تبیان، دستیار زندگی
مصاحبه اختصاصی تبیان با دکتر ساداتیان
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مصاحبه اختصاصی تبیان  با دکتر ساداتیان

حماقت های مقطعی صهیونیست ها

دکتر سید جلال ساداتیان کارشناس مسائل سیاسی و خاورمیانه از بازماندگان  فاجعه هفتم تیر 1360 انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی می باشد. به سراغ وی رفتیم تا کمی پیرامون صهیونیسم و حوزه فعالیت های آن با ایشان گفتگو کنیم.

دکتر ساداتیان

برای سوال اول، به نظر شما صهیونیست از چه ابزارهایی برای ترویج فرهنگ خود استفاده می کند؟و چه میزان در این راستا موفق است؟

به طور طبیعی هر تفکری از بازارهایی که در اختیار دارد جهت القاء فرهنگ خود و به نوعی ترویج آن به خوبی استفاده می کند، این ابزار شامل امکانات فرهنگی، سیاسی و رسانه ای هستند.

تفکر صهیونیست نیز در حاضر از تمامی این ابزارها جهت القاء فرهنگ خود به مخاطب حد اکثر استفاده را می برد حتی ابزارهای غیر مجاز و ضد حقوق بشر.به هر حال نیرنگ،دروغ،سرکوب و فریب همگی ابزارهایی است که مورد استفاده آنها برای رسیدن به هدفشان قرار می گیرد و این مهم در تمامی تاریخ صهیونیست قابل مشاهده است.

به عنوان سؤال دوم این بحث القاء فرهنگ صهیونیست و به نوعی موجه نشان دادن آن در جوامع مختلف چقدر موفق ظاهرشده است؟

صهیونیست در جا هایی موفق ظاهر شده و در ابعاد مختلف نفوذ اقتصادی به عنوان یک شاخه از یهودیت را بدست آورده

است.

البته این رژیم، در اصل یهودی هم نیست بلکه یک منظر سیاسی از آن است ولی به هر حال دست پرورده یهود می باشد.

یکی دیگر از ابزارهای مورد استفاده این رژیم رسانه ها هستند که می توان گفت هم اکنون بزرگترین رسانه های جهان در

اختیار صهیونیست قرار دارند و از این ابزار جهت پیش برد اهداف بهره برده اند، علاوه بر این ابزار ایجاد مؤسسه های فرهنگی توسط آنها نیز مهم محسوب می شود و میتواند موفقیت این رژیم را برای رسیدن هدف بیشتر کند.

بحث اقتصادی و رسانه ای مهم ترین ابزار مورد استفاده آنهاست که صهیونیست ها با این دو مورد بیش از پیش می توانند

در ایجاد مقبولیت حداکثر استفاده را ببرد.

صهیونیست در جا هایی موفق ظاهر شده و در ابعاد مختلف نفوذ اقتصادی به عنوان یک شاخه از یهودیت را بدست آورده است

به عنوان سؤال بعدی، آقای دکتر با توجه به شکست های صهیونیست که در سالهای اخیر حاصل شده هم از غزه و هم از لبنان به نظر شما آیا ادامه حیات برای این رژیم و پذیرش مقبولیت آن در سطح جهانی همچنان ادامه دارد؟

در صحنه مبارزه ای که این رژیم برای خود ترسیم کرده در مواردی موفق و در برخی جاها چندان موفقیت برایش حاصل نشده و عرصه جهانی شاهد شکست آنها در غزه و لبنان بود؛به اعتقاد ما باطل نهایتاً شکست می خورد و به نتیجه

نمی رسد، تفکر صهیونیست هم باطل است و حیات خود را متکی به زور می داند در نتیجه طی سالهای آتی نمی تواند به

روند فعلی و مقبولیت خود ادامه دهد، ولی اکنون با حمایت هایی که دریافت می کند موفقیت های لحظه ای را بدست می آورد اما دوام چندانی ندارد.از لحاظ استراتژیک هم بخواهیم بحث کنیم تأمین امنیت سرزمین غصب شده توسط اسرائیل را نمی توان با قدرت نظامی ایجاد کرد چراکه این سرزمین کوچک است، عمقی ندارد و اعمال زورهم تا حدودی می تواند مؤثر واقع شود ولی در دراز مدت نتیجه ای را به دنبال ندارد چراکه بر اساس آمارها هزینه های استراتژیک و امنیتی آنها در حال افزایش است.در نتیجه آینده ای را از لحاظ استراتژیک و اعتقادی نمی توان برای آنها تصور کرد.

اسرائیل

به عنوان یک سؤال کلیشه ای، آیا مسئله حک حرمت به قرآن کریم با تفکرات صهیونیستی همراه بوده یانه؟چه مسئله ای باعث این امر شد؟

این امر متأسفانه بر اساس یک حماقت بزرگ و بعضاً تحریکات بود و می توان گفت که تفکر عمیق سیاسی پشت سر آن

نبود، البته این تفکر ممکن است به هرجایی همانند صهیونیست ها وصل شود و ریشه در آن داشته باشد.

نقطه تقابل فرهنگ مهدویت در اسلام و مخصوصاً شیعیان با تفکر صهیونیستی را در چه چیزی می بینید؟دین محوری در صهیونیست به چه شکلی است؟

هر تفکر و مکتبی در نهایت به منجی برای بشر معتقد است، اگر صهیونیست را برخواسته از تفکر یهودیت بدانیم پس در نتیجه معتقد یک منجی برای نجات بشر است.اما آنچه در شیعه می گذرد فرد مورد توجه به نوعی با اسم و مشخصات به طور کامل مطابقت دارد و این گونه نیست که برای آینده ای مبهم ارجاع داده شود. شاید تفاوت و حتی تقابل در این نکته باشد که سایر ادیان و تفکرات همانند صهیونیست آینده واضح و روشنی  برای تعریف و حظور یک منجی ندارند .

فرقه های مختلف به اصل مبحث منجی بشریت معتقدند اما جزئیات آنها با یک دیگر در این خصوص متفاوت است.

با این تفکر صرف سیاسی که در صهیونیست مطرح می شود چندان نمی توان آینده موفقی را برای آن پیش بینی کرد چراکه زور و قدرت نظامی تا حدی پیش برنده اهداف است و این نهاد یک مکتب مبتنی بر حقوق بشر و همسو با آمیزه های دینی و الهی نیست، مکتبی دوام دارد که با سرشت آدمی و بر اساس قوانین محدودیت پیوند خورده باشد

به عنوان آخرین سؤال، راهکارهای مقابله با صهیونیست افراطی غاصب را در چه چیزی می توان جستجو کرد؟

با این تفکر صرف سیاسی که در صهیونیست مطرح می شود چندان نمی توان آینده موفقی را برای آن پیش بینی کرد چراکه زور و قدرت نظامی تا حدی پیش برنده اهداف است و این نهاد یک مکتب مبتنی بر حقوق بشر و همسو با آمیزه های دینی و الهی نیست، مکتبی دوام دارد که با سرشت آدمی و بر اساس قوانین محدودیت پیوند خورده باشد.

به نظر من با توجه به اینکه مکتب اسلام معرفی فرهنگی توام با سرشت پاک انسانی و قوانین محدودیت را دارد و با ذات انسان پیوند خورده است هر چند با فشارهای جهانی که حول محور آن شکل می گیرد ولی جای خود را بیش از پیش در بین جهانیان باز می کند.

از آنجایی که تفکر صهیونیست مبتنی بر زور و قدرت نظامی و سیاسی است و ملت ها هم بیش از پیش آگاه شده اند در نتیجه این رژیم آینده ای ندارد.

راه کار مقابله گسترش آگاهی و بیدار شدن هرچه بیشتر ملت هاست که دین اسلام این کار را انجام می دهد

گفتگو از: مجید سعیدی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطالله باباپور