هیچ گاه مسائلی که در جنگ  اعم از جراحت خود و خانواده اش و حتی کشته شدن فرزندانش او را از دفاع از سپاه اسلام دور نکرد . حتی زمانی که فرزندش زخمی شد زخم او را بست و به او گفت : زود حرکت کن و از جان رسول و اسلام دفاع کن که طولی نکشید که فرزندش شهید شد .

هرگاه پیامبر از جنگ احد سخن می گفت ، در مورد نسیبه  می فرمود : " ما التفت یمیناً و لاشمالاً إلاّ و أنا أراها تقاتل دونی " ؛ هرگاه به راست و چپ نظر می‌افکندم، او را دیدم که می‌جنگد .

نسیبه تنها به پیامبر پایبند نبود . به اسلام پایبند بود . هر جا ایثار می خواست نسیبه بود . ام عماره پس از وفات پیامبر(ص) نیز در جهاد مسلمانان شرکت کرد ، چنان که در جنگ یمامه به سختی جنگید و یک دست او قطع شد . تا اینکه در حنین به مقام شهادت رسید .

پیامبر در مورد او فرمود : " لمقام نسیبة بنت کعب الیوم خیر من مقام فلان و فلان "؛ مقام نسیبه در آن روز بهتر است از مقام فلانی و فلانی.[

علامه طباطبایی می‌فرماید: نصیبه مادر دو شهید است و در همه‌ی جنگ‌ها برای رزمندگان آب می‌برد. یك زن انقلابی در یكی از جنگ‌ها بود، كار به جای باریك رسید، مشك آب را به زمین گذاشت و شمشیر به دست گرفت و جنگید. در یكی از این جنگ‌ها سیزده تا زخم به بدن این خانم خورد كه حتی یكی از زخم‌ها آنقدر طولانی شد كه تا یك سال خوب نشد. پسرش عبدالله را تشویق كرد، او هم رفت جنگ كرد و شهید شد. هم آب آور بود، هم شمشیر زن بود، دو تا از پسرانش هم شهید شد .

ما درتاریخ نسیبه های زیادی با نام های مختلفی چه در صدر اسلام چه در طول اسلام داشته و داریم .امید است که بتوانیم نسیبه ای در زمان خود شویم !

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


1-  بحار الانوار ، ج 20 ،ص 18 / توضیح المقاصد ، ص 27 / سیره ابن هشام ، ج 3 ، ص 67  / تقویم المحسنین ، ص 12

2- بحار الانوار، ج 97  ،ص 168

3- بحار الانوار ، ج2 ، ص 54

4- تاریخ طبری ،ج2 ،ص92

5- امتاع الاسماع ،ج1 ،ص 162

6- الطبقات الکبری ،ج8 ،ص 415

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.