در شمارة گذشته پیرامون آسیب‌های نهضت مشروطه از منظر امام خمینی(ره) و همچنین به شش مورد از آفاتی که نهضت مشروطه را مورد هدف قرار داده بود اشاره شد. اینک توجه شما را به آخرین قسمت این مقاله جلب می‌کنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عبرت‌های مشروطیت از دیدگاه امام خمینی، قسمت دوم

/1 (j3*ejf 3

اشاره:

در شماره گذشته پیرامون آسیب‌های نهضت مشروطه از منظر امام خمینی(ره) و همچنین به شش مورد از آفاتی که نهضت مشروطه را مورد هدف قرار داده بود اشاره شد. اینک توجه شما را به آخرین قسمت این مقاله جلب می‌کنیم.

 

7ـ روی کارآمدن غرب‌زدگان سکولار و لائیک

با کنار گذاشتن روحانیت و انسان‌های متعهّد و مؤمن از صحنه و خارج‌شدن رهبران مذهبی نهضت مشروطیت، عناصر غرب‌زده و خودباخته و بی‌هویت شیفته فرهنگ غیردینی غرب روی کارآمدند و چهره‌های سکولاریست و لائیک رهبری را بدست آوردند و مشروطیت و دستاوردهای آن از بین رفت.

 امام خمینی(ره) اختلافات نیروهای نهضت مشروطیت را عامل قدرت پیداکردن غرب‌زدگان دانسته و فرموده‌اند: «ما باید از تاریخ عبرت ببریم و این تاریخ زمان مشروطه اینطور بود. در زمان مشروطه آنهایی که می‌خواستند ایران را نگذارند به یک سامانی برسد و چماق استبداد تا آخر باقی بماند بین افراد، دستجات، احزاب اختلاف انداختند حتی آنهایی که آن وقت بودند می‌گفتند که در یک خانه بین برادر با برادر، پدر و پسر اختلاف بود. یک دسته مستبد یک دسته مشروطه. این اختلاف موجب شد که نتوانست مشروطه آنطوری که علمای اسلام می‌خواستند تحقق پیدا کند، بعد هم این اختلافات موجب شد که یک دسته از آن غرب‌زده‌ها بریزند و به اسم مشروطه بگیرند مقامات را و استبداد به صورت مشروطه بر این ملت تحمیل کنند و دیدید که چه شد امروز همان روز است، اگر ملت بیدار نشود اگر علمای اسلام بیدار نباشند غفلت کنند.»1 در وصیت‌نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی(ره) نیز خروج روحانیت از صحنه عامل حاکمیت غرب‌زدگان و انحراف نهضت، شناخته شده و چنین آمده است: «همه دیدید و نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست‌بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج‌ها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانیون نیز بازی سیاست‌بازان را خورده و دخالت در امور کشور و مسلمین را خارج از مقام خود نگاشتند و صحنه را به دست غرب‌زدگان سپردند و به سر مشروطیت و قانون اساسی و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش احتیاج به زمان طولانی دارد.»2 انتقال رهبری از روحانیت به غرب‌زدگان از آفات بزرگ نهضت مشروطیت بود و ضرر و زیان‌های بزرگی ببار آورد.

 

8ـ تفرقه و اختلاف میان مردم

جدایی نیروهای حاضر در صحنة نهضت مشروطه و پشت به هم نمودن و رویاروئی با هم، قدرت نهضت را از بین برد. اختلاف و تفرقه، بزرگ‌ترین ضربه را به نهضت مشروطه زد و نهضت را گرفتار آسیب‌های فراوان نمود. امام خمینی(ره) در آسیب‌شناسی نهضت مشروطیت بارها از اختلافات و کشمکش‌های داخلی و رویاروئی نیروها یاد کرده‌اند و خطرات آن را گوشزد نمودند. ایشان تفرقه را عامل به ثمر نرسیدن مشروطیت دانسته و فرمودند: «باید ملّت ایران بیدار باشد، نگذارید خون شهدای ما هدر برود، نگذارید خون جوانان ما پایمال شود، اغراض شخصیه را دور بریزید. دست‌های خیانتکار، گروه‌های مختلف درست نکند، گروه‌های مختلف اسباب تفرقه می‌شود. رشد سیاسی نیست. درصدر مشروطیت هم با ایجاد گروه‌های مختلف نگذاشتند که مشروطه به ثمر خودش برسد او را برخلاف مسیر خودش راندند.»3 در سخنرانی دیگر، خطر گروه گروه شدن مردم در مشروطیت را یادآوری نموده و فرمودند: «نباید همه گروه گروه بشویم که در ظرف مثلاً چند ماه دویست گروه با اسمها و حرف‌های مختلف و باز همان مسائلی که در صدر مشروطیت برای شکستن آن قدرت‌هایی که آن وقت مجتمع شده بودند، باز حالا دوباره مشغول شدند.»4 ایشان روحانیت را حبل الله وحدت دانسته و دور شدن مردم از آنان را یکی از آسیب‌های نهضت مشروطیت دانسته و فرمودند: «اگر شما ملت این طایفه را حفظ نکنید بدانید که سرنوشت شما سرنوشت زمان مشروطه خواهد شد که روحانیون این کار را درست کردند و دست استبداد را کوتاه کردند، لکن دوباره به واسطه اینکه ملت مجتمع نبود و با روحانیت آنطور سازش، اطاعت محکم نداشت مشروطه را آنها بپاکردند و دیگران آمدند.»5

 

9ـ شکاف بین رهبران نهضت و اختلاف بین روحانیون

روحانیون باید محور وحدت و هماهنگی اقدامات مردمی‌ و راهنمای انسجام و همکاری آنان باشند، یکی از آسیب‌های نهضت مشروطیت، اختلافات و درگیری‌هایی بود که بین روحانیون پدید آمد. دشمنان روحانیت کوشش کردند روحانیون را رویاروی هم قرار دهند و به اهداف شیطانی خویش برسند. اختلافات روحانیون اختلافات بین مردم را دامن زد و ضرر و زیان‌های زیادی داشت و مشکلات فراوانی را پدید آورد.

امام خمینی(ره) در تحلیل نهضت مشروطیت برای روحانیون از دست‌هایی که بین روحانیون در مشروطیت اختلاف ایجاد کرد و نقش دشمنان یاد کرده و فرمودند: «تاریخ یک درس عبرت است برای ما. شما وقتی که تاریخ مشروطیت را بخوانید می‌بینید که در مشروطه بعد از اینکه ابتدا پیش رفت‌دست‌هایی آمد و تمام مردم ایران را به دو دسته تقسیم‌بندی کرد، نه ایران تنها، از روحانیون بزرگ نجف یک دسته طرفدار مشروطیت، یک دسته دشمن مشروطه. علمای خود ایران یک دسته طرفدار مشروطه، یک دسته مخالف مشروطه. اهل منبر یک دسته برضد مشروطه صحبت می‌کردند یک دسته ضد استبداد. در هرخانه‌ای اگر دو برادر بودند، مثلاً در بسیاری از جاها این مشروطه‌ای بود آن مستبد و این یک نقشه‌ای بود و نقشه هم تأثیر کرد و نگذاشت که مشروطه آنطوری که علمای بزرگ طرحش را ریخته بودند، عملی بشود به آنجا رساندند که آنهایی که مشروطه‌خواه بودند به دست یک عده کوبیده شدند تا آنجا که مثل مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری در ایران برای خاطر اینکه می‌گفت باید مشروطه مشروعه باشد و آن مشروطه‌ای که از غرب و شرق به ما برسد قبول نداریم در همین تهران دار زدند و مردم هم پای او رقصیدند و کف زدند.»6

امام خمینی(ره) همین شکاف و اختلاف بین روحانیون را در شهادت شیخ فضل‌الله‌نوری مؤثر دانستند و فرمودند: «حتی قضیه مرحوم آقا شیخ فضل الله را در نجف هم یک جور بدی منعکس کردند که آنجا هم صدایی از آن در نیامد این جوّی که ساختند در ایران و در سایر جاها، این جوّ اسباب این شد که آقا شیخ فضل الله را با دست بعضی روحانیون خود ایران محکوم کردند و بعد او را آوردند در وسط میدان و به دار کشیدند و پای آن هم ایستادند و کف زدند و شکست دادند اسلام را در آن وقت، و مردم غفلت داشتند از این عمل، حتی علما هم غفلت داشتند.»7

9de

10ـ حزب‌سازی و رویارویی احزاب

در عصر مشروطیت احزاب متعددی پدید آمدند که همگی فاقد سعة صدر بودند و یکدیگر را تحمل نکردند و به جان هم افتادند و جنگ احزاب و درگیری آنان با هم، پایه‌های نهضت را سست کرد و آن را به انحراف کشاند. امام خمینی(ره) این رخداد زشت تاریخ مشروطیت را برای عبرت‌آموزی در انقلاب اسلامی یادآوری نموده و فرمودند: «شیاطینی که در خارج نشستند و نقشه کشیدند برای نابودی همة ما، خود ما را وادار می‌کنند که تیشه به ریشه خودمان بزنیم. اگر کسانی توجه با این معنا داشته باشند که درصدر مشروطیت که احزاب مختلف پیدا شد دنبال آن پیروزی که ملّت پیدا کرده بود این احزاب مختلف به جان هم افتادند و این کشور را تباه کردند. شما گمان نکنید احزابی که در ممالک دیگر هست در صدر مشروطیت در انگلستان بود. آن احزاب و با همان کاری که آنها می‌کردند و حزب بازی می‌کردند ماها را به اختلاف می‌کشیدند و خود آنها با هم دشمنی نداشتند. هیچ حزبی برضد مصالح کشور خودش عمل نمی‌کرد. اگر با هم اختلاف سلیقه یا اختلاف رویه داشتند، عاقلانه بود با حساب بود، اینطور نبود که یک دسته، دسته دیگر را آن چنان تضعیف کنند که کشورشان آسیب ببیند. مع‌الاسف همان احزابی که آنجا بودند به ما نمایش می‌دادند که کشور باید احزاب داشته باشد و احزاب هم باید مخالف هم باشند و ما را و احزاب را روبروی یکدیگر قرار می‌دادند و به ضرر هم صحبت می‌کردند و به ضرر هم قلم‌فرسایی می‌کردند و نتیجه این شد که به ضررکشور بود. طرز احزاب در سایر کشورها... از قبیل انگلستان، فرانسه، آمریکا با وضع احزاب در مملکت امثال ما مختلف است. هیچ وقت نخواهید دید که دو حزب در آمریکا باشد که یکی‌شان یا هردویشان برخلاف مصلحت آمریکا عمل کنند. شما دیدید که در همین چند وقت، چند روز این مخالفتی که بین دو حزب در آمریکا بود و می‌خواستند یک دسته‌ای یک نفر را برای خودشان رئیس جمهور کنند آن دسته هم یکی دیگر را، بعد از آنکه آن یکی برد قضیه را و رئیس جمهور شد، آن حزب دیگر نیفتادند به جان او و کارشکنی کنند تبریک گفتند و بلا اشکال مشغول خدمت هستند برای کشور خودشان و با وحدت کلمه کشور خودشان راپیش می‌برند. اما در ممالکی که توجّه به مسائل ندارند و دیدهای سیاسی ندارند اینها اگر احزابی درست کنند اینطور نیست که بعد از آنکه کاندید یک حزبی در یک امری پیش برد دیگران بیایند تبریک بگویند و کمک کنند او را، دیگران مخالفت می‌کنند و کارشکنی می‌کنند. باید این ملت بیدار شود؛ باید این سران و دولتمردان شمّ سیاسی پیدا کنند. اینها شمّ سیاسی ندارند توجه به مسائلی که برای حفظ این کشور است ندارند. اینها را اشخاصی که تعهّد به اسلام ندارند تحریک می‌کنند چه از خارج و چه از داخل و به جان هم می‌اندازند و برخلاف مصالح کشور خودشان عمل می‌کنند.»8

 

11ـ مداخلات بیگانگان و نقش انحرافی خارجی‌ها

کوشش و تلاش بیگانگان و برنامه‌های آنان برای رسیدن به اهداف خویش به نهضت مشروطیت ضربه‌های بزرگی زد. بیگانگان آسیب زدن و انحراف نهضت مشروطیت را عامل رسیدن به منافع خود می‌دانستند، از این رو درصدد کمرنگ نمودن نقش اسلام در نهضت و جدایی نهضت از اسلام و روحانیت برآمدند و در راه توسعه و گسترش آسیب‌ها و آلوده‌کردن نهضت به آفات ویرانگر حرکت کردند. راهیابی استعمار خارجی، در آسیب‌دیدگی نهضت مشروطیت و بهره‌برداری از آسیب‌ها در تاریخ مشروطیت آشکار است.

 

 امام خمینی رضوان لله تعالی علیه

امام خمینی(ره) نقش قدرت‌های خارجی، به ویژه انگلستان، را در از صحنه خارج کردن روحانیت در نهضت مشروطیت نشان داده و فرموده‌اند: «در جنبش مشروطیت همین علما در رأس بودند و اصل مشروطیت و اساسش به دست علما در ایران شروع شد و پیشرفت، اینقدری که آنها می‌خواستند که مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسی درکار باشد شد. لکن بعد از آنکه شد دنباله‌اش گرفته نشد. مردم بی‌طرف بودند روحانیون هم رفتند هرکس سراغ کار خودش و از آن طرف عمّال قدرت‌های خارجی و خصوصاً در آن وقت انگلستان درکار بودند که اینها را ازصحنه خارج کند یا به ترور یا به تبلیغات. گویندگان و نویسندگان آنها کوشش کردند به این که روحانیون را از دخالت درسیاست خارج کنند و سیاست را بدهند به دست آن هایی که می‌ت وانند به قول آن ها، یعنی فرنگ ‌رفته‌ ها و

 غرب‌زده‌ها و شرق‌زده‌ها و کردند آنچه کردند، یعنی اسم مشروطه بود و واقعیت

 استبداد، آن استبداد تاریک ظلمانی و بدتر از زمان‌های سابق9.»

 

12ـ رها کردن نهضت

رهاکردن نهضت در راه رسیدن به هدف‌ها و کوتاهی در پاسداری از دستاوردهای آن و سرگرم کارهای روزمره‌شدن، آفت دیگری بود که به نهضت مشروطیت صدمه زد. کوتاهی در ایجاد شرایط، عوامل، لوازم تداوم و استمرار نهضت مشروطیت زمینه توقّف و رکود و انحراف نهضت را فراهم آورد. خارج شدن مردم از صحنه و ناامیدی و کنار رفتن مؤمنین و شایستگان و سستی‌های اقشار مختلف جامعه، موجبات شکست نهضت را رقم زد. بی‌صبری و کم‌صبری مردم و نداشتن استقامت و پایداری، بستری برای تحقق توطئه‌های دشمنان نهضت شد.

 

13ـ محدود شدن هدف

اگر هدف‌های یک نهضت، کوتاه و جزئی باشد با رسیدن به آن هدف‌ها پایان می‌یابد و شور و نشاط انقلابی و روحیة ایثار و فداکاری در راه رسیدن به هدف خاتمه پیدا می‌کند. یکی از آسیب‌های نهضت مشروطیت محدودکردن هدف بود. هدف نهضت مشروطیت اسلامی بود، ولی اسلام هدف نبود. نابودی رژیم سلطنتی فاسد ضداسلامی قاجار هدف مبارزات قرار نگرفت، هدف تنها تبدیل رژیم سلطنتی مطلقه به رژیم سلطنتی مشروطه بود و این محدودکردن هدف به روح پایداری ملی در نهضت صدمه زد. برای رسیدن به همین هدف نیز ضایعات و کشتار‌ها و رنج‌های مردم فراوان بود و بهایی که ملت پرداخت و هزینه‌ای که شد با هدف و دستاوردها برابری و سازگاری نداشت.

 

14ـ عدم فراگیری نهضت

نهضت مشروطیت فراگیر و همگانی نشد و تمام اقشار، طبقات جامعه و همة ملت را فرا نگرفت. اجتماع مردم در راه رسیدن به آرمان‌های نهضت تحقق نیافت.

امام خمینی(ره) دراین زمینه فرمودند: «برادران من، شما می‌دانید که درصدر مشروطیت ایران چقدر ابتلائات داشت و آذربایجان چه همتی در این امر کرد و سردارهایی که از آذربایجان برخاستند چقدر زحمت متحمّل شدند و چقدر زحمت کشیدند و پیروز شدند. الآن همة ملت ما مثل آذربایجان هستند، آن وقت آذربایجان بود و بعضی جاهای دیگر مثل گیلان و سایر جاها کم و بیش، لکن این وضعی که الآن هست تاریخ سراغ ندارد. الآن تمام ملت از همه افراد کشور، در تمام قشرهایی که هستند همه این نهضت را ازخودشان می‌دانند و پیروزی این نهضت را پیروزی خودشان می‌دانند.»10 ایشان در گفتگو با اعضای شورای نگهبان می‌فرمایند: «سعی کنید مثل مشروطه سستی نشود که خوب‌ها در اقلیت بودند، بلکه شما در اکثریت هستید و قلیل هستند که انحراف دارند.»11

 

15ـ سوء استفاده مطبوعات و احزاب از آزادی

با پیروزی نهضت مشروطیت و رسیدن به برخی آزادی‌ها، از این آزادی به درستی استفاده نشد و راه سوء استفاده‌کنندگان از آزادی بسته نشد. در آن فضای آزاد، مطبوعاتی پدید آمد که در آنها علیه مقدّسات دینی و شخصیت‌ها و کتاب مقدس مسلمین قلم‌فرسایی شد. مسخره نمودن احکام الهی و مقدسات اسلامی و بی‌حرمتی به آنها علت روی‌گردانی متدینان و مؤمنین از نهضت مشروطیت بود. روحانیون با مشاهده توهین‌های آشکار به مقدّسات که پیش از آن سابقه نداشت از صحنه خارج شدند و یا رویاروی آن قرار گرفتند و به دنبال آنان، مردم ناامید شدند و بین نهضت، ملت، دولت و مردم جدایی افتاد و نهضت مشروطیت مهجور و رها شد.

 

16ـ تبلیغ جدایی دین از سیاست

استعمار خارجی که از سیاست اسلامی ضربه خورده بود، کوشش کرد پیوند و ارتباط دین و سیاست را سست کند و دین را ازصحنة سیاست بیرون راند. طرح جدایی دین از سیاست با قلم و بیان دشمنان خارجی و داخلی نهضت مشروطیت رواج یافت. قدرت‌های خارجی با تبلیغات گسترده و حیله‌های گوناگون طرح استعماری و ضد اسلامی جدایی دین از سیاست را گسترش دادند و از حضور آگاهانه روحانیون و اقشار مذهبی درصحنه‌های سیاسی کاسته شد و غرب‌زدگان و عناصر سکولار و لائیک به صحنه آمدند.

امام خمینی(ره) در این زمینه فرمودند: «امروز روزی است که آنهایی که از اول تا حالا مخالف با جمهوری اسلامی بودند، مخالف با اسلام بودند، اسلام را مخالف مقاصد خودشان می‌دیدند آنها به دست و پا افتاده‌اند و دارند تبلیغات می‌کنند، اگر مؤمنین کنار بروند آنهایی که متعهّد به اسلام هستند کنار بروند و اینها بیایند قبضه کنند مثل صدر مشروطه که رفتند کنار اشخاصی که متعهّد بودند و قبضه کردند مشروطه را آنهایی که متعهّد به اسلام نبودند، اسلام را به آنجا کشاندند که همه دیدید. اگر درصدر مشروطه علما آمده بودند درمیدان، مؤمنین آمده بودند، روشنفکران متعهد آمده بودند و مسلمان‌های متعهد آمده بودند و قبضه کرده بودند مجلس را و نگذاشته بودند که دیگران بیایند مجلس را بگیرند ما به این روزگار نمی‌رسیدیم ما مملکت‌مان خراب نمی‌شد ما عزتمان از بین نمی‌رفت، لکن شیاطینی که در آن وقت بودند بیخ گوش اینها خوانده اند که شما در سیاست داخل نشوید سیاست است این، شما را به سیاست چه؟ آنها باورکردند که خیرخواه هستند امروز هم همان مسائل ممکن است دریک قشرهایی پیش بیاید.12

 

نتیجه‌گیری

تلاش و کوشش در راه شناسایی آفت و آسیب‌های نهضت مشروطیت تکلیف شرعی عمومی است. شناخت آسیب‌های آن نهضت و عبرت‌گرفتن از آنچه در آن نهضت بر اثر آفات پیش آمد می‌تواند راهنمای انقلابیون امروز و راهگشای تداوم انقلاب اسلامی باشد.

 

پی نوشت ها:

1ـ صحیفه نور، ج18، ص270.

2ـ همان، ج21، ص186.

3ـ همان، ج6، ص85 و86.

4ـ همان، ج10، ص65.

5ـ همان، ج15، ص223.

6ـ صحیفه نور، ج18، ص135و136.

7ـ همان، ص181.

8ـ همان، ج 14، ص37و38.

9ـ همان، ج15، ص202.

10ـ همان، ج13، ص224.

11ـ همان، ج18، ص179.

12ـ همان، ج12، ص7.


نوسینده: محمد رضا جواهری

تخلیص وفرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه


منبع: معارف، آبان 1386، شماره 50