• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 468
تعداد نظرات : 286
زمان آخرین مطلب : 3824روز قبل
آلبوم تصاویر
گزارش تصویری حماسه 9 دی / 10 پلاکاردها صحبت می کنند
گاهی عکسها با آدم حرف می زنند. در میان این عکس ها، نوشته ها هم به سخن آمده اند. صدای مردم حماسه ساز 9 دی از میان آنها به گوش می رسد.

جمعه 10/10/1389 - 0:15
اخبار

ستادهای مردمی با شعار"لبیك یا خامنه ای"
حجت الاسلام صدیقی سخنران "9دی" مشهد مقدس


نشست خبری ستاد مردمی بزرگداشت سالروز 9 ‌دی با حضور سخنگوی ستاد و برخی از نمایندگان نهادهای مردمی برگزار شد.
به گزارش استقامت، سخنگوی ستاد مردمی بزرگداشت سالروز 9 دی در این نشست، با بیان اینكه ستادی كاملا مردمی برای "بیعت با ولایت و امامت" در راستای بزرگداشت حماسه 9دی و فرهنگ‌سازی در مورد دفاع از ارزشها و مقابله از فتنه پس از انتخابات سال 88 شكل گرفته است، گفت: تا كنون 4 جلسه بین اعضا و نمایندگان هیئات مذهبی، تشكل‌ها، موسسات و كانون‌های فرهنگی و جوانان فعال و تشكل‌های دانشجویی برگزار شده و هدف‏گذاری‏ها در راستای حركت در مسیر بیعت با ولایت و بصیرت‏بخشی تدوین شده است.
محمد محبت‏شریفی اهداف این ستاد را پیرامون حضور در عرصه مبارزه با جنگ نرم و جریان فتنه معرفی و تصریح كرد: حضور گسترده مردم در برنامه‌های 9 دی، عملكرد برخی از مسئولان سابق و جریان فتنه را از ناحیه خود مردم نقد می‌كند و ایستادگی محكم اقشار مختلف مردمی‏، حمایتی صریح از بیانات مقام معظم رهبری خواهد بود.
وی برنامه‏های مردمی به مناسبت حماسه 9 دی را به شرح اعلام:

* اولین مراسم سه شنبه7 دی ماه به میزبانی موسسه فرهنگی عاشورائیان بعد از نماز مغرب و عشا،
مكان : بولوار امامت ( آزادشهر) مسجد امامحسن مجتبی(ع)
سخنران حجت‏الاسلام نعیم‏آبادی، نماینده ولی فقیه در هرمزگان و امام جمعه بندرعباس
*دومین برنامه: چهارشنبه 8 دی ماه به میزبانی هیات و كانون فرهنگی بین الحرمین، بعد از نماز مغرب و عشا
مكان: قاسم آباد ، بلوار اندیشه، مسجد امام حسین(ع)
سخنران:دكتر رامین ، معاون سابق مطبوعاتی وزارت ارشاد
*مراسم اصلی و محوری برزگداشت 9 دی ، در روز 9 دی از ساعت 18 الی 20 شب در مسجد كرامت مشهد واقع در چهارراه شهدا و به همت تمامی مجموعه های فعال فرهنگی- مذهبی مشهد مقدس و عضو ستاد مردمی برگزار خواهد شد، لازم به ذكر است كه مسجد كرامت از مساجد محوری در دوران انقلاب است كه سالها میزبان حضور و اقامه نماز و فعالیت‌های مقام معظم رهبری در قبل از پیروزی انقلاب بوده است.
سخنران این جلسه حجت‏الاسلام و المسلمین صدیقی، امام جمعه موقت تهران خواهد بود.
تقدیر از علما و شخصیت های حقیقی و حقوقی و موسسات فرهنگی فعال در عرصه دفاع از حریم ولایت در ماجرای فتنه و هتك حرمت عاشورای 88، اجرا سرود انقلابی، توزیع بسته فرهنگی حاوی لوح فشرده و نرم‏افزار سخنرانی علمای مشهد به همراه مستند هولوكاست سبز و پخش كلیپ عاشورای 88 در جریان فتنه، كتاب بررسی مدیریت راهبردی مقام معظم رهبری در فتنه 88 و توزیع ویژه‏نامه بیعت با ولایت منتشر شده توسط روزنامه شهرآرا و ذكر توسل و عزاداری به مناسبت شب شهادت سید الساجدین امام سجاد (علیه السلام) از برنامه های دیگر مراسم نه دی خواهد بود.
.*آخرین برنامه این ستاد در روز 10 دی همزمان با نماز مغرب و عشا افتتاح كانون "9دی" در مسجد امام حسین(ع) واقع در میدان مفتح با حضور حجت الاسلام مرویان رئیس سازمان تبلیغات اسلامی خراسان رضوی است.
در پایان شریفی از صدا و سیما خراسان رضوی سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد ، روزنامه شهرآرا و اداره افرهنگ و ارشاد خراسان رضوی به خاطر همكاری با این ستاد مردمی تشكر نمود.

منبع: پایگاه خبری استقامت
 

جمعه 10/10/1389 - 0:8
آلبوم تصاویر
چهارشنبه 8/10/1389 - 1:18
شعر و قطعات ادبی
شعر منی که نام شراب از کتاب میشستم زمانه کاتب دکان می فروشم کرد

 قوقولی‌قو،خروس می‌خواند

از درون نهفت خلوت ده

از نشیب رهی که چون رگ خشک

در تن مردگان دواند خون.

می‌تند بر جدار سرد سحر.

می‌تراود به هر سوی هامون.

 

با نوایش از او ره آمد پر

مژده می‌آورد به گوش آزاد.

می‌نماید رهش به آبادان

کاروان را در این خراب‌آباد.

 

نرم می‌آید.

گرم می‌خواند.

بال می‌کوبد.

پر می‌افشاند. 

 

گوش بر زنگ کاروان صداش.

دل بر آوای نغز او بسته‌ست.

قوقولی‌قو، بر این ره تاریک

کیست کو مانده؟ کیست کو خسته‌ست؟

 

گرم شد از دم نواگر او

سردی‌آور شب زمستانی.

کرد افشای رازهای مگو

روشن‌آرای صبح نورانی.

 

با تن خاک بوسه می‌شکند

صبح تازنده، صبح دیرسفر.

تا وی این نغمه از جگر بگشود

وز ره سوز جان کشید به در.

 

قوقولی‌قو، ز خطه‌ی پیدا

می‌گریزد نهان شبِ کور.

چون پلیدی دروج کز در صبح

به نواهای روز گردد دور.

 

می‌شتابد به راه مرد سوار

گرچه‌اش در سیاهی اسب رمید.

عطسه‌ی صبح در دماغش بست

نقشه‌ی دل‌گشای روز سفید.

 

این زمانش به چشم

همچنانش که روز

ره بر او روشن.

شادی آورده‌ست.

اسب می‌راند.

 

قوقولی‌قو، گشاده شد دل و هوش.

صبح آمد. خروس می‌خواند.

 

همچو زندانی شب چون گور

مرغ از تنگی قفس جسته‌ست.

در بیابان و راه دور و دراز

کیست مانده؟ کیست کو خسته‌ست؟

 

قوقولی‌قو، خروس می‌خواند

از درون نهفت خلوت ده

از نشیب رهی که چون رگ خشک

در تن مردگان دواند خون.

می‌تند بر جدار سرد سحر.

می‌تراود به هر سوی هامون.

 

با نوایش از او ره آمد پر

مژده می‌آورد به گوش آزاد.

می‌نماید رهش به آبادان

کاروان را در این خراب‌آباد.

 

نرم می‌آید.

گرم می‌خواند.

بال می‌کوبد.

پر می‌افشاند. 

 

گوش بر زنگ کاروان صداش.

دل بر آوای نغز او بسته‌ست.

قوقولی‌قو، بر این ره تاریک

کیست کو مانده؟ کیست کو خسته‌ست؟

 

گرم شد از دم نواگر او

سردی‌آور شب زمستانی.

کرد افشای رازهای مگو

روشن‌آرای صبح نورانی.

 

با تن خاک بوسه می‌شکند

صبح تازنده، صبح دیرسفر.

تا وی این نغمه از جگر بگشود

وز ره سوز جان کشید به در.

 

قوقولی‌قو، ز خطه‌ی پیدا

می‌گریزد نهان شبِ کور.

چون پلیدی دروج کز در صبح

به نواهای روز گردد دور.

 

می‌شتابد به راه مرد سوار

گرچه‌اش در سیاهی اسب رمید.

عطسه‌ی صبح در دماغش بست

نقشه‌ی دل‌گشای روز سفید.

 

این زمانش به چشم

همچنانش که روز

ره بر او روشن.

شادی آورده‌ست.

اسب می‌راند.

 

قوقولی‌قو، گشاده شد دل و هوش.

صبح آمد. خروس می‌خواند.

 

همچو زندانی شب چون گور

مرغ از تنگی قفس جسته‌ست.

در بیابان و راه دور و دراز

کیست مانده؟ کیست کو خسته‌ست؟

يکشنبه 5/10/1389 - 2:47
ورزش و تحرک
اسب سواری
سوارکاری، ورزشی است که شاخه های متعدد و علاقمندان فراوانی دارد. سوارکاری و تماشای مسابقات مربوط به آن برای بسیاری از افراد یک سرگرمی بزرگ محسوب میشود و شامل رشته هایی چون اسب دوانی، چابک سواری، پرش با اسب، چوگان، درساژ (حرکات نمایشی اسبهای تربیت شده)، شکار با اسب، رودیو (Rodeo مسابقه با اسبهای وحشی)، اسب دوانی استقامت و رشته های متعدد و تماشایی دیگر.

برای آشنایی با این ورزشها، بهتر است از معرفی متداول ترین آنها، یعنی اسب دوانی آغاز کنیم :

اسب دوانی
اسب دوانی، رشته ای پر سابقه در سوارکاری است که در طی قرون متمادی اجرا می شده است، ارابه رانی، یک مثال از مسابقات سرعت در زمان روم باستان است. در اساطیر تمدنهای مختلف نیز، به مسابقه با اسب بسیار اشاره شده است و راندن ارابه و داشتن اسبهایی جادویی، از ویژگیهای قهرمانان اسطوره به شمار میرود و خود دلیل موجهی برای اهمیت اسب و سوارکاری در تمدنهای باستانی به شمار میرود.

مهمترین شکل اسب دوانی، چابک سواری با اسبهای اصیل یا thoroughbred racing نام دارد و در بسیاری از کشورهای جهان علاقمندانی دارد.

(لازم به توضیح است که نژاد تروبرد، در اصل نژادی ترکیبی است که از ترکیب اسبهایی با ویژگیهای مشخص چون اندام قوی، سرعت، زیبایی، مقاومت و... به دست آمده اند و متخصصان پرورش آنها، با پرداخت مبالغ گزاف، مادیان یا اسب نر خاصی را برای گرفتن نطفه اجاره میکنند تا کره هایی با مشخصات اصلاح شده به دست بیاورند.)

ارابه رانی تک اسبه نیز در ایالات متحده، کانادا، استرالیا، فرانسه، ایتالیا و اسکاندیناوی تا حدی مورد توجه است. مسابقه اسب دوانی برای اسبهای کوچک و قوی که کوارتر هورس quarter horse نامیده میشوند نیز در ایالات متحده طرفداران بسیاری دارد.

امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، پرورش، اصلاح نژاد و تربیت اسب و همچنین برگزاری و شرکت در مسابقات اسب دوانی یک فعالیت اقتصادی قابل توجه به شمار می آید و جالب است بدانید که صنعت قمار یکی از حامیان بزرگ آن است، زیرا شرط بندی بر روی اسب، یکی از رایج ترین و به نوعی قابل دسترس ترین انواع قمار به شمار میرود و برای گردانندگان این صنعت بسیار سودآور بوده است.


از مسابقات National Hunt Racing
اسبهای استثنایی و خاص، میتوانند در مسابقات برنده میلیونها دلار شوند و فروش نطفه آنها برای اصلاح نژاد، میلیونها دلار به جیب صاحبانشان سرازیر میکند. سبک مسابقه، مسافت تعیین شده و شیوه برگزاری آنها، بسته به کشوری که برنامه در آن اجرا میشود با یکدیگر تفاوت دارند و کشورهای بسیاری هستند که سبکهای متفاوت اسب دوانی در آنها اجرا میشود.

برای مثال در انگلستان، مسابقاتی اجرا میشوند که در آنها از مانع استفاده میشود که یا به شکل پرچین و یا خاکریز هستند و به نام مسابقه ملی شکار (National Hunt racing) شهرت دارند، از طرفی مسابقاتی به نام مسابقه یکنواخت یا مسطح (Flat racing) نیز وجود دارد که در مسافت معینی انجام میگیرد و در آن از هیچ مانعی استفاده نمیشود. انگلستان موطن بسیاری از چابک سواران نام آور بوده است که در میان آنها میتوان به گوردون ریچاردز (Gordon Richards) اشاره نمود.

در ایالات متحده، مسابقات اسبدوانی در زمینهای مسطح خاکی یا چمن برگزار میشود که بیشتر آنها هم از نوع چابک سواری با اسبهای اصیل هستند. مسیرهای دیگر مسابقات شامل پیستهای مسابقات کوارتر هورس و اسبدوانی با مانع هستند که البته گاهی به ترکیبی از این سه نوع هم برمیخوریم. مسابقه با نژادهای خاص مانند مسابقه با اسب عربی، در اندازه های محدودتری به چشم میخورد.

مسابقات اسبدوانی با اسبهای اصیل در مسافتهای مختلف انجام میشود که رایجترین انواع آن 4.5 فورلانگ معادل 905 متر تا یک و نیم مایل معادل 2414 متر است. پرورش دهندگان اسب با درنظر گرفتن این مسافات، اسبهایی با ترکیب نژتدهای خاص پرورش میدهند که بنا به نوع مسابقه سریع یا مقاوم باشد.

نقطه اوج در مسابقات اسبدوانی آمریکا، به طور سنتی مسابقات اسب دوانی کنتاکی (Kentucky Derby) است که همراه با Preakness Stakes و Belmont Stakes، مجموعه Triple Crown را تشکیل میدهند که مسابقات مخصوص اسبهای سه ساله است.

مسابقات چابک سواری تروبرد در آمریکا یک تالار افتخار (Hall of fame) دارد که در آن مجموعه بزرگی از شناسنامه اسبها، چابک سواران و تربیت کنندگان اسب و همچنین عکسها، یادگاریها و وقایع نگارها نگهداری میشود.


Phar Lap
با توجه به اینکه توجه علاقمندان سوارکاری و رسانه های خبری بیشتر بر روی موفقیت اسبهای نر در مسابقات و همچنین نژادهای اصیل نر برای اصلاح نژاد متمرکز است، تبلیغات بسیار کمتری بر روی مادیانهای اصیل انجام میگیرد. یکی از این مادیانها، لا ترویین (La Troienne) نام دارد که یکی از باارزش ترین مادیانهای قرن بیستم محسوب میشود و بسیاری از اسبهای قهرمان نژاد تروبرد، از نسل او هستند.

مشهورترین اسب استرالیا فارلپ (Phar Lap) نام دارد که در اصل نیوزیلندی و یک اسب یورتمه رو اصیل و بیار موفق در دهه 60 بود.

در کانادا، مشهورترین اسب، نورترن دنسر (Northern Dancer) نام داشت که پس از برنده شدن در مسابقه کنتاکی و پریکنس (Preakness)، موفقترین اسب و پدر تروبرد نام گرفت . پسر او که نیژینسکی (Nijinsky) دوم نام دارد نیز دارای شهرت فراوانی است.

یک اسب مشهور دیگر، شرگر (Shergar) نام داشت و در ایرلند که به خاطر تاریخ اسبدوانی خود بسیار شهرت دارد، به مقام قهرمانی مسابقات اسبدوانی تروبرد شد. این اسب در 8 فوریه 1983 دزدیده شد و هرگز یافته نشد.
يکشنبه 5/10/1389 - 2:43
اخبار

 همونطور که میدونین گاوبازی یکی از تفریحات بخشی از مردم اسپانیا و یکی از جاذبه های توریستی اون کشوره. خوشحالم به اطلاعتون برسونم که بر اساس خبری منتشر شده در ایسنا تلویزیونهای اسپانیا از پخش مستقیم گاوبازی خودداری کردن که شدیدا هم مورد حمله قرار گرفتن.!! تصویر اول گوساله ای  نر آماده رفتن به زمین گاوبازیست که هنوز مورد آزارو اذیت قرار نگرفته. بر خلاف تبلیغات گاوبازان، گوساله نر اصولا آرام و ساکته و تنها زمانی عکس العمل نشون میده که میخواهد از خودش دفاع کنه. قبل از اینکه وارد زمین گاوبازی بشه، اونو در یک سلول کوچک و تاریک ، بدون آب و غذا نگهداری میکنن. این عمل سیستم عصبی اونو بهم میریزه . درست قبل از ورود به زمین به گوساله افسار میبندند و اون شروع میکنه به تقلا کردن جهت آزادی...   

اسبها هم به نوعی قربانیان گاوبازی هستند. به اونا چشم بند میزنند که نتونند حرکت کنند. این اسبها عادت دارند که گوساله رو برای جنگیدن تحریک کنن. یک یا دو مرد هم بر پشت اسب سوار و شروع به فرو کردن نیزه های تیز به کمر و شونه های گوساله میکنند.....این اسبها هم با اینکه بوسیله سپرهای مخصوصی پوشیده شدن، ولی اکثرا توسط گوساله زخمی میشن و گاهی در همون زمین گاوبازی کشته میشن. 

  

اسب سوار مرتبا نیزه خودشو به کمر و شونه های گوساله فرو میکنه و باعث سوراخ شدن عضله و پارگی تاندونها میشه. این عمل که با خونریزی شدید همراهه، باعث عصبانی تر شدن گوساله و دفاع بیشتر میشه .....

   

زخمها و خونریزیها واقعا غیر قابل تحمل هستند و با قاطعیت فلسفه یک جنگ برابر بین انسان و حیوان رو رد میکنند.... 

  

مردهای پیاده که آماده جنگ نابرابر هستند در پشت تابلوهای تبلیغاتی پناه میگیرند تا جدال بین مرد اسب سوار و گوساله به تضعیف گوساله منجر بشه. اونا همیشه آماده فرار به پشت تابلوهای تبلیغاتی هستند ( در این عکس به خوبی تبلیغ شرکت آبجوسازی Corona به مدیریت Anheuser-Busch  رو که اسپانسر این مبارزه یکطرفه هست رو میبینید).   

با رفتن خون بسیار از بدن گوساله و خستگی اون، قاتلین از مخفیگاهشون بیرون میان و با نیزه هاشون به سمت قربانی حمله ور میشن. شرکت Corona حمایت از سیستمی میکنه که حامی قتلی بدین شکل و شمایل و فعالیتی غیر قانونی که در تمام دنیا از جمله امریکا مورد نقد قرار میگیره و جزو کثیفترین تفریحات شناخته میشه.  

 

تعدد نیزه و خنجرها باعث شدت آسیب دیدگی عضلات کمر، شانه و گردن گوساله میشه و گوساله رو در حالت شوک ، بیحالی و زاری قرار میده....  

 

هر چه بر تعداد نیزه ها افزوده میشه، خون بیشتری از حیوان بیچاره فوران میکنه و باعث ضعف بیشتر اون میشه. هر چند اون هنوز به سختی قادر به حرکت و بالا گرفتن سرش هست، ولی دیگه قدرت دفاع رو از دست میده...

  

در این مقطع نمایش قاتلین که اعتقاد به نبرد برابر دارند در برابر حیوان ناتوان شروع میشه. از پشت مخفیگاه ها بیرون میان و احساس قدرت میکنند... 

 

قاتل اصلی پارچه رو در جلوی صورت گوساله میگیره و شمشیر خودشو تا انتها در بدن گوساله فرو میکنه. باور دارن شمشیر در قلب گوساله فرو میره و باعث کمتر زجر کشیدن و مردن ناگهانی اون میشه. ولی گوساله باید خیلی خوش شانس باشه تا این اتفاق بیفته. بیشتر از 90% مبارزه ها ( قتلها ) نیزه به احشاء داخل شکم گوساله فرو میره که اینو میشه از فریاد دردی که از دهنش بیرون میاد فهمید....

  

گوساله قدرت حرکت رو از دست میده و به زمین میخوره .... 

 

در این لحظه تیر خلاص زن از پشت خنجری رو وارد پشت سر گوساله میکنه و نخاع اونو قطع میکنه....  

 

 

گرچه گوساله دیگه قادر به حرکت نیست ولی همچنان زنده و هوشیاره.... 

 

توسط اسبی لاشه گوساله به دور زمین گشیده میشه تا همه تماشاچیها لذت وافر ببرند.... 

 

همینطور که در تصویر آخر میبینید، خنجری که نخاع حیوان بیچاره رو قطع کرده داخل لیوان آب جو شرکت Corona قرار داره. جالبتر اینکه آقای Anheuser-Busch    تولید کننده آب جو Budweiser Beer و سهامدار اصلی شرکت Corona مدیر یک پارک آبی حیات وحشه و ادعا میکنه که کمک به مراقبت از حیوانات و جلوگیری از انقراض اونها میکنه . 

 

Anheuser-Busch درخواستهای مکرر قطع کمک به گاوبازی رو رد کرده و این کار رو داره در امریکا و کانادا هم به عنوان یک سنت اسپانیائی رواج میده..
يکشنبه 5/10/1389 - 2:40
شخصیت ها و بزرگان
زندگینامه
رهبر عالیقدر حضرت آیت الله سید على خامنه اى فرزند مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید جواد حسینى خامنه‌اى، در روز 24 تیرماه 1318 برابر با 28 صفر 1358 قمرى در مشهد مقدس چشم به دنیا گشود. ایشان دومین پسر خانواده هستند. زندگى سید جواد خامنه اى مانند بیشتر روحانیون و مدرسّان علوم دینى، بسیار ساده بود. همسر و فرزندانش نیز معناى عمیق قناعت و ساده زیستى را از او یاد گرفته بودند و با آن خو داشتند.
رهبر بزرگوار در ضمن بیان نخستین خاطره هاى زندگى خود از وضع و حال زندگى خانواده شان چنین مى گویند:
«پدرم روحانى معروفى بود، امّا خیلى پارسا و گوشه گیر... زندگى ما به سختى مى گذشت. من یادم هست شب هایى اتفاق مى افتاد که در منزل ما شام نبود! مادرم با زحمت براى ما شام تهیّه مى کرد و... آن شام هم نان و کشمش بود
امّا خانه اى را که خانواده سیّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنین توصیف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، یک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقیر نشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیر زمین تاریک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم میهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر این که روحانى و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت) همه ما باید به زیر زمین مى رفتیم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمین کوچکى را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شدیم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقیر امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صمیمی، اینگونه پرورش یافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سید محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را یاد بگیرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسیس اسلامى «دارالتعّلیم دیانتى» ثبت نام کردند و این دو دوران تحصیل ابتدایى را در آن مدرسه گذراندند.
در حوزه علمیه
ایشان از دوره دبیرستان، خواندن «جامع المقدمات» و صرف و نحو را آغاز کرده بود. سپس از مدرسه جدید وارد حوزه علمیه شد و نزد پدر و دیگر اساتید وقت ادبیات و مقدمات را خواند.
درباره انگیزه ورود به حوزه علمیه و انتخاب راه روحانیت مى گویند:  «عامل و موجب اصلى در انتخاب این راه نورانى روحانیت پدرم بودند و مادرم نیز علاقه مند و مشوّق بودند».
ایشان کتب ادبى ار قبیل «جامع المقدمات»، «سیوطى»، «مغنى» را نزد مدرّسان مدرسه «سلیمان خان» و «نوّاب» خواند و پدرش نیز بر درس فرزندانش نظارت مى کرد. کتاب «معالم» را نیز در همان دوره خواند. سپس «شرایع الاسلام» و «شرح لمعه» را در محضر پدرش و مقدارى را نزد مرحوم «آقا میرزا مدرس یزدى» و رسائل و مکاسب را در حضور مرحوم حاج شیخ هاشم قزوینى و بقیه دروس سطح فقه و اصول را نزد پدرش خواند و دوره مقدمات و سطح را بطور کم سابقه و شگفت انگیزى در پنچ سال و نیم به اتمام رساند. پدرش مرحوم سید جواد در تمام این مراحل نقش مهّمى در پیشرفت این فرزند برومند داشت. رهبر بزرگوار انقلاب، در زمینه منطق و فلسفه، کتاب منظومه سبزوار را ابتدا از «مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانى» و بعدها نزد مرحوم «شیخ رضا ایسى» خواندند.
 در حوزه علمیه نجف اشرف
آیت الله خامنه اى که از هیجده سالگى در مشهد درس خارج فقه و اصول را نزد مرجع بزرگ مرحوم آیت الله العظمى میلانى شروع کرده بودند. در سال 1336 به قصد زیارت عتبات عالیات، عازم نجف اشرف شدند و با مشاهده و شرکت در درسهاى خارج مجتهدان بزرگ حوزه نجف از جمله مرحوم سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى، میرزا باقر زنجانى، سید یحیى یزدى، و میرزا حسن بجنوردى، اوضاع درس و تدریس و تحقیق آن حوزه علمیه را پسندیدند و ایشان را از قصد خود آگاه ساختند. ولى پدر موافقت نکرد. پس از مدّتى ایشان به مشهد باز گشتند.
 در حوزه علمیه قم
آیت الله خامنه اى از سال 1337 تا 1343 در حوزه علمیه قم به تحصیلات عالى در فقه و اصول و فلسفه، مشغول شدند و از محضر بزرگان چون مرحوم آیت الله العظمى بروجردى، امام خمینى، شیخ مرتضى حائرى یزدى وعلـّامه طباطبائى استفاده کردند. در سال 1343، از مکاتباتى که رهبر انقلاب با پدرشان داشتند، متوجّه شدند که یک چشم پدر به علت «آب مروارید» نابینا شده است، بسیار غمگین شدند و بین ماندن در قم و ادامه تحصیل در حوزه عظیم آن و رفتن به مشهد و مواظبت از پدر در تردید ماندند. آیت الله خامنه اى به این نتیجـه رسیدند که به خاطر خدا از قــم به مشهد هجرت کنند واز پدرشان مواظبت نمایند. ایشان در این مـورد مى گویند:
«به مشهد رفتم و خداى متعال توفیقات زیادى به ما داد. به هر حال به دنبال کار و وظیفه خود رفتم. اگر بنده در زندگى توفیقى داشتم، اعتقادم این است که ناشى از همان بّرى «نیکى» است که به پدر، بلکه به پدر و مادر انجام داده ام». آیت الله خامنه اى بر سر این دو راهى، راه درست را انتخاب کردند. بعضى از اساتید و آشنایان افسوس مى خوردند که چرا ایشان به این زودى حوزه علمیه قم را ترک کردند، اگر مى ماندند در آینده چنین و چنان مى شدند!... امّا آینده نشان داد که انتخاب ایشان درست بوده و دست تقدیر الهى براى ایشان سر نوشتى دیگر و بهتر و والاتر از محاسبات آنان، رقم زده بود. آیا کسى تصّور مى کرد که در آن روز جوان عالم پراستعداد 25 ساله، که براى رضاى خداوند و خدمت به پدر و مادرش از قم به مشهد مى رفت، 25 سال بعد، به مقام والاى ولایت امر مسلمین خواهد رسید؟! ایشان در مشهد از ادامه درس دست برنداشتند و جز ایام تعطیل یا مبازره و زندان و مسافرت، به طور رسمى تحصیلات فقهى و اصول خود را تا سال 1347 در محضر اساتید بزرگ حوزه مشهد بویژه آیت الله میلانى ادامه دادند. همچنین ازسال 1343 که در مشهد ماندگار شدند در کنار تحصیل و مراقبت از پدر پیر و بیمار، به تدریس کتب فقه و اصول و معارف دینى به طلـّاب جوان و دانشجویان نیز مى پرداختند.
 مبارزات سیاسى
آیت الله خامنه اى به گفته خویش «از شاگردان فقهى، اصولى، سیاسى و انقلابى امام خمینى (ره) هستند» امـّا نخستین جرقـّه هاى سیاسى و مبارزاتى و دشمنى با طاغوت را مجاهد بزرگ و شهید راه اسلام شهید «سید مجتبى نوّاب صفوى» در ذهن ایشان زده است، هنگامیکه نوّاب صفوى با عدّه اى از فدائیان اسلام در سال 31 به مشهد رفته در مدرسه سلیمان خان، سخنرانى پر هیجان و بیدار کننده اى در موضوع احیاى اسلام و حاکمیت احکام الهى، و فریب و نیرنگ شاه و انگلیسى و دروغگویى آنان به ملـّت ایران، ایراد کردند. آیت الله خامنه اى آن روز از طـّلاب جوان مدرسه سلیمان خان بودند، به شدّت تحت تأثیر سخنان آتشین نوّاب واقع شدند. ایشان مى گویند: «همان وقت جرقه هاى انگیزش انقلاب اسلامى به وسیله نوّاب صفوى در من به وجود آمده و هیچ شکى ندارم که اولین آتش را مرحوم نوّاب در دل ما روشن کرد».
 همراه با نهضت امام خمینى (قدس سره)
آیت الله خامنه اى از سال 1341 که در قم حضورداشتند و حرکت انقلابى واعتراض آمیز امام خمینى علیه سیاستهاى ضد اسلامى و آمریکا پسند محمد رضا شاه پهلوى، آغاز شد، وارد میدان مبارزات سیاسى شدند و شانزده سال تمام با وجود فراز و نشیب هاى فراوان و شکنجه ها و تعبیدها و زندان ها مبارزه کردند و در این مسیر ازهیچ خطرى نترسیدند. نخستین بار در محرّم سال 1383 از سوى امام خمینى (قدس سره) مأموریت یافتند که پیام ایشان را به آیت الله میلانى و علماى خراسان در خصوص چگونگى برنامه هاى تبلیغاتى روحانیون در ماه محرّم و افشاگرى علیه سیاست هاى آمریکایى شاه و اوضاع ایران و حوادث قم، برسانند. ایشان این مأموریت را انجام دادند و خود نیز براى تبلیغ، عازم شهر بیرجند شدند و در راستاى پیام امام خمینى، به تبلیغ و افشاگرى علیه رژیم پهلوى و آمریکا پرداختند. بدین خاطر در 9 محرّم «12 خرداد 1342» دستگیر و یک شب بازداشت شدند و فرداى آن به شرط اینکه منبر نروند و تحت نظر باشند آزاد شدند. با پیش آمدن حادثه خونین 15خرداد، باز هم ایشان را از بیرجند به مشهد آورده، تحویل بازداشتگاه نظامى دادند و ده روز در آنجا با سخت ترین شرایط و شکنجه و آزارها زندانى شدند.
 دوّمین بازداشت
در بهمن 1342 - رمضان 1383- آیت الله خامنه اى با عدّه اى از دوستانشان براساس برنامه حساب شده اى به مقصد کرمان حرکت کردند. پس از دو ـ سه روز توقف در کرمان و سخنرانى و منبر و دیدار با علما و طلـّاب آن شهر، عازم زاهدان شدند. سخنرانى ها و افشاگرى هاى پرشور ایشان بویژه درایـّام ششم بهمن ـ سالگرد انتخابات و رفراندوم قلـّابى شاه ـ مورد استقبال مردم قرار گرفت. در روزپانزدهم رمضان که مصادف با میلاد امام حسن (ع) بود، صراحت و شجاعت و شور انقلابى ایشان در افشاگرى سیاستهاى شیطانى و آمریکایى رژیم پهلوى، به اوج رسید و ساواک شبانه ایشان را دستگیر و با هواپیما روانه تهران کرد. رهبر بزرگوار، حدود دو ماه ـ به صورت انفرادى ـ در زندان قزل قلعه زندانى شدند و انواع اهانت ها و شکنجه ها را تحمّل کردند.
 سوّمین و چهارمین بازداشت
کلاسهاى تفسیر و حدیث و اندیشه اسلامى ایشان در مشهد و تهران با استقبال کم نظیر جوانان پرشور و انقلابى مواجه شد. همین فعالیت ها سبب عصبانیت ساواک شد و ایشان را مورد تعقیب قرار دادند. بدین خاطر در سال 1345 در تهران مخفیانه زندگى مى کردند و یک سال بعد ـ 1346ـ دستگیر و محبوس شدند. همین فعالیّت هاى علمى و برگزارى جلسات و تدریس و روشنگرى عالمانه و مصلحانه بود که موجب شد آن بزرگوار بار دیگر توسط ساواک جهنّمى پهلوى در سال 1349 نیز دستگیر و زندانى گردند.
 پنجمین بازداشت
حضرت آیت الله خامنه اى «مد ظله» درباره پنجمین بازداشت خویش توسط ساواک مى نویسد:
«از سال 48 زمینه حرکت مسلحانه در ایران محسوس بود. حساسیّت و شدّت عمل دستگاههاى جارى رژیم پیشین نیز نسبت به من، که به قرائن دریافته بودند چنین جریانى نمى تواند با افرادى از قبیل من در ارتباط نباشد، افزایش یافت. سال 50 مجدّداً و براى پنجمین بار به زندان افتادم. برخوردهاى خشونت آمیز ساواک در زندان آشکارا نشان مى داد که دستگاه از پیوستن جریان هاى مبارزه مسلـّحانه به کانون هاى تفـّکر اسلامى به شدّت بیمناک است و نمى تواند بپذیرد که فعالیّـت هاى فکرى و تبلیغاتى من در مشهد و تهران از آن جریان ها بیگانه و به کنار است. پس از آزادى، دایره درسهاى عمومى تفسیر و کلاسهاى مخفى ایدئولوژى و... گسترش بیشترى پیدا کرد».
 بازداشت ششم
در بین سالهاى 1350ـ1353 درسهاى تفسیر و ایدئولوژى آیت الله خامنه اى در سه مسجد «کرامت» ، «امام حسن» و «میرزا جعفر» مشهد مقدس تشکیل مىشد و هزاران نفر ازمردم مشتاق بویژه جوانان آگاه و روشنفکر و طلـّاب انقلابى و معتقد را به این سه مرکز مى کشاند و با تفکّرات اصیل اسلامى آشنا مى ساخت. درس نهج البلاغـه ایشان از شور و حال دیگـرى برخوردار بود و در جزوه هاى پلى کپى شده تحت عنوان: «پرتوى از نهج البلاغه» تکثیر و دست به دست مى گشت. طلـّاب جوان و انقلابى که درس حقیقت و مبارزه را از محضر ایشان مى آموختند، با عزیمت به شهرهاى دور و نزدیکِ ایران، افکار مردم را با آن حقایق نورانى آشنا و زمینه را براى انقلاب بزرگ اسلامى آماده مى ساختند. این فعالیـّت ها موجب شد که در دى ماه 1353 ساواک بى رحمانه به خانه آیت الله خامنه اى در مشهد هجوم برده، ایشان را دستگیر و بسیارى از یادداشت ها و نوشته هایشان را ضبط کنند. این ششمین و سخت ترین بازداشت ایشان بود و تا پاییز 1354 در زندان کمیته مشترک شهربانى زندان بودند. در این مدت در سلولى با سخت ترین شرایط نگه داشته شدند. سختى هایى که ایشان در این بازداشت تحمّل کردند، به تعبیر خودشان «فقط براى آنان
که آن شرایط را دیده اند، قابل فهم است». پس از آزادى از زندان، به مشهد مقدس برگشتند و باز هم همان برنامه و تلاش هاى علمى و تحقیقى و انقلابى ادامه داشت. البته دیگر امکان تشکیل کلاسهاى سابق را به ایشان ندادند.
 در تبعید
رژیم جنایتکار پهلوى در اواخر سال 1356، آیت الله خامنه اى را دستگیر و براى مدّت سه سال به ایرانشهر تبعید کرد. در اواسط سال 1357 با اوجگیرى مبارزات عموم مردم مسلمان و انقلابى ایران، ایشان از تبعیدگاه آزاد شده به مشهد مقدس بازگشتند و در صفوف مقدم مبارزات مردمى علیه رژیم سفـّاک پهلوى قرار گرفتند و پس از پانزده سال مبارزه مردانه و مجاهدت و مقاومت در راه خدا و تحمّل آن همه سختى و تلخى، ثمره شیرین قیام و مقاومت و مبارزه؛ یعنى پیروزى انقلاب کبیر اسلامى ایران و سقوط خفـّت بار حکومتِ سراسر ننگ و ظالمانه پهلوى، و برقرارى حاکمیت اسلام در این سرزمین را دیدند.
 در آستانه پیروزى
درآستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پیش از بازگشت امام خمینى از پاریس به تهران، «شوراى انقلاب اسلامى» با شرکت افراد و شخصیت هاى مبارزى همچون شهید مطهرى، شهید بهشتى، هاشمى رفسنجانى و... از سوى امام خمینى در ایران تشکیل گردید، آیت الله خامنه اى نیز به فرمان امام بزرگوار به عضویت این شورا درآمد. پیام امام توسط شهید مطهرى «ره» به ایشان ابلاغ گردید و با دریافت پیام رهبر کبیر انقلاب، از مشهد به تهران آمدند.
 پس از پیروزى
آیت الله خامنه اى پس از پیروزى انقلاب اسلامى نیز همچنان پرشور و پرتلاش به فعالیّت هاى ارزشمند اسلامى و در جهت نزدیکتر شدن به اهداف انقلاب اسلامى پرداختند که همه در نوع خود و در زمان خود بى نظیر و بسیار مهّم بودند که در این مختصر فقط به ذکر رؤوس آنها مى پردازیم: 
٭ پایه گذارى «حزب جمهورى اسلامى» با همکارى و همفکرى علماى مبارز و هم رزم خود: شهید بهشتى، شهید باهنر، هاشمى رفسنجانى و... دراسفند 1357.
٭ معاونت وزارت دفاع در سال 1358.
٭ سرپرستى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، 1358.
٭ امام جمعه تهران، 1358.
٭ نماینده امام خمینی«قدّس سرّه» در شوراى عالى دفاع ، 1359.
٭ نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، 1358.
٭ حضور فعّال و مخلصانه در لباس رزم در جبهه هاى دفاع مقدس، در سال 1359 با شروع جنگ تحمیلى عراق علیه ایران و تجاوز ارتش متجاوز صّدام به مرزهاى ایران؛ با تجهیزات و تحریکات قدرت هاى شیطانى و بزرگ ازجمله آمریکا و شوروى سابق.
٭ ترور نافرجام ایشان توسط منافقین در ششم تیرماه 1360 در مسجد ابوذر تهران.
٭ ریاست جمهورى؛ به دنبال شهادت محمد على رجایى دومّین رئیس جمهور ایران، آیت الله خامنه اى در مهر ماه 1360 با کسب بیش از شانزده میلیون رأى مردمى و حکم تنفیذ امام خمینى (قدس سره) به مقام ریاست جمهورى ایران اسلامى برگزیده شدند. همچنین از سال 1364 تا 1368 براى دوّمین بار به این مقام و مسؤولیت انتخاب شدند.
٭ ریاست شوراى انقلاب فرهنگ، 1360.
٭ ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، 1366.
٭ ریاست شوراى بازنگرى قانون اساسى، 1368.
٭ رهبرى و ولایت امّت، که از سال 1368، روز چهاردهم خرداد پس از رحلت رهبر کبیرانقلاب امام خمینى (قدس سره) توسط مجلس خبرگان رهبرى به این مقام والا و مسؤولیت عظیم انتخاب شدند، و چه انتخاب مبارک و درستى بود که پس از رحلت امام راحل، با شایستگى تمام توانستند امّت مسلمان ایران، بلکه مسلمانان جهان را رهبرى نمایند.
شنبه 4/10/1389 - 1:14
شخصیت ها و بزرگان
وصیت نامه امام خامنه ای
روزنامه کیهان وصیتنامه رهبر معظم انقلاب در سال 1342 را به نقل از دفتر نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای منتشر کرده است.

متن این وصیت نامه زیبا، صمیمی و خواندنی به شرح زیر است:

ازآنجا که ما در شرایط بحرانی و غیرعادی به سر می بردیم و هر لحظه ممکن بود خطری برای ما پیش بیاید، فردای آن روز نشستم و وصیت نامه خود را نوشتم. تا چند هفته پیش، از این وصیت نامه خبری نداشتم، لیکن آقاسیدجعفر آن را برایم آوردند و گفتند که پسرشان در لابلای کاغذهای قدیمی پیدا کرده است. این اصل وصیت نامه است که در بالای آن نوشته ام:

«وصیت نامه سیدعلی خامنه ای مرقومه لیله یکشنبه 27شوال 1382» (فروردین 1342 شمسی) یعنی فردا شب حادثه مدرسه فیضیه نوشته ام. متن وصیت نامه این است:

بسم الله الرحمن الرحیم
«عبدالله علی بن جوادالحسینی الخامنه ای غفرالله لهما یشهد ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و خاتم الانبیاء و ان ابن عمه علی بن ابیطالب علیه السلام وصیه سیدالاوصیاء و ان الاحد عشر من اولاده المعصومین صلوت الله علیهم الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمدو علی و الحسن و الحجه اوصیائه و خلفائه و امناءالله علی خلقه و ان الموت حق و المعاد حق و الصراط حق و الجنه و النار حق و ان کل ما جاء به النبی صلی الله علیه و آله حق. اللهم هذا ایمانی و هو ودیعتی عندک اسئلک ان تردها الی و تلقیها ایای یوم حاجتی الیها بفضلک و کرمک.

مهم ترین وصیت من آن است که دوستان و عزیزان و سروران من، کسانی که بهترین ساعات زندگی من با آنان و یاد آنان سپری شده است، مرا ببخشند و بحل کنند و این وظیفه را به عهده بگیرند که مرا از زیر بار حقوق الناس رها و آزاد نمایند. ممکن است خود من نتوانم از همه کسانی که ذکر سوءشان بر زبانم رفته و یا بدگوئیشان را از کسی شنیده ام، حلیت بطلبم. این کار مهم و ضروری را باید دوستان و رفقای من برای من انجام دهند.

دارایی مالی من در کم هیچ است، ولی کفاف قرض های مرا می دهد. تفصیل قروض خود را در صفحه جداگانه یادداشت می کنم که از فروش کتب مختصر و ناچیز من ادا شود. هر کسی هم که مدعی طلبی از من شود، هر چند اسمش در آن صفحه نباشد، قبول کنند و ادا نمایند،... پنج شش سال نماز هر چه زودتر ادا و مرا از رنج این دین الهی راحت کنند (البته یقیناً آن قدر مقروض نبودم، ولی احتیاط کردم. (مبلغی به عنوان رد مظالم بابت قروض جزئی از یاد رفته به فقرا بدهند.

از همه اعلام و مراجع و طلاب و دوست و آشناها و اقوام و منسوبین من استحلال شود. (چون آن روزها نق و نوق علیه آقایان در جلسات زیاد بود که چرا فلانی اقدام نکرده، فلانی چرا این حرف را زده و این مطلب را گفته است، لذا خواستم از آقایان اعلام و مراجع حلیت طلب کنند.)

و گمان می کنم بهترین راه این کار آن است که عین وصیت نامه مرا در مجلسی عمومی که آشنایان من باشند، قرائت کنند. پدر و مادرم که در مرگ من از همه بیشتر عزادار هستند، به مفاد حدیث شریف اذا بکیت علی شیء فابک علی الحسین، به یاد مصائب اجدادمان از من فراموش نخواهند کرد ان شاءالله تعالی.

گویا دیگر کاری ندارم. اللهم اجعل الموت اول راحتی و آخر مصیبتی و اغفرلی و ارحمنی بمحمد و آله الاطهار.
العبد علی الحسینی الخامنه ای

(حالا صورت قرض هایم را که در صفحه جداگانه ای نوشته ام برایتان می خوانم):
حدود 100تومان، مقدس زاده بزاز (مشهد)
کمتر از 30تومان، خیاط گنگ (مشهد) 2یا 3تومان، عرب خیاط(قم)
مطابق دفتر دین، آقا شیخ حسن بقال کوچه حجتیه (قم) چون مرتب با او سر و کار داشتیم و نمی دانستیم چقدر به او بدهکاریم (گویا چند تومانی
آقای شیخ حسن صانعی (قم) 32تومان تقریباً
حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی (قم) (بیشترین پولی را که من آن زمان مقروض بودم، به آقای هاشمی بود. چون وضعش نسبتاً خوب بود، از او قرض می کردیم.)
مطابق دفتر دین، آقای مروارید کتاب فروش (قم)
مطابق دفتر دین، آقای مصطفوی کتاب فروش (قم)
10 تومان آقای علی حجتی کرمانی
شاید 5تومان، محمد آقانانوا نزدیک منزل (مشهد)
شنبه 4/10/1389 - 1:5
اخبار

زن سابقه‌دار به سرقت عادت داشت

زن سابقه‌دار به سرقت عادت داشت
حادثه > داخلی  - گروه حوادث:
زن سابقه دار بعد از سرقت زمانی که قصد فرار از حرم حضرت عبدالعظیم را داشت تصور نمی‌کرد توسط دوربین‌های مداربسته در حرم شناسایی شده و به دام بیفتد. این زن در بازجویی‌ها مدعی شد به خاطر آنکه به دزدی عادت دارد دست به سرقت زده است.

صبح روز یکشنبه 9 آبان، زن جوانی به ماموران پلیس مستقر در حرم حضرت عبدالعظیم مراجعه کرد و مدعی شد دقایقی قبل در حال خواندن نماز بوده که فرد ناشناسی کیف دستی وی را به‌سرقت برده است. با اعلام این شکایت، بلافاصله ماموران انتظامی حرم در یک اقدام ضربتی و بازبینی دوربین‌های مداربسته متوجه زن میانسالی شدند که با سرعت قصد فرار از داخل حیاط حرم را دارد.

بلافاصله با هماهنگی‌های صورت گرفته این زن قبل از خروج از حرم شناسایی و دستگیر شد. در بازرسی اولیه از این زن کیف دستی مالباخته کشف شد و وی برای بازجویی‌ به مقر پلیس انتقال یافت. صبح دیروز این زن با حضور در مقابل بازپرس حسینی- رئیس شعبه دوم دادسرای شهرری- با اعتراف به سرقت کیف دستی زن جوان مدعی شد: به خاطر اینکه به سرقت عادت پیدا کرده بودم دست به این کار زدم.

این زن که 5 فقره سابقه سرقت و کیف قاپی دارد در اظهاراتش گفت: من مدت‌هاست که عادت به این کار کرده‌ام وگرنه شوهر و بچه دارم و همگی آنها نیز مشغول به کار هستند. وقتی وارد محل‌های شلوغ می‌شوم با دیدن کیف دستی زنان مختلف وسوسه می‌شوم و اقدام به سرقت می‌کنم.

حسینی- بازپرس شعبه دوم دادسرای شهرری- با اعلام این خبر گفت: این زن بارها به اتهام سرقت کیف دستی زنان در این منطقه دستگیر شده و خود را با اسامی مختلفی معرفی کرده است. از آنجایی که احتمال می‌رود این زن سرقت‌های دیگری را نیز در پرونده خود داشته باشد شاکیانی‌ که در حرم حضرت عبدالعظیم مورد سرقت قرار گرفته‌اند برای شناسایی متهم به دادسرای شهرری و یا پایگاه نهم اداره آگاهی تهران مراجعه کنند.

شنبه 4/10/1389 - 0:56
اخبار
ربودن عروس در چچن یک سنت قدیمی به شمار می رود و قرن ها است که مردان چچنی زن مورد علاقه خود را می دزدند. اما این سنت به مرور زمان برای زنان دردسر ساز شده تا جایی که در مواردی به مرگ دختران جوان چچنی منجر شده است.
آداب و رسوم مربوط به ازدواج در هر کشوری تابع فرهنگ و مذهب آن کشور است اما در چچن سنت های قدیمی ازدواج برای مردم این کشور دردسر ساز شده است.

به گزارش برنا به نقل از شبکه راشاتودی،جمهوری چچن با تصویب قانون جدیدی سنت دزدیدن عروس توسط داماد را ممنوع اعلام کرد.

ربودن عروس در چچن یک سنت قدیمی به شمار می رود و قرن ها است که مردان چچنی زن مورد علاقه خود را می دزدند. اما این سنت به مرور زمان برای زنان دردسر ساز شده تا جایی که در مواردی به مرگ دختران جوان چچنی منجر شده است.

دختران بسیاری در سال های گذشته در دادگاه های چچن از ربایندگان خود شکایت کرده اند و مراجع مذهبی نیز این سنت را محکوم کرده اند.

گفتنی است به موجب قانون جدید مردانی که اقدام به ربودن زن مورد علاقه شان بکنند به پرداخت 30 هزار دلار آمریکا غرامت به خانواده دختران محکوم می شوند.

با وجود تصویب این قانون دختران چچنی آرزو می کنند این سنت با برخوردهای قاطعانه تری برای همیشه پایان یابد.
شنبه 4/10/1389 - 0:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته