تبیان، دستیار زندگی
«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»(محمد، 24) آیا آنها در قرآن تدبر نمی‌كنند یا بر دل‌هایشان قفل زده‌اند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

با قرآن چی کار کنیم؟!

قرآن مجید

قرآن مجید با توجه به جامعیت و گستردگی عنایتش به تمامی ابعاد انسانها،آثار و ثمرات فراوانی دارد که این آثار را می توان در انس با قرآن دریافت:

تفكر

اگرچه اسلام دین تسلیم است اما این به معنای تقلید كوركورانه نیست. بلكه تقلیدی است همراه با آگاهی و تفكر در مورد دستورات اسلام و لذا قرآن نیز همواره به اندیشیدن در مورد مسائل مختلف دعوت می‌كند. براستی اگر قبل از هر كار، انسان، لحظاتی فكر می‌كرد چه مشكلاتی كه از انسان و جوامع انسانی حل نمی‌شد.

«... كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآیاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ».(بقره، 219)

... خدا آیات خود را بدین روشنی برای شما بیان می‌كند باشد كه عقل و اندیشه بكار ببندید. نیز آیة:

«... بِالْبَیِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الذِّكْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ»(نحل، 44)

... و بر تو قرآن را نازل كردیم تا بر امت آنچه فرستاده شد بیان كنی، باشد كه خرد و اندیشه بكار بندند. همچنین آیة:

«... وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَكَّرُونَ»1

... و این امثال را در (قرآن) برای مردم بیان می‌كنیم، باشد كه خرد و اندیشه بكار بندند.

تعقل

قرآن در موارد متعددی بیان می‌فرماید كه این آیات برای تعقل است و این بدان معناست كه انسان با آگاهی درست از مطلبی، آن را به كار بندد. در تفسیر المیزان می‌خوانیم (تعقل در زمینه‌ای استعمال می‌شود كه به دنبال درك و فهم، انسان وارد مرحلة عمل گردد.) اندیشه تنها در مورد احكام یا جهان هستی، نتیجه‌ای نخواهد داد بلكه باید عمل را نیز به دنبال داشته باشد.

«كَذلِكَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَكُمُ آیاتهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلوُنَ»(بقره، 242)

... خدا آیات خود را برای شما این‌گونه روشن بیان سازد، باشد كه خردمند شوید. نیز می‌فرماید:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»2

قرآن را به عربی فرستادیم، باشد كه خردمند شوید. و لذا كسانی را كه به آیات آن ایراد گرفته و به آن عمل نمی‌كنند مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: چرا در این آیات روشنی‌بخش تعقل نمی‌كنید.

«لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْكُمْ كِتاباً فِیهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ»(انبیا، 10)

ما بر شما كتابی نازل كردیم كه وسیله تذكر شما در آن است، آیا اندیشه نمی‌كنید؟ و علاوه بر آن كسانی را كه صرفاً قرآن را تلاوت می‌كنند توبیخ كرده و می‌فرماید: چرا در آنها اندیشه نمی‌كنید؟

«... وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَفَلا تَعْقِلُونَ»(بقره، 44) 

... و كتاب (خدا را) كه می‌خوانید، چرا در آن اندیشه و تعقل نمی‌كنید؟

تدبر

هدف از نزول این كتاب این نبوده كه تنها به تلاوت آن قناعت كنند بلكه هدف این بوده كه آیاتش سرچشمه فكر و اندیشه گردد و آن نیز حركتی در جهت عمل به وجود آورد.

«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ...» (ص، 29)

كتابی است پربركت كه بر تو نازل كرده‌ایم تا در آیات آن تدبر كنند... و لذا به سرزنش كسانی می‌پردازد كه در آیات آن تدبر نمی‌كنند.

«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»(محمد، 24)

آیا آنها در قرآن تدبر نمی‌كنند یا بر دل‌هایشان قفل زده‌اند؟ همچنین آیة:

«أَفَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ و...» (نساء، 82)

آیا آنها در قرآن تدبر نمی‌كنند و...

قرآن را به عربی فرستادیم، باشد كه خردمند شوید. و لذا كسانی را كه به آیات آن ایراد گرفته و به آن عمل نمی‌كنند مورد خطاب قرار داده و می‌فرماید: چرا در این آیات روشنی‌بخش تعقل نمی‌كنید

هدایت به استوارترین راه
قرآن کریم

قرآن از این جهت كه از سرچشمه لایزال الهی نازل شده مطابق با نیازهای روحی و جسمی انسان‌هاست و نیز چون از هر كژی و ناراستی مبری بوده و یكسره تعالیم انسان‌ساز است، انسان‌ها را به بهترین راه هدایت می‌كند.

«یَهْدِی إِلَی الرُّشْد ِ...» (جن، 2)

(این قرآن خلق را) به راه خیر و صلاح هدایت می‌كند...نیز می‌فرماید:

«... إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ»3

ما آیات كتابی را شنیدیم كه پس از موسی نازل شده بود، درحالی كه كتب آسمانی را كه در مقابل او بود تصدیق می‌كرد و خلق را به سوی حق و طریق راست هدایت می‌فرمود. همچنین می‌فرماید:

«إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم ُ...» (اسرا، 9)

همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه هدایت می‌كند...

بشارت

در قرآن مردم بارها به پیروی از دستورات خدا و انجام اعمال نیكو دعوت شده‌اند و در همین كتاب كسانی كه به این دستورات عمل می‌كنند را به پاداش جاودانی بشارت می‌دهد.

«فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ...» (مریم، 97)

ما حقایق قرآن را تنها به زبان تو آسان كردیم تا به آن اهل تقوی را بشارت دهی... و نیز آیة:

«... هذا كِتابٌ مُصَدِّقٌ لِساناً عَرَبِیًّا لِیُنْذِرَ الَّذِینَ ظَلَمُوا وَ بُشْری لِلْمُحْسِنِینَ» 4

... این كتاب مصدق كتب آسمانی پیشین به زبان عربی نازل شده تا ستمكاران عالم را بترساند و نیكوكاران را بشارت دهد.

انذار

قرآن علاوه بر دعوت به كارهای نیك و بشارت متقین، مردم را از انجام كارهای ناپسند بازداشته و آنها را انذار می‌كند.

«وَ كَذلِكَ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ»5

و چنین قرآن عربی را بر تو نازل كردیم تا مردم (شهر مكه) ام القری و هركه را در اطراف اوست از خدا و از روز قیامت بترسانی... و نیز آیة:

«لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ»(یس، 6)

(این قرآن نازل شده) تا قومی را كه پدرانشان (به كتب آسمانی پیشین) اندرز شدند (از قهر خدا) بترسانی كه ایشان سخت غافلند. همچنین می‌فرماید:

«... وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ...» (انعام، 19)

... و وحی می‌كند به من آیات این قرآن را تا بدان شما و هركس از افراد بشر را كه خبر این قوم به او رسد بترسانم.

«تَبارَكَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیَكُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً»6

بزرگوار آن خدایی است كه قرآن را بر بندة خاص خود نازل فرمود تا اهل عالم را خداترس گرداند.

شایسته نیست كه این قرآن بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود ولی تصدیقی است برای آنچه بیش از آن است و كتاب و احكام الهی را به تفصیل بیان می‌كند بی‌هیچ شك نازل از جانب خدای عالم است

تذكر

آخرین منشور آسمانی، به گونه‌های مختلف اجر و عذاب خداوند را برای نیكوكاران و بدكاران و نظم عالم و نعمت‌هایی را كه برای انسان‌ها آفریده است متذكر می‌شود تا شاید با یادآوری آنها انسان فراموشكار خداترس شود.

«وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَكَّروُنَ»(زمر، 27)

و ما در این قرآن برای مردم هرگونه مثل‌های روشن آوردیم باشد كه متذكر شوند. هم‌چنین می‌فرماید:

«ما أَنْزَلْنا عَلَیْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی إِلاَّ تَذْكِرَةً لِمَنْ یَخْشی»(طه، 2 و 3)

ما قرآن را بر تو نازل نكردیم كه خود را به رنج افكنی ـ تنها غرض این است كه مردم خداترس را متذكر سازی. و نیز آیة:

«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّكَّرُوا...» (اسرا، 17)

و ما این قرآن را به سخنان فصیح و بلیغ، نیكو بیان كردیم تا خلق متذكر شوند... نیز می‌فرماید:

«كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْكَ مُبارَكٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ»7

كتابی مبارك بر تو نازل كردیم تا امت در آیاتش تفكر كنند و صاحبان عقل متذكر (حقایق آن) شوند.

قرآن

حكم در میان مردم

«إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِها أَراكَ اللَّهُ...» (نساء، 105)

و ما قرآن را به سوی تو به حق فرستادیم تا به آنچه خدا به وحی خود بر تو پدید آرد میان مردم حكم كنی... هم‌چنین می‌فرماید:

«فَاحْكُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ...» (مائده، 48)

پس حكم كن میان آنها به آنچه خدا فرستاد... و نیز آیة:

«وَ أَنِ احْكُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ...» (مائده، 49)

و تو بدانچه خدا به تو فرستاده میان مردم حكم كن...

تفصیل مطالب

«وَ ما كانَ هذَا الْقُرْآنُ أَنْ یُفْتَری مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ الْكِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ»(یونس، 37)

شایسته نیست كه این قرآن بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود ولی تصدیقی است برای آنچه بیش از آن است و كتاب و احكام الهی را به تفصیل بیان می‌كند بی‌هیچ شك نازل از جانب خدای عالم است.

«... ما كانَ حَدِیثاً یُفْتَری وَ لكِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ تَفْصِیلَ كُلِّ شَیْ‏...»(یوسف، 111)

... این (قرآن) نه سخنی است كه فراتوان بافت لیكن كتب آسمانی پیش از خود را تصدیق كرده و هر چیزی را مفصل بیان می‌كند... هم‌چنین آیة:

«كِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»(فصلت، 3) 

كتابی كه آیات جامعش را به زبان عربی برای دانشمندان، مبین ساخته است.

برای پرهیزكاری مردم

«قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ»(زمر، 28)

قرآن عربی است كه در آن ناراستی و حكم ناصواب نیست باشد كه مردم پرهیزكار شوند. هم‌چنین آیة:

«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدی لِلْمُتَّقِینَ»(بقره، 2)

این كتاب بی‌هیچ شك راهنمای پرهیزكاران است.

حمیدرضا قاسمی

هدهدی، گروه دین و اندیشه تبیان


[1] . حشر، 21 به این مفهوم در سوره بقره، 266 و یونس، 24 نیز اشاره شده است.

[2] . یوسف، 2 به این مفهوم در سوره‌های آل عمران، 118؛ نور، 61؛ زخرف، 3؛ حدید، 17 و روم، 28 نیز اشاره شده است.

[3] . احقاف، 30 به این مفهوم در سوره سبا، 6 نیز اشاره شده است.

[4] . احقاف، 12 به این مفهوم در سوره بقره، 97؛ نحل، 89 و 102 و نمل، 2 اشاره شده است.

[5] . شوری، 7 به این مفهوم در سوره انعام، 92 نیز اشاره شده است.

[6] . فرقان، 1 به این مفهوم در سوره‌های قصص، 46؛ سجده، 3؛ ابراهیم، 52؛ مریم، 97 و احقاف، 12 نیز اشاره شده است.

[7] .به این مفهوم در سورة بقره، 221؛ نور، 1 و 27؛ رعد، 19؛ قصص، 43؛ اسرا، 41؛ انعام، 126؛ نحل، 13؛ ابراهیم، 52 و دخان، 58 نیز اشاره شده است.