تبیان، دستیار زندگی
سید بن طاووس قبل از ظهر روز پنج شنبه نیمه ماه محرم الحرام سال 580 در حله سیفیه دیده به جهان گشود. نامش علی بن موسی بن جعفر مکنّی به« ابوالقاسم »،« ابوالحسن » و «ابوموسی»ملقب به«رضی الدین»و معروف به« ابن طاووس» و گاهی به« طاووس»موصوف است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سید بن طاووس(فقیه اندیشمند)

3j/ (f 7'hh3

ولادت

دوران کودکی و چگونگی طی آن و رسیدن به مقامات معنوی

مقام علمی سید بن طاووس

ابن طاووس اسطوره تقوا و فضیلت

مقامات معنوی

تشرفات آن جناب خدمت حضرت

رحلت آن جناب

ولادت

سید بن طاووس قبل از ظهر روز پنج شنبه نیمه ماه محرم الحرام سال 580 در حله سیفیه دیده به جهان گشود.

نامش علی بن موسی بن جعفر مکنّی به« ابوالقاسم »،« ابوالحسن » و «ابوموسی»ملقب به«رضی الدین»و معروف به« ابن طاووس» و گاهی به« طاووس»موصوف است.

علت ین که او را، ابن طاووس گفته اند، ین است که جّد اعلی او« محمد بن اسحاق »داری اندام زیبا و صورت نیکوئی بوده ولی پاهی او متناسب با قیافه اش نبوده بدین جهت او را به طاووس ملقب کرده اند و سلسله نسب« محمد بن اسحاق »به« سلیمان بن داوود» پسر« حسن مثنی» منتهی میگردد که او از طرف پدر به « حسن مثنی» و از طرف مادر به «علی بن حسین امام سجاد(ع)» پیوند دارد و به همین دلیل اولاد آن سید بزرگوار هم از سادات حسنی و هم از سادات حسینی می باشند.

مادر وی و برادرش«احمد بن موسی» دختر عالم و زاهد معروف شیخ مسعود ورّام بن ابی فراس حلی بوده است که کتاب مجموع مسمّی به«تنبیه الخاتر و نزهة الناظر» از تألیفات اوست.همچنین این دو برادر از طرف مادر در مجد و اصالت دیگری دارند و آن اینکه مادربزرگ انها دختر شیخ الطائفه«ابو جعفر طوسی (رَحمة الله)»بوده و آن شیخ بزرگوار هم دو دختر خود را که یکی جده ین دو برادر و دیگری نیز مادر(ابن ادریس)بوده در رویات تألیفات خود و علمی دیگر اجازه داده است و ین معنی بر جلالت ین دو خواهر شاهد صادقی است .

روی این حساب ابن طاووس از طرف مادر نوه دختری ابن ادریس و پسر نوه دختری شیخ طوسی و برادر پدر و مادری سید احمد ابن طاووس می باشد بدین جهت ین دو برادر در کتاب هی خود از شیخ ورّام و شیخ طوسی به عنوان جد و از شیخ حسن طوسی به «دیی» پدر تعبیر آورده اند .

دوران کودکی و چگونگی طی آن و رسیدن به مقامات معنوی

سید بن طاووس دوران کودکی را در زادگاهش حله به سر برد و در دامان پر محبت و معنویت و روحانیت پدر رشد کرد و خود او می فرماید:

من از اوان طفولیت در دامن جدم ورام و پدرم که گرایش به سوی خداوند داشتند نشو و نما نموده و تربیت یافتم، در حالی که نزد آنان عزیز بودم.

سید بن طاووس از استعداد درخشان و نبوغ کم نظیر برخودار بودند لذا علوم آن زمان را در اندک زمانی فرا گرفت و بی نیاز گشت.

او خود در این باره چنین نوشته است:

وقتی کودک بودم جدم ورام به من گفت: فرزندم هرگاه در اموری که به مصلحت توست وارد شوی به مرتبه پایین آن اکتفا نکن بلکه کوشش کن از متخصصان آن رشته پایین تر نباشی.

من دو سال و نیم بیشتر به علم فقه نپرداختم و آنچه دیگران در چند سال فرا می گرفتند من طی یک سال می اموختم.

نخست«المجل و العقود» را حفظ کردم و سپس به«نهایة» شیخ طوسی روی آوردم و هنگامی که جزء اول آن کتاب را خواندم در فقه به اندازه ای بی نیاز شدم که استادم«ابن نمادره» در پشت جزء اول آن اجازهای به خط خویش برایم نگاشت و مرا به اموری ستود که خود را شایسته آن نمیدانم.

پس جزء دوم نهایة را خواندم. انگاه «المبسوط» را به پایان رساندم تا اینکه از استادی بی نیاز شدم. از آن پس تنها به منظور نقل روایات در محضر استادان کتابها خواندم و به سخنان آنها گوش می دادم.

سید بن طاووس از شخصیتها و فقهای نامداری است که پدر و اجداد او همه از فرزانگان و دانشمندان به نام جهان اسلام بوده اند و همه اهل دین دانش و فضیلت به شمار می رفته اند. خود سید بن طاووس درباره نسب پاکش می فرماید: خداوند متعال از اجداد طاهرین ما حضرت محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) و زین العابدین(ع) گرفته تا پدران ابرار ما، ما را به آبا و اجداد و مادرانی شرافت داده است که همه اهل دیانت و امانت و مورد اعتماد کامل مردم بوده اند و همه ثنا خوان آنان بوده اند و به جلالت و بزرگواری آنان اعتراف داشته اند.

مقام علمی سید بن طاووس

سید بن طاووس از فحول و اعاظم علمی شیعه امامیه می باشد.وی در زمره عالمان دین و شریعت جلالت قدر و اصالت  معروف است و در میان فقها و محدثین اثناعشریه در ردیف موثقین ومعتمدین آنها می باشد.

او اسلام را با تمام ابعادش شناخته و باور کرده بود و انگاه با علم و عمل و فعالیتهی وسیع به تبلیغ وگسترش آن می کوشید و حقاً از مدافعان خاندان رسالت بود.

ابن طاووس با آنکه در علم فقه دریی مواجی بود و به دقیق آن علم آگاه بود ولی در آن رشته جز یک کتاب تالیف نکرد و در اویل اجازات خویش آورده است که : من در علم فقه بر تالیف کتاب «غیاس الوری» که در بیان قضاء صلاه در اموات است اختصار نمودم و هرگز در پی تقریر سوال و جواب و مسائل آن علم نگردیدم زیرا در مسائل فقهی به قدری اختلاف آراء زیاد است که تحقیق صواب از خطا و تمیز حق از باظل در نهیت اشکال است .

لاجرم صلاح دنیا و آخرت خود را در آن دیدم که از فتوا در احکام شرعی خودداری نمایم.

ابن طاووس اسطوره تقوا و فضیلت

ابن طاووس در زهد و عبادت تقوا و ریاضت مقام بلندی داشت چنان که شیعه و سنی بالاتفاق در شرح احوال او نوشته اند که وی(ازهد اورع) اهل زمان و(اتقی و اعبد) روزکار خود بوده است و در کلمات بزرگان به(قدوة العارفین)و(مصباح المجتهدین) موصوف است.

گویند انسان ها در زندگی 2 دسته اند:

1- یک دسته از آنان بدون هدف و برنامه منظم زدگی می کنند، هر جه پیش آمد و زندگی به هر جا پایان یافت، یافته است که متاسفانه این دسته اکثریت قطعی جامعه را تشکیل می دهند.

2- دسته دیگر آنها که در زندگی هدف دارند و در پی آن از روی برنامه با مطالعه دقیق تا پایان عمر پیش می روند و آنی از آن هدف غفلت نمی ورزند و از راه مستقیم و چهارچوب برنامه خود منحرف نمی شوند.

مرحوم رضی الدین سید بن طاووس نمونه آشکاری از این گروه بود. او در زندگی اسوه تقوا، نمونه فضیلت و کوه وقار بود و اخلاق و رفتار و شیوه زندگی اش هر انسان بیدار را به شیوه زندگی و اخلاق کریمه اولیای الهی متوجه می ساخت.

شخصیت این مرد بزرگ چنان وسیع و گسترده است که انسان در ترسیم بزرگواریهایش خود را عاجز و ناتوان میبیند.

مقامات معنوی

سید بن طاووس آنچنان حقوق حضرت(عج) را رعایت کرد تا اینکه به ملقام والائی رسید چون رعایت حق آن جناب مایه تقرب جستن نزد خدواند است سبک شمردن آن مایه دوری از خداوند و مبغوض نزد او می باشد و همچنین تمام حقوق پروردگار برای امام نیز هست چنانکه فرمودند: (هر حقی که برای خدای تعالی هست برای ما نیز می باشد)

هر چه معرفت و محبت نسبت به آن حضرت بیشتر شود رعایت حقوق آن حضرت نیز بیشتر می شود چنانکه سید بن طاووس عمل کرد و به مقامی رسید که آن حضرت در ملاقات اسماعیل هرقلی او را فرزند خود می خوانند و می فرمایند:

به فرزندم(رضی) بگو که نامه ای به علی بن عوض در باره تو بنویسد و من به او سفارش می کنم که هر چه بخواهی به تو بدهد.

یکی از علمای اهل معنا می فرمود: سید بن طاووس در مقامات معنوی و کمالات روحی به مرتبه ای میرسد که بعضی از اغمال و ادعیه را خود بدون واسطه از حضرت بقیة الله(عج) اخذ می کرد و نقل می کند و برای تایید این مطلب شواهدی را ذکر می کند:از جمله دعایی که در سرداب از آن حضرت شنیده بود.

سید بن طاووس در بعضی از کتاب های خود پرده از حقایق بر میدارد و گوشه ای از مقامات خود را ظاهر ساختند و آن را این چنین بیان می کند: از نعمتهایی که خداوند امر به اظها و تعظیم آن فرموده است این است که معرفت خود را به طوری به من اعلام فرموده است که احتمال خطر و اشتباه و انحراف در آن راهی ندارد و هر کسی من را به چشم عیان و نور ایمان مشاهده نماید لسان حال مرا موافق و شاهد گفتارم خواهد دید و به دیدن من بی نیاز می شود از هر دلیل و برهانی.

تشرفات آن جناب خدمت حضرت

3j/ (f 7'hh3

ندای روحانی

مرحوم علامه مجلسی از ملحقات کتاب انیس العابدین و علامه نوری در کتاب نجم الثاقب نقل می کند که:

سید بن طاووس می فرماید: در یک سحر گاه در یک سرداب مطهر از حضرت صاحب العصر(عج) این مناجات را شنیدم که می فرمود:

خدایا شیعیان ما را از شعاع نور ما و طینت ما خلق کرده ای. آنها گناهان زیادی به اتکا بر محبت و ولایت ما کرده اند، اگر گناهان آنها گناهانی است که درارتباط با توست از آنها درگذر، که ما را راضی کرده ای و انچه از گناهان آنها در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسیکه حق ما است به آنها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنها را با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.

معراج دل

سید بن طاووس در کتاب پر ارج و معنوی«مهج الدعوات» مینویسد:

سحرگاهی در شهر سامرا صدای دعا خواندن حضرت صاحب العصر(عج) را شنیدم و از جمله حضرت برای کسانی که او را یاد کرده اند اعم از مردگان و زندگان دعا می کردند و می فرمودند:

و ابقهم(یا اینکه می فرمودند:) احیهم من عزم ملکنا سلطاننا و دولتنا.

یعنی:

آنها را(شیعیان) باقی بدار(یا می فرمودند: تردید از مرحوم سید بن طاووس است) زنده بدار در ملک عظیم ما و سلطنت و دولت ما.

(این تشرف در شب چهارشنبه 13 ذی القعده سال 386 هـ بوده است)

شوق دیدار

باز سید بن طاووس ملاقات دیگری با حضرت بقیة الله نقل می کند و نام ملاقات کننده را نمی برد.

از جمله از یک نفر، که راستی گفتارش نزد من به تحقیق و اثبات رسیده می گفت:

پیوسته دعا می کردم و از مولایم حضرت مهدی(عج) تمنا می نمودم که مرا در زمره کسانی قرار دهد که به شرف ملاقات و خدمتگزاری ایام غیبتش نائل گشته اند تا بدین وسیله به نوکران و خواص حضرتش تاسی جویم.

هیچ کس را از نیت و ماضی الضمیر خودم با خبر نگردانیدم تا اینکه رشید ابوالعباس واسطی در روز پنج شنبه 29 ماه رجب سال 635 بدون مقدمه گفت: به تو می گویند ما جز محبت نظر دیگری به تو نداریم، پس اگر خود را با صبر و بردباری تسکین دهی، مقصود حاصل میگردد.

پرسیدم: این پیام را از جانب چه کسی می گویی؟

گفت: از جانب مولایمان حضرت مهدی(عج) می گویم.

اوج پرواز

3j/ (f 7'hh3

سید بن طاووس در کتاب(فرج المهموم فی نهج الحلال و الحرام من النجوم) می فرماید:

از جمله تشرفات خبری است که محبت و صدق آن را دانستم و آن این است که خبر داد به من کسی که اذن نداده نام او را ببریم که:

از خدای تعالی درخواست و مسالت کرده بود که بر او تفضل نماید به ملاقات و مشاهده حضرت بقیة الله(عج) تا اینکه در خواب به او گفتند: در وقتی که به تو خواهیم گفت مشاهده خواهی کرد امام زمان(عج) را. گفت: آن وقت که وعده داده بودند در حرم مطهر حضرت موسی بن جعفر(ع) بود.

شاهد ملکوت

سید بن طاووس در کتاب(جمال الاسبوع) می فرماید:

شخصی که حضرت صاحب الزمان(عج) را در یکشنبه که در تعلق به امیرالمومنین(ع) دارد، در بیداری مشاهده میکند که آن جناب در این روز جد بزرگوارش امیر المونین(ع) ر ابه این نحو زیارت می کرده است:

(السلام علی الشجرة النبوة و الدوحة الهاشمیة المضیئة المثمرة بالنبوة المونقة بالامامة و علی ضجیعیک آدم و نوح علیهما السلام

السلام علیک و علی اهل بیتک الطبین الطاهرین

السلام علیک و علی الملائکة المحدقین بک و الحافین بقبرک

یا مولای، یا امیر المونین هذا یوم الاحد و هو یومک و باسمک و انا ضیفک فیه و جارک فاضفنی یا مولای واجرنی فانک کریم تحب الضیافة و المامور بالاجارة فافعل ما رغبت الیک فیه و رجوته منک بمنزلتک و آل بیتک عند الله و منزلتة عندکم و بحق ابن عمک رسول الله(ص).)

در آرزوی وصال

3j/ (f 7'hh3

سید بن طاووس در کتاب مستطاب اقبال از محمد بن ابی الوراد راوسی نقل نمود که:

یک روز در محضر محمد بن جعفردهان به سوی به سوی مسحد سهله بیرون رفته بودم که محمد بن جعفر گفت: برویم به مسجد صعصعة بن صوحان چون آن مسجد مبارکی است و امیر المومنین(ع) در آن نماز گزارده و ائمه هدی(ع) قدمهای شریف خود را در آنجا گذاشته اند.

سپس میل کردیم به سوی آن مسجد و مشغول نماز در آن مسجد شدیم، در بین نماز خواندن بودیم که مردی را دیدیم که از شترش پایین آمد و ساقهای شترش را عقال کرد آنگاه داخل مسجد شد و دو رکت نماز خواند و آن دو رکعت را بسیار طول داد، سپس دستهای مبارکش را بلند کرد و این دعا را خواند:

اللهم یا ذا المن السابغة...

سپس برخواست و سوار شترش شد و خواس برود که محمد بن جعفردهان به من گفت: آیا برنمی خیزی تا برویم نزد او و سوال کنیم که او کیست؟

برخواستیم و نزد او رفتیم به او گفتیم: شما را به خداوند قسم می دهم به ما بفرما کی هستی؟

فرمود مرا کی پنداشتید؟ محمد بن جعفردهان گفت: گمان کردم شما حضرت خضر می باشید.سپس رو به من کرد . گفت: تو هم چنین گمان کردی؟

گفتم: من هم گمان کردم که شما حضرت خضر هستید؟

فرمود: والله من هر آیینه آن کسی هستم که «خضر» محتاج است به او و دیدن او، برگردید منم امام زمان شما.

سید بن طاووس این دعا را در اقبال روایت کرده و از روایت او ظاهر می شود که این دعا جامعترین دعاهاست و در همه اوقات آن را می توان خواند و نیز فرموده که مستحب است در هر روز این دعا را بخوانند.

سفر به دیار باقی

3j/ (f 7'hh3

ابن طاووس صبح روز دوشنبه 5ذی القعده سال664 هجری ظاهراً در بغداد در گذشت و بنا به نوشته حوادث جامعه، جنازه او پیش از دفن به نجف اشرف انتقال داده اند.

ناگفته نماند که قبلا کفن خود را تهیه کرده و در حج بیت الله لباس احرام خود نموده بود و آن را در کعبه معظمه و روضات مطهره حضرت رسالت(ص) و ائمه بقیع(ع) و عراق متبرک و هر روز به آن می نگریست و آن را وسیله شفاعت آن بزرگواران قرار داده بود و فرموده: که چون مستحب است انسان در وقت حیات خویش بر کفن خود نظر افکند من نیز کفن خود را بیرون می آورم و بر آن نظر می افکنم. و باز فرموده که: در اخبار دیدم که جناب محمد بن عثمان بن سعید بن عمری(رض) و پدرش از سفرای مولای ما صاحب الزمان(عج) بودند قبر خود را در ایام حیات خود محیا کرده بودند من نیز محل قبر خود را معین کردم و گفتم کسی آن را برای من حفر کند و قبر خود را در جوار جدم و مولایم علی(ع) قرار دادم در حالی که میهمان و پناهنده و وارد بر آن حضرت هستم به این امید که مانند دیگران مورد لطف و عنایتش قرار بگیرم و آن قبر را در پایین پای والدین خود قرار دادم تا اینکه خداوند مرا به خفض جناح از برای ایشان امر فرموده و مرا به نیکی و احسان به ایشان توصیه کرده است پس خواستم مادامی که قبرم سرم در زیر پای ایشان باشد.


منبع: سایت امام صادق علیه السلام

تهیه و تنظیم: فریادرس گروه حوزه علمیه