امروز تصمیم گرفتم منتخبی از دعاهای كودكانه را كه در ماهنامه كودك فروردین 90 به چاپ رسیده تقدیم شما كنم.فقط احساسات قابل تاملی در این حرفهای به ظاهر ساده نهفته است دقت كنید و این فیلسوفان كوچك را دریابید:
خدای عزیزم!من تا حالا هیچ دعایی نكردم.میتونی لیستت رو نگاه كنی.خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر كوچیكم رو كم كنی!(سوسن خاطری 9 ساله)
خدایا!یك جوری كن یك روز پدرم من را به مسجد ببرد.(كیانمهر ره گوی7 ساله)
آرزوی من این است كه ای كاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند.آنها هر سال عیدی هایی را كه من جمع می كنم از من می گیرند و به بچه آنهایی می دهند كه به من عیدی می دهند.(سحر آذریان9 ساله)
خدایا دعا می كنم هیچ بجه ای داروی تلخ نخوره(امیر عباس پور كریم 6 ساله)
ای خدای مهربون یك كاری كن تا همیشه بابام برام شكلات بخره و همیشه مهربون باشه(درساپیروزی 4 ساله)
خدایا دلم می خواد مامانم همیشه جوون بمونه تا با من بازی كنه(ونوس ارشدی 5 ساله)
دلم می خواد زودتر بزرگ بشم تا مثل بابام قوی و سبیل دار شم خدا جوونم(ابوالفضل اصغر پور ظفر خادم 6 ساله)
خدای مهربونم چرا كفشهای پاشنه دار مامانم برام بزرگه(سارابهبهانی 4 ساله)
خدایا دوست دارم ببینمت با من قرار بذار(آرزو شاهی 9 ساله)
خدای قشنگ سلام می شه به من یه عالمه بستنی بدی تا به همه دوستام بدم(پیمان محمد علی4 ساله)
می بینید چه دنیای راحت و خوبی دارند؟می بینید اوج خواسته هاشون تا كجاست؟می بینید چقدر راحت و بی تكلف خواسته هاشون رو مطرح می كنند؟
می دنید چه وظیفه سنگینی بر عهده ماست كه روی خوش و دست نوازش و محبت خودمون رو تا جایی كه می شه به این كوچولوهای عزیز روا داشته باشیم و از اونها دریغ نكنیم.
به زودی زمانی پیش می آد كه ما هم همین خواسته ها رو از اونها داریم.درسته؟