تبیان، دستیار زندگی
پخش «مختار نامه» بر این نكته صحه می‌گذارد كه اگر مجموعه‌ی خوبی از تلویزیون پخش بشود نه رسیوری روشن می‌شود و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مختارنامه رسیورها را خاموش کرد

مختار

انتظار به سر رسید، پخش «مختار نامه» آغاز شد و به گمان من منتقدان و مخاطبان را راضی كرد. پخش «مختار نامه» یاد آور دوران طلایی سریال‌های فارسی در دهه‌های شصت و هفتاد است. یاد آور كارهای «علی حاتمی» است یاد آور روزهای خوب «روزی رزوگاری» و «سربداران» و «هزار دستان» و ... غیره است و البته یاد آور سریال «امام علی».

پخش «مختار نامه» بار دیگر نشان داد وقتی پول كافی، متن خوب و كارگردانی كار بلد در یك جا جمع بشوند شاهكار خلق می شود. «داوود میرباقری» آدم امتحان پس داده‌ای است كارنامه‌ی فیلم‌سازی پرباری دارد و كارش در سریال امام علی در خاطره‌ها مانده است. سینما و تصویر را خوب می‌شناسد و از همه چیز برای خلق صحنه‌های چشم‌نواز بهره می‌برد. حالا كه «مختار نامه» در حال پخش است مخاطب خوب می‌تواند تفاوت این سریال تاریخی دینی را با سریالی مثل «یوسف پیامبر» را درك كند و ببیند. به گمان آنچه در «مختار نامه» بیشتر اهمیت دارد كارگردانی كار است. متن خوب و بازیگر خوب و پول كافی در بسیاری از مجموعه‌ها وجود دارد اما چیزی كه این روزها جایش در تلویزیون خالی است كارگرانی خوب است. كارگردانی در خدمت داستان و متن. بگذارید چند نمونه را یاد كنم تا تفاوت كار میرباقری با دیگران مشخص بشود. «مختار نامه» داستان را بسیار خوب شروع كرده است، روایت داستان و سریال ریتم مناسبی دارد ریتم كه می‌گویم منظور كات‌های پی در پی یا كوتاهی سكانس‌ها و پلان‌ها نیست، ریتم خوب یعنی روایت یك دست و همسان با اتفاقات و مجموعه كار كارگردانی و تدوین كه خستگی در مخاطب ایجاد نمی‌كند. مختارنامه ثابت می‌كند كه پروژه‌های سنگین تاریخی را باید به كاردان سپرد. این كارها كار امثال علی حاتمی و داوود میرباقری است.

داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، کاش دیگران هم شعار  را کنار بگذارند و به قول گزارش‌گران فوتبال از رو آوردن به بازی مستقیم خودداری کنند

حالا بیاید چند چیز دیگر این سریال را با سریال‌های دیگر مقایسه كنیم مثلا گریم‌ها را، دكور را، بازی‌ها را، دیالوگ‌ها را، فیلم برداری را، صحنه‌های زد و خورد را، شروع و پایان قسمت‌ها، طراحی لباس را، و هزار نکته‌ی دیگر را... حركات چشم نواز دوربین و میزانسن‌های خوب، مختارنامه را در رده‌ی سریال‌های به یادماندنی قرار می‌دهد.

بگذارید مثال بزنم، در آغاز سومین قسمت از این مجموعه سکانس طولانی ورود مختار به زندان و صحبت‌های او با عمر سعد را حتما دیده‌اید. سکانسی به غایت زیبا که با رفت و برگشت‌ها به خانه‌ی مختار و گفت‌وگوی «ناریه» همسر مختار و «جاریه» خواهر ناتنی او توام شده بود. دیالوگ‌ها و حرکت‌های دوربین و میزانسن‌های این سکانس – پلان را با دیژر مجموعه‌ها به ویژه داخلی‌های زندان در «یوسف» مقایسه کنید. «مختارنامه» در همان سه قسمت ابتدایی آن قدر اطلاعات و آمار از حوادث امامت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) به ببینده می‌دهد که او را بر حوادث آن روزگار تا صلح امام، محیط می‌کند.

داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، این هم یکی از ویژگی‌های این مجموعه است، نه خوبی را با شعار برجسته می‌کند و نه بدی را. تنهایی امام در سه قسمت اول آن قدر پر رنگ بود که دل را به درد می‌آورد، ولی این تنهایی در کل مجموعه بود که نمود پیدا می‌کرد و نه در عرصه‌ی دیالوگ صرف، حتا اگر هم گفته شد: امام تنهاست، مخاطب این تنهایی را به توجه ساختار کلی درک می‌کرد و می‌فهمید. داوود میرباقری در «مختار نامه» شعار نمی‌دهد، کاش دیگران نیز شعار  را کنار بگذارند و به قول گزارش‌گران فوتبال از رو آوردن به بازی مستقیم خودداری کنند.

مختار نامه از دست مجموعه‌هایی است كه سال‌ها بعد نیز از تلویزیون پخش خواهد شد و باز هم دیده خواهد شد مانند روزی روزگاری  یا دیگر سریال‌هایی كه هنوز پخش می‌شوند و دیده می‌شوند

پخش «مختار نامه» بر این نكته صحه می‌گذارد كه اگر مجموعه‌ی خوبی از تلویزیون پخش بشود مردم نه رسیورهای‌شان‌را روشن می‌كنند و نه دی وی دی در دستگاه می‌گذارند.


نویسنده: رضا ساکی

گروه سینما و تلویزیون