تبیان، دستیار زندگی
روزهای نخست پس از تولد كودك، همچون كلاف درهم پیچیده‌ای از احساسات متضاد خواهد بود. احساس غرور و شعف زایدالوصف از پدر بودن، نگرانی در مورد همسر و مراقبت از كودك، همه و همه كار را برای او دشوارتر خواهد كرد. پس از آن كه كودك بزرگ‌تر می‌شود و به مرحله تربیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با توبزرگ می‌شوم... پدر

پدر و بچه

با تولد كودك، شما یك خانواده 3 نفره خواهید شد و از این پس همه چیز با گذشته متفاوت خواهد بود. شوهر شما دیگر نه فقط شریك زندگیتان، بلكه همراه و متحد شما در این مرحله جدید یعنی پدر و مادر شدن است و كودك به همان اندازه كه به شما تعلق دارد، به او نیز متعلق است.

روابط خانوادگی جاافتاده شما نیز به صورتی ظریف تغییر می‌كند، به این معنا كه دیگر شما صرفا پسر یا دختر كسی نیستید، بلكه پدر یا مادر شده‌اید و زندگی جدیدی وابسته به شماست.

اغلب در روزهای پس از تولد كودك، آن كه از همه سردرگم‌تر است، پدر جدید است و به همان اندازه كه شما به حمایت او نیاز دارید، او نیز به حمایت شما نیاز دارد. با یكدیگر درباره احساسات خود صحبت كنید و بگذارید او در مراقبت از كودك مشاركت كند. شاید او در مراقبت از كودك مضطرب‌تر از شما باشد، اما بزودی اطمینان بیشتری خواهد یافت.

روزهای نخست پس از تولد كودك، همچون كلاف درهم پیچیده‌ای از احساسات متضاد خواهد بود. احساس غرور و شعف زایدالوصف از پدر بودن، نگرانی در مورد همسر و مراقبت از كودك، همه و همه كار را برای او دشوارتر خواهد كرد. پس از آن كه كودك بزرگ‌تر می‌شود و به مرحله تربیت رفتاری می‌رسد، كار از این هم برای پدر سخت‌تر خواهد شد، چرا كه اكثر نیازهای نوزاد در حد نیازهای جسمانی است و بخش عمده نیاز عاطفی او نیز به طور غریزی از جانب مادر تامین خواهد شد، ولی با بزرگ‌تر شدن كودك و رسیدن او به مرحله تربیتی نقش پدر بسیار پررنگ‌تر خواهد شد.

وظیفه پدر، پیش از تولد كودك آغاز می‌شود، درست همانند مادر، این تفكر نادرست است كه در دوران بارداری، مادر باید به تنهایی پذیرای كودك باشد و تا وقتی كه كودك به دنیا نیامده، پدر هیچ مسوولیتی در قبال او ندارد.

اساسا در خانواده‌های سنتی و قدیمی و خانواده‌های جدید، نقش‌هایی كه افراد به عهده دارند، با یكدیگر متفاوت است. در خانواده‌های سنتی، پدر نقش اساسی و حیاتی خانواده را به عهده داشت و محل زندگی و محل كارش به هم نزدیك بود. بنابراین نظارت بیشتری بر خانواده داشت، اما امروزه تغییرات زیادی در نقش افراد خانواده به وجود آمده است، محل كار و زندگی از هم دور شده‌اند و عملا پدر نمی‌تواند مدت زیادی را با خانواده و فرزندان سپری كند.

وظیفه پدر، پیش از تولد كودك آغاز می‌شود، درست همانند مادر، این تفكر نادرست است كه در دوران بارداری، مادر باید به تنهایی پذیرای كودك باشد و تا وقتی كه كودك به دنیا نیامده، پدر هیچ مسوولیتی در قبال او ندارد.

توصیه‌های زیر به پدران كمك می‌كند تا قبل از تولد نوزاد، پیوند بیشتری با نوزاد و همسر خود داشته باشند:

بهتر است پدر هر روز با مادر و كودك صحبت كند. برخی از پژوهشگران معتقدند كه جنین صدای پدر را بهتر از صدای مادر می‌شنود، زیرا فركانس صدای مردانه پایین‌تر از فركانس صدای زنانه است و مایع آمنیوتیك كه جنین درون آن شناور است، صداهای با فركانس پایین را بیشتر می‌گیرد.

همراه شدن دستان گرم پدر روی شكم مادر و گفتگوی صمیمانه او با جنین، باعث ایجاد دلبستگی و دلگرمی زیاد می‌شود.

در انتخاب محل تولد و نام كودكتان مشاركت كنید.

چند پیشنهاد برای بعد از تولد:

در این زمان همسرتان بیش از هر زمان دیگر به حمایت روانی و عاطفی شما نیاز دارد. بكوشید به كارهای كودكتان بیشتر رسیدگی كنید.

چند ساعتی كودك را به بیرون از خانه ببرید تا همسرتان فرصتی پیدا كند كه به كارهای شخصی خود برسد.

پدر ونوزاد

به همسرتان كمك كنید تا دچار عوارض بی‌رمقی و افسردگی پس از زایمان نشود.

از كمك دیگران برای رسیدگی به امور خانه بهره بگیرید.

نقش پدران در تامین بهداشت روانی كودك

هنگامی كه از كودك دور هستید، نشانه‌هایی از خود به جا بگذارید، مثلا عكس‌هایی از خودتان یا نوارهایی با صدای خودتان، كه شعر یا داستانی را برای كودك خوانده‌اید، برایش به جا بگذارید.

از محل كارتان مرتب تلفن بزنید و با او صحبت كنید.

در زمان عدم حضور مادر با كودكتان پدرانه بازی كنید، بازی‌هایی را انتخاب كنید كه با آنچه در حضور مادرش با او انجام می‌دهید، تفاوت داشته باشد. این كار باعث می‌شود كه كودك خصوصا در سال‌های اول زندگی كه نسبت به غیبت مادرش بسیار حساس است، راحت‌تر بتواند مراقبت شما را بپذیرد.

گاهی پدران تنها موقعی مراقبت از كودكشان را به عهده می‌گیرند كه دیگر برای مادر توانی نمانده یا كودك در حال گریه و كج‌خلقی است. بهتر است پدران همیشه و در سرحالی كودك نیز از او مراقبت كنند.

هنگامی كه پدران مراقب كودك هستند، احتمال پیش آمدن حوادث بیشتر است این به دلیل بی‌مبالاتی پدران نیست، بلكه اكثر پدران با رفتارهای ناگهانی كودك ناآشنا هستند. افتادن كودك از روی میز یا تخت، شایع‌ترین اتفاقی است كه هنگام تعویض پوشك كودك رخ می‌دهد. بنابراین بیشتر مراقب باشید.

با كودكتان چشم در چشم حرف زده و برایش آواز بخوانید.

بردن كودك به حمام، برای برقراری ارتباطی گرم و صمیمانه موثر است.

كودك را نوازش كرده و بدنش را ماساژ دهید.

در سنین 6 تا 9 ماهگی، كودكان شروع به سینه‌خیز یا بالا رفتن می‌كنند. روی زمین دراز بكشید و كودكتان را نزدیك خود قرار دهید، یك اسباب‌بازی جالب آن طرف خود بگذارید و كودك را تشویق كنید كه با بالا رفتن از شما به اسباب‌بازی برسد.

در سنین 7 تا 12 سالگی وابستگی كودك به همسن و سالان خود بیشتر می‌شود و لازم است كه پدران كاملا مراقب آنچه كودك از دیگران می‌آموزد، باشند.

وقتی كودك در 9 تا 12 ماهگی شروع به راه رفتن می‌كند، تمایل زیادی دارد كه از حمایت پدر در راه رفتن بهره‌مند شود. با استفاده از هر دو دست در حالی كه دستان كودك را در جلوی خود گرفته‌اید، این كار را شروع كنید.

اجازه دهید كه كودكتان طریقه درست گفتگو را از شما تقلید كند. تلفظ كودك را با تكرار كلمات تصحیح كنید نه با غلط‌گیری مستقیم.

برای كودكتان كتاب بخوانید.

ارزش‌های صحیح را به كودكان بزرگ‌تر بیاموزید.

مراقب روابط اجتماعی كودك خود باشید و تا حد امكان او را به ایجاد رابطه با كودكانی سوق دهید كه رفتار آنها با ارزش‌های خانوادگی شما سازگاری داشته باشد.

سعی كنید علایق و توانایی‌های كودك خود را بشناسید.

تربیت مبتنی بر عشق داشته باشید و كودك را متوجه كنید كه او را تربیت می‌كنید چون عاشقش هستید.

پدر

در سنین 7 تا 12 سالگی وابستگی كودك به همسن و سالان خود بیشتر می‌شود و لازم است كه پدران كاملا مراقب آنچه كودك از دیگران می‌آموزد، باشند. هر چه كودك شما بیشتر با بچه‌های دیگر در تماس باشد، شما باید تماس خود را با او بیشتر كنید.

شرایطی را به وجود آورید كه كودك شما مجال بروز نقاط قوت خود را پیدا كند.

كودكتان را تشویق كنید كه دوستانش را به خانه دعوت كند.

مربی ورزشی كودكتان بشوید تا توانایی‌ها و ضعف‌های او را بشناسید.

اهمیت تایید پدران برای كودك را دست‌كم نگیرید و همیشه در دسترس كودك باشید.

سخن آخر این كه پدر یا مادر خوبی برای كودك بودن كار بسیار دشواری است، زیرا معمولا والدین گرفتار وظایف روزمره مربوط به بزرگ كردن كودكشان و فراهم آوردن شرایط مساعد زندگی برای او می‌شوند و بنابراین نمی‌توانند نمای بزرگ‌تری را كه در پیش‌روی آنهاست و همان جنبه‌ها و ابعاد مختلف تربیتی و رفتاری در ارتباط با اوست، را ببینند. قسمتی از وظیفه ما به عنوان پدر یا مادر این است كه روح بزرگی را كه در

روزمر‌گی‌ها گرفتار است و نوری را كه در درون كودك وجود دارد، ببینیم. برای مثال نقاشی‌های كودك شاید تصویری از آگاهی در حال شكوفا شدن او را به شما بنمایاند. ما همچنین وظیفه داریم به كودك، تجربیات روحانی را در دنیای مادی روزمره نشان دهیم و به این ترتیب سبب تحول و شكوفایی كودك خود در جریان این فرآیند شویم.

پدر یا مادر بودن انرژی بسیار زیادی را می‌طلبد. باید به خودمان سخت نگیریم و در مورد كمبودهایمان بردبار باشیم و درخصوص رشد خود به عنوان پدر یا مادر با خودمان مهربان باشیم و زیاد از خود ایراد نگیریم.

لازم است همواره انرژی خود را تجدید كنیم، در غیر این صورت بداخلاق، بی‌حوصله و مجادله‌گر خواهیم شد. بنابراین باید به اندازه كافی استراحت كنیم، بخصوص وقتی بچه‌ها كوچك‌تر هستند. البته همه ما بهترین چیزها را برای كودكان می‌خواهیم ولی خیلی از كسانی كه برای اولین بار پدر یا مادر می‌شوند، اطلاعات زیادی درباره وظایف خود یا چگونگی تربیت كودكان نمی‌دانند و خیلی وقت‌ها مجبور می‌شوند بتدریج كه پیش می‌روند، یاد بگیرند و این موضوع ناراحت‌كننده است.

كسی از شما انتظار ندارد با كودك خود در حد یك كارشناس برخورد كنید. تنها انتظاری كه از شما می‌رود این است كه شیوه جدیدی بیابید تا قادر به در نظر گرفتن تمامی جنبه‌های رشد كودك، اعم از جسمانی، احساسی، عقلی یا روحانی باشید

با این همه، این تجربیات فرصت‌‌های فراوانی برای رشد شما به عنوان پدر یا مادر علاوه بر رشد كودكتان فراهم می‌كنند. به عنوان نخستین آموزگار كودك، شما باید حتما فضایی مملو از عشق و صمیمیت، نظم و آرامش، علاقه و اشتیاق كه همگی برای رشد او حیاتی هستند، مهیا كنید.

كسی از شما انتظار ندارد با كودك خود در حد یك كارشناس برخورد كنید. تنها انتظاری كه از شما می‌رود این است كه شیوه جدیدی بیابید تا قادر به در نظر گرفتن تمامی جنبه‌های رشد كودك، اعم از جسمانی، احساسی، عقلی یا روحانی باشید. بنابراین به كودك خود كمك می‌كنید تا با چالش‌های دنیای متغیر روبه‌رو شود و بهترین ثمره را از زندگی خود برگیرد.

نكته مهم این است كه به یاد داشته باشید كودك استثنایی شما یك بزرگسال كوچولو نیست و از او توقعات و انتظاراتی در حد خودش و توانایی‌هایش داشته باشید.

باید بدانید كه نحوه تفكر، استدلال، احساس یا درك او از جهان و محیط پیرامونش همانند شما نیست.

مركز توجه بیشتر كودكان تا 7 سالگی، بدن آنهاست. كودكان در این سن بسرعت در حال رشد هستند و نیاز به جنبش و ورزش دارند. به یاد داشته باشید كه كودك شما عمدتا از طریق نمونه و تقلید می‌آموزد.

بعلاوه، نظم و تكرار حاصل از كارهای روزمره عناصر اساسی در دنیای سالم كودك خردسال هستند و سبب ایجاد حس امنیت و اعتماد می‌شوند. فرزند شما اطلاعات را بدون هرگونه تغییری می‌گیرد و به همین دلیل باید به چگونگی محیط زندگی او و وقایعی كه برای او رخ می‌دهد دقت كنید.

لازم است تعادلی بین تحریك حواس كودك و محافظت از آنها برقرار كنید. تاثیر یك محرك مصنوعی مثل تلویزیون و فیلم‌ها بر ذهن كودك كاملا با تاثیر صدا، توجه و مراقبت شما فرق دارد. باید درك كنید كه هر چیزی در زندگی كودك شما چنان عمیق جذب ذهن او می‌شود كه ممكن است پس از تغییر شكل یافتن مجددا در بازی‌های خلاق او تجلی كند. بنابراین بازی خلاق برای كودك حكم غذا و آب را دارد و لازم است با اختصاص وقت و فراهم كردن لوازم مناسب برای این نوع بازی‌ها، كاری كنید كه كودكتان بتواند با تقلید هر آنچه كه برایش رخ می‌دهد از طریق بازی كردن، راه خود را در زندگی روزمره پیدا كند. شكوفا كردن جوشش طبیعی تخیل و خلاقیت، یكی از بزرگ‌ترین هدیه‌هایی است كه می‌‌توانید به كودكتان بدهید. پس بكوشید پدر خوبی برای دلبندتان باشید.

منبع :چهار دیواری

گروه خانواده و زندگی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.