فرصت ناب(علت همکاری شیخ بهایی با دربار)
عالمان شيعه همواره در طول تاريخ با پادشاهان ستمگر در نبرد بودند اما گاه مجبور ميشدند براي حفظ اسلام و نجات مسلمانان با دربار شاه همكاري كنند. تلاش آنها براي اصلاح فرهنگ، اقتصاد، سياست، مديريت و نظام حكومتها بود. آنها هيچ اميدي به پادشاه نداشتند بلكه فقط از او براي اصلاح كشور و رشد تشيع كمك ميگرفتند.
شيخ بهايي نيز از زمره انديشمنداني است كه براي حفظ و گسترش فرهنگ تشيع به دربار شاهان رفت. وي به شدت از آنان متنفر بود. در يكي از سروده هايش آمده است:
نان و حلوا چيست، دانياي پسر |
قرب شاهان است، زين قرب الحذر |
مي برد هوش از سر و از دل قرار |
الفرار از قرب شاهان، الفرار |
فرخ آن كه رخش همت را بتاخت |
كام از اين حلوا و نان، شيرين نساخت |
حيف باشد از تواي صاحب سلوك |
كاين همه نازي به تعظيم ملوك |
قرب شاهان آفت جان تو شد |
پايبند راه ايمان تو شد |
جرعهاي از نهر قرآن نوش كن |
آيه لا تركنوا(1) را گوش كن |
حكومت صفويه مذهب تشيع را مذهب رسمي كشور اعلام كرد. فقيهان بلند آوازه شيعه براي استفاده از اين موقعيت طلايي، به دربار صفويه راه يافتند تا بتوانند شاهان صفوي را براي گسترش تشيع به خدمت بگيرند. فرصتهاي ناب پيش آمده در دوره صفويه، انديشه وران تيزبين شيعي را بر آن داشت كه با تمام تنفري كه از پادشاهان خونريز صفوي داشتند براي ترويج فرهنگ اسلام راستين به دربار راه يابند و خدمتهاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي شاياني بنمايند. تشويق پادشاهان صفوي به بازسازي و احداث مساجد، مدارس علميه، زيارتگاه ها، كاروانسراها و... از فعاليتهاي علماي شيعي است. با تلاش جانفرساي اين انديشه وران، صفويه بستر مناسبي براي جريان يافتن رود پر تلاطم فرهنگ عاشورا گرديد و حوزههاي علميه شيعه با تلاش آنها جان گرفت و ايران ميزبان فقيهان بزرگ جهان شد. كوشش بي امان فقيهان شيعه دستاوردهاي بسيار گرانبهايي در برداشت. همكاري مجتهدان شيعه با پادشاهان صفوي فقط و فقط براي ترويج دين بود.
امام خميني (ره ) در اين باره ميفرمايد:
(يك طايفه از علما، اينها گذشت كرده اند از يك مقاماتي و متصل شده اند به سلاطين. با اينكه ميديدند كه مردم مخالف اند (با سلاطين )، ليكن براي ترويج ديانت و ترويج تشيع اسلامي، ترويج مذهب حق، اينها متصل شده اند به يك سلاطيني و اين سلاطين را وادار كرده اند، خواهي نخواهي براي ترويج مذهب تشيع.
اينها آخوند درباري نبودند. اين اشتباهي است كه بعضي نويسندگان ما ميكنند.... اينها اغراض سياسي داشتند. اغراض ديني داشتند. نبايد تا يك كسي به گوشش خورد كه مثلا علامه مجلسي ـ رضوان الله عليه ـ محقق ثاني ـ رضوان الله عليه ـ... شيخ بهايي ـ رضوان الله عليه ـ با اينها روابط داشتند و ميرفتند سراغ اينها، همراهيشان ميكردند، خيال كند كه اينها مانده بودند براي جاه....
آنها گذشت كردند، گذشت. يك مجاهده نفساني كرده اند. براي اينكه مذهب را به وسيله آنها، به دست آنها ترويج كنند.)(2)
شيخ بهايي با اينكه در دربار بود، زاهدانه ميزيست. خانه اش پناهگاه فقيران و نيازمندان بود. او از قدرتي كه در دربار داشت براي گشايش كار مردم استفاده ميكرد. سياست او هدايت كارگزاران حكومت صفوي بود. و در اين راه تا اندازهاي نيز موفق گشت.
1 ـ (و لا تركنوا الي الذين ظلموا فتمسكم النار) (سوره هود، آيه 113) به ستمگران تكيه نكنيد كه آتشي شما را فرا خواهد گرفت.
2 ـ صحيفه نور، ج 1، ص 285.
منبع: سایت آستان قدس
تهیه و تنظیم :فریادرس گروه حوزه علمیه