• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1977
تعداد نظرات : 4816
زمان آخرین مطلب : 1951روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 
شهادت امام سجاد تسلیت باد

چه داغها که ندیدم چه رنجها نکشیدم
میان بستر بیماریم زغصه خمیدم

توان نبود به پیکر روم به یاری بابا
دمی که داد غریبی زسوی او بشنیدم

چه سخت بود شنیدم صدای ناله عمه
در آن زمان که جدا گشت راس باب شهیدم

ز ناتوانی خود در زمان حمله به خیمه
عرق شدم،زخجالت به روی خاک چکیدم

به شام روز دهم در میان خیمه  ی سوزان
نماز خوف بخواندم زخوف خصم پلیدم

به روی ناقه عریان فتاده در غل وزنجیر
نخست طعم اسارت ،به عمر خویش چشیدم

چه روزهای تباهی به شام قسمت ما شد
که من زمانه سختی چو آن زمانه ندیدم

هر آنچه سختی دوران هر آنچه آمده بر سر
چو بوده در ره یزدان به جان خویش خریدم

شاعر : اسماعیل تقوایی

دوشنبه 24/7/1396 - 14:1
شعر و قطعات ادبی
 
ای ترامپ

سخت افسارت گسستی ای ترامپ
آدمیت را نهستی ای ترامپ

ازدهانت گنده تر گفتی سخن
بی گمان در حال مستی ای ترامپ

حرفهای تو نبود از روی عقل
تو مگر دیوانه هستی ای ترامپ

خار چشم تو سپاه ما بود
کور سوی آن تو جستی ای ترامپ

دست کم بگرفته ای ایرانیان
روبروشان در شکستی ای ترامپ

صحبت تحریم باما میکنی
دل به اوهامت ببستی ای ترامپ

نمره ی جغرافیایت صفر شد
بر عرب آلات دستی ای ترامپ

ملت ما در ترور قربانی است
در ترور استاد هستی ای ترامپ

شیطنت ها در جهان کار شماست
تو خودت شیطان پرستی ای ترامپ

در مصافت با همه ایرانیان
سخت تو بی پا ودستی ای ترامپ

درس ها دادی به خالی بندها
زین جهت تو چیره دستی ای ترامپ

شاعر:اسماعیل تقوایی



شنبه 22/7/1396 - 12:41
شعر و قطعات ادبی

اذن جهاد من بده تا که فدا شوم ترا

بهر اجازه دادنم سخت مرددی چرا

 

شوق شهادتم ببین شمس حریم آل حق

زود به یک اجازه ای قلب مرا بده صفا

 

سینه ی من تنگ شده بعد علی اکبرت

رحم به حال من نما شرحه ی صدر کن عطا

 

می نگرم به خیمه گه اکبر پاره پاره را

عازم جنگ کن مرا تا به عدو دهم سزا

 

سخت گذشت بر عمو تا که به او اجازه داد

پشت سرش به بدرقه ریخت زاشک دیده ها

 

نوگل باغ فاطمه پیش دو چشم باغبان

رفت که در ره خدا جان خودش کند فدا

 

روی مهش چنان حسن جلوه ی حسن کردگار

رفت به پشت ابر کین کرد عموی خود صدا

 

تا که شنید یا عمو رفت به یا ریش حسین

قاسم خود بدید در زیر سموم اسبها

 

جان به تنش نبود او جان زتن عمو برفت

تا که بدید قاسمش له شده از ره جفا

 

گفت یتیم حسنم سخت گذشته بر عمو

دیر بیامده برت حال گرفته او عزا

 

باز حسین وقاسمی همچو علی اکبرش

مانده چسان گلش برد باز بسوی خیمه ها

 

شاعر:اسماعیل تقوایی

سه شنبه 4/7/1396 - 16:30
شعر و قطعات ادبی

شهر رخت عزا به تن کرده
کوی وبرزن همه عزادار است

هر طرف خیمه ی عزا بینی
لاله های سیه به گلزار است

دور هیات کتیبه وپرچم
علم وسنج وطبل بسیار است

نقش هر پرچمی بود نامی
که جهان دل واو چو دلدار است

همگان از حسین(ع) می گویند
او که میزان عشق وایثار است

باز آید نوای نوحه بگوش
روضه ها گونه گون به تکرار است

ماه سوگ دو عالم آمده است
گرکه دل خون شود سزاوار است

شد محرم که زینب زهرا
کربلا آمده گرفتار است

کربلا گفتم ودلم خون شد
یاد کردن زآن چه دشوار است

چشم دل باز کن مصیبت بین
بین حسینی که گرم پیکار است

بین پدر را که روی نعش پسر
اوفتاده به حالتی زار است

بین برادر کمر شکسته شده
اشکبار از غم علمدار است

بین یتیم حسن بدون زره
له شده پیکرش به پیکار است

بین تو سرباز شیر خواری را
جانفدای پدر به انظار است

بین حسین علی شده تنها
با تن کشتگان به گفتار است

ای عزیزان من به پا خیزید
رفته اید وحسین بی یار است

خواهری بین که میدود میدان
قاتلی بین که گرم یک کار است

می برد او سر حسین زقفا
حالت خواهرش اسفبار است

بین رسیده به قتلگه زینب
گرم بوسیدن تن یار است

آه از شام غربت زینب
آتش اندر خیام پر کاراست

بین که زینب اسیر دست عدوست
از غم هجر یار تبدار است

اینهمه غم اگر که جان بدهیم
در عزاداریش بهین کاراست

شاعر : اسماعیل تقوایی

چهارشنبه 29/6/1396 - 15:46
شعر و قطعات ادبی
 
آفرین به شیران سرخ ایران

شیران سرخ ایران غوغا بپا نمودند
با بازی درخشان دل از همه ربودند

تیم حریف آنها حیران از این دلیری
الحق که این دلیران شایسته صعودند

با ده نفر چه راحت بردند تیم کامل
شاکر برای این برد در حالت سجودند

شایسته اند اینان از بهر قهرمانی
در لیگ آسیایی شعر شرف سرودند

مانده دوگام دیگر در راه قهرمانی
خوش باد آنکه بینیم این راه را گشودند

شعر:اسماعیل تقوایی



چهارشنبه 22/6/1396 - 11:29
شعر و قطعات ادبی

برترین عید خدا


غدیر ای برترین عید خدایی
غدیر ای با رسالت همگرایی

غدیر ای آیه ی اکمال وتبلیغ
غدیر ای قول ناب کبریایی

غدیر ای بر همه اتمام نعمت
کمال دین پاک مصطفایی

غدیر ای وحی نازل بر پیمبر
رسالت را کمال انتهایی

غدیر ای مرضی ذات خداوند
غدیر ای شاخص اسلام خواهی

غدیر ای حق نمایی بهر حیدر
ولایت را نشانی مرتضایی

غدیر ای وال من والاه در تو
که حب حیدرست حب خدایی

غدیر ای عاد من عاداه در تو
بود خصم علی خصم الهی

غدیر ای نصرت یاران حیدر
به ذلت دشمنش را رهنمایی

غدیر ای تا قیامت نور افشان
غدیر ای آفتاب روشنایی

غدیر ای ثقل اکبر،ثقل اصغر
نباشد بینتان هجر وجدایی

غدیر ای شهره ی در آسمانها
ملایک را دلیلی جانفزایی

غدیر ای حجت اصل ولایت
زشیعه می نمایی دلربایی

غدیر ای مرتضی ای آل حیدر
کنی بر شیعیان مشکل گشایی

غدیر ای روز شادی ومسرت
سبب بر شادی اهل ولایی

غدیر ای باعث زاری شیطان
دلیل قوت آل عبایی

خوشا عید غدیر وذکر حیدر
خوشا ار درگه مولا گدایی

خوشا آذین هر شهر ودیاری
خوشا جشن وخوشا نغمه سرایی

خوشا برکودکان عیدی بدادن
لباس نو به تن جلوه نمایی

خوشا دیدار روی ماه غایب
غدیر واز غم هجرش رهایی

شاعر : اسماعیل تقوایی

چهارشنبه 15/6/1396 - 15:41
شعر و قطعات ادبی

پانزدهم ذیحجه سالروز ولادت دهمین ماه ولایت حضرت امام علی النقی الهادی (ع)مبارک باد


ماه ذیحجه که شد نیمه، منادی آمد
اهل عالم سبب عشرت وشادی آمدی

در گلستان ولا تازه گلی روییده
نهمین ماه ولا تازه گلش بوییده

متولد شده در بیت تقی نوزادی
که علی نام گرفته ست و بگردد هادی

گوهری را به جوادش خدا بخشیده
پسری هست که بر روی پدر خندیده

مادرش کودک خود را به بغل بفشارد
شکر گوید که چنین هدیه زیزدان دارد

پدرش مظهر جود است وکرم بنموده
بهر میلاد پسر خوان غذا بگشوده

دهمین ماه ولا نورفشان آمده است
خلف برحق مولای جوان آمده است

کودکی بود که عمر پدرش شد اتمام
در همان کودکیش بعد پدر گشت امام

کودکی عالم بر علم عیان وپنهان
متعجب همه انگشت تحیر به دهان

شیعیان شاد که اینگونه امامی دارند
سعی باشد به رهش نیک قدم بردارند

روز میلاد نقی شیعه کند جشن بپا
دل هرشیعه شود از غم واندوه رها

روز میلاد نقی سامره آید نظرم
دوست دارم چو کبوتر سوی آنجا بپرم

شادمانه برسم مرقد و فریاد کنم
سرگذارم به ضریحش همه را یاد کنم

بعد اظهار ادب راهی سرداب شوم
ملتمس در طلب آن در نایاب شوم

شاید آید قدمی دیده ی من بگذارد
چشمهایم به رهش اشک مسرت بارد

شاعر:اسماعیل تقوایی

سه شنبه 14/6/1396 - 10:31
شعر و قطعات ادبی

 

 
شهادت امام باقر(ع) تسلیت باد

باقر علم نبی ام کشته ی زهر جفا
پنجمین ماه ولایت شاهد کرببلا

کودکی بودم میان کاروان آل حق
همره بابا شدم راهی به دریای بلا

دیده ام روزی که خونین گشت خاک نینوا
در نبرد جیش شیطانی واصحاب خدا

دیده ام رعنا جوان جد نیکویم حسین
قطعه قطعه پیکرش گردید با تیغ جفا

دیده ام طفل رضیعی را گلویش پاره شد
بر سر دست پدر اصغر نمودی جان فدا

دیده ام اشک وپریشانی بابا در حرم
در زمانی که بشد هل من معین اندر نوا

بارها دیدم که عمه زینبم نالید با
غرقه در خون گشتن یک گل زگلزار ولا

آه از آندم که جدم قامتش در خون طپید
شد سرش با خنجر شمر لعین از تن جدا

وای از آندم که دشمن حمله بر احرام کرد
چشم گریان می دویدم در بیابان بلا

خون شود دل تا که یاد آرم غم آنروزها
بارها کردم دعا از مرگ پوشم یک قبا

زهر کین اینک وجودم را شرر انداخته
شکر می گویم که بنماید مرا حاجت روا

ازتو ممنونم ای زهر جفا راحت شدم
فزت رب میگویم اینک چون علی مرتضا

شاعر:اسماعیل تقوایی
 
سه شنبه 7/6/1396 - 12:20
شعر و قطعات ادبی
 
یاجواد الایمه
سالروز شهادت پاره قلب امام رضا(ع)حضرت امام محمد تقی الجواد(ع)تسلیت باد

مه ذیقعده بود وآخرین روز
امامی زخمی از زهری جگر سوز

غریبی دور از شهر مدینه
به او دادست همسر زهر کینه

چو بابایش رضا تنها بمیرد
به یاد مادرش زهرا بمیرد

به خود پیچد زدرد بی دوایش
بود امید او تنها خدایش

بیفتاده نفسها بر شماره
جگر همچون عمو گردیده پاره

دوباره زنده یاد مجتبا شد
گلی چیده زگلزار ولا شد

امام المتقین مولا جواد است
بمیرم در جوانی جان بدادست

جوان است وعلی اکبر نما شد
به غربت در ره دینش فدا شد

زمین وآسمان را غم گرفته
مدینه چهره ی ماتم گرفته

به جنت مجلس سوگی به پا شد
علی موسی الرضا(ع)صاحب عزا شد

تن پاکش بشد مدفون بغداد
ازاین بی آشنایی داد وبیداد

مه ذیقعده پایانش غمین است
دل هر شیعه از غم آتشبن است

دل هرشیعه مجنون حسین است
دل هر شیعه تنگ کاظمین است

خدایا حق درگاه حسینی
نما هر شیعه ای را کاظمینی

شعر :اسماعیل تقوایی
 
دوشنبه 30/5/1396 - 12:32
شعر و قطعات ادبی
اسیرش کردند...شکنجه اش کردند..سرش را بریدند..
ولی شهید محسن حججی قهرمانانه حسرت ابراز ضعف را بر دل ملعونان داعشی گذاشت..روحش شاد..

چنان زینب اسیر خصم گشتی
رخ آرام تو چون اختری شد

نگاهت پر صلابت عاری از ترس
وجود تو نمادی حیدری شد

دوباره شمرملعون باز خنجر
چو اربابت نصیبت بی سری شد

رضایم بر رضایت گفتن تو
برای حق پرستی مظهری شد

سرت را ازتن تو چون بریدند
دوباره قتلگه یادآوری شد

زبعد رفتن تو ای شهیدا
به پا در کل ایران محشری شد

بنازم اینهمه حسن تو محسن
سبب بر افتخار کشوری شد

قسم بر روح پاکت زود بینیم
که سهم داعشی بدکیفری شد

شاعر : اسماعیل تقوایی

يکشنبه 22/5/1396 - 10:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته