تبیان، دستیار زندگی
سینما و تلویزیون ما پر است از فیلم و سریال هایی که بخش یا همه آن درباره عواقب تلخ اعتیاد است. در این فیلم ها زندگی تباه و نابوده شده فرد معتاد به تصویر کشیده می شود. خیلی هم خوب است و همچنان باید امثال «خون بازی»، «آئینه عبرت» و «سنتوری» ساخته شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : منیژه خسروی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ساکنان قلعه پرتغالی!

یک گزارش درباره کاراکترهای متفاوت معتاد در سینما و تلویزیون ایران


سینما و تلویزیون ما پر است از فیلم و سریال هایی که بخش یا همه آن درباره عواقب تلخ اعتیاد است. در این فیلم ها زندگی تباه و نابوده شده فرد معتاد به تصویر کشیده می شود. خیلی هم خوب است و همچنان باید امثال «خون بازی»، «آئینه عبرت» و «سنتوری» ساخته شود.


برخی کارگردان ها اما سعی می کنند با آدم ها معتاد از در شوخی وارد شوند برای همین تصویری که از آن ها نشان می دهند الزاما همراه با نکبت و سیاهی مطلق نیست. در این دسته از فیلم و سریال ها معتادها آدم های به ظاهر خوشحالی اند که مخاطب به رفتار و سکنات شان می خندد اما در کُنه ماجرا می توان به سرنوشت تلخ شان تاسف خورد. نمونه تازه آن که بهانه نگارش این یادداشت شده فیلم «استراحت مطلق» است. اتفاقا سکانس نشئگی این فیلم به خاطر اجرای خوب در فضای مجازی هم مورد استقبال قرار گرفته .

فیلم

حقارتی پس خنده ممتد در استراحت مطلق


کارگردان: عبدالرضا كاهانی
بازیگر نقش معتاد: بابک حمیدیان
حامد (بابك حمیدیان) جوانی خوش خیال است كه سودای جهش یك شبه در زندگی دارد اما حالا زن و بچه اش را جدا شده می بیند و باز هم دست از این خوش خیالی بر نمی دارد. تنها پناهگاه او اتاقك مهجور دوستش صابر (مجید صالحی) در یك كارگاه پرورش كرم است. سكانس مشهور «استراحت مطلق» در همین فضا شكل گرفته. حامد كه نشئه شده در حال كشیدن ، شروع به رویا پردازی می كند و می گوید اگر شماره كانادا روی گوشی ات افتاد تعجب نكن؛ منم كه زنگ می زنم. این حرف را در حین پایین دادن دود ، ‌با صدایی گرفته و توام با خنده شدید می گوید. صابر اما كه از دست او دلخور است ، واكنشی نشان نمی دهد تا این كه جو او را هم می گیرد و با خوش خیالی دوستش همراه می شود. حتی كسانی كه فیلم را دوست ندارند از این سكانس به عنوان یكی از بهترین نمونه های خوب آدم های ِحقیرِ خوش خیال یاد می كنند كه اتفاقا در عین تلخی از مخاطب هم خنده می گیرد. یعنی کارگردان کاراکتر معتادش را کنار جوی آب با کمری خمیده و صورتی چروک نشان نداده بلکه توهمش را ابزاری می کند برای ایجاد خنده . در پی این خنده اما حقایقی تلخ نهفته که هر کس به اندازه خود آن را دریافت می کند.

فیلم

آرایش غلیظ؛ ساکن قلعه پرتغالی


كارگردان: حمید نعمت الله
بازیگر نقش معتاد: حامد بهداد
حمید نعمت الله و همکار فیلمنامه نویسش یعنی هادی مقدم دوست، در هر سه فیلم سینمایی شان یک کاراکتر معتاد داشته اند. در آخرین فیلم یعنی «آرایش غلیظ» نقش معتاد را حامد بهداد(مسعود) بازی می کند. اوآدم كلاشی است كه قصد دارد یك بار قاچاق فشفشه را بفروشد. برای این منظور از موقعیت یك دختر (طناز طباطبایی) سوء استفاده می كند و همراه او و همكارانش به یك ماموریت می رود. مسعود معتاد هم هست و به طور اتفاقی با پیرمردی به نام منصور (جمال اجلالی) بر می خورد كه قصد نشئگی دارد. آشنایی این دو منجر به اشتراك در یك چیز می شود؛ لذت بیشتر از نشئگی یا به تعبیر خودشان رفتن به قلعه پرتغالی!‌ یكی از مواد اولیه معجون پیرمرد پوست پرتقال است و همین مورد استفاده نویسنده و كارگردان در اطلاق به مواد كشیدن قرار گرفته. سكانس آشنایی این دو و رفتن به قلعه پرتغالی!‌خیلی زود ارجاع برخی منتقدان ، رسانه ها و كاربران فضای شد. نكته با مزه این كه از سكانس های مختلف فیلم، این اصطلاح گل كرد و بیش از مابقی مورد توجه قرار گرفت. به این ترتیب می توان گفت نعمت الله هم جزو کارگردان هایی است که با آدم معتاد شوخی می کند و سرنوشتش را طوری دیگر نمایش می دهد.

فیلم

زندگی بیهوده در بی پولی


كارگردان: حمید نعمت الله
بازیگر نقش معتاد: امیر جعفری
«بی پولی» داستان مردی است که ورشکسته می شود اما غرورش اجازه نمی دهد زن و فامیلش خبردار شوند. او هر روز به جای رفتن سر كار به دفتری می رود كه پاتوق چند آدم علاف شده. در این جمع یک معتاد با بازی امیر جعفری هم هست. کارگردان با خماری او شوخی می کند و به شکل غیر مستقیم سرنوشت نامعلوم و تلخش را به چالش می کشد. یكی از شوخی ها جایی است كه به این كاراكتر هندوانه تعارف می شود اما او كه معتاد است با اعتراض جالب می گوید: من با این حالم هندوونه بخورم؟! یا جایی دیگر وقتی به خاطر سر و صدا از خواب صبحگاهی می پرد، اصطلاح «چرت مرغوب» را بكار می برد.

فیلم

سرخوشی در مهمان مامان


کارگردان : داریوش مهرجویی
بازیگر نقش معتاد: پارسا پیروزفر
داریوش مهرجویی با اقتباس از رمان محبوب هوشنگ مرادی کرمانی با «مهمان مامان» فیلمی سرخوش تجربه کرد. در میان کاراکترهای خوشحال فیلم یک معتاد پول دار هم هست به نام یوسف با بازی پارسا پیروز. او از خانواده اش بریده تا در کنار همسرش باشد.، آن هم در وضعیتی نه چندان خوب و در خانه ای در جنوب شهر. با اینکه یوسف آدم مفلوکی است اما کارگردان در همه سکانس ها برای او اتمسفری خلق می کند، که مخاطب با وجود معتاد بودنش و بدخلقی های که با زنش دارد بازهم دوستش دارد. سکانس ذغال باد زدن یوسف برای آماده کردن منقل برای جوجه کباب و یا صحنه خماری او در بیمارستان که به بهانه حال بد طوبی خانم زیر گریه می زند از لحظات به یادماندنی فیلم است. اوج این لحظات هم زمانی است که یوسف در بیمارستان مورفین تزریق می کند و سرحال می شود. مهرجویی بعدها در «سنتوری» شمایلی دیگر از فرد معتاد به تصویر کشید. در این فیلم سرنوشت علی آن قدر تلخ است که به واقع می توان شومی اعتیاد را حس کرد. در «مهمان مامان» همه چیز در حد شوخی است .

فیلم

بزنگاه ؛ یک تصویر متفاوت در تلویزیون


کارگردان : رضا عطاران
بازیگر نقش معتاد: رضا عطاران
سریال «بزنگاه» پر حاشیه ترین ساخته های تاریخ تلویزیون است و البته عامل جدایی رضا عطاران از این رسانه. او سعی کرد تصویری متفاوت از معتاد به تصویر بکشد ؛ معتادی که از سوی زن و بچه ترک شده اما دوست داشتنی است. این نقش را هم تعمدا خودش بازی کرد تا بار طنز آن کمرنگ نشود. او حسابی با اعتیاد شوخی کرد اما به مذاق خیلی ها خوش نیامد و چند حرکت اعتراضی علیه سریال شکل گرفت. برای نمونه در یکی از سکانس ها عطاران مشغول هم زدن تریاک داخل لیوان چایی است که همزمان داماد خانواده ( غلامرضا نیکخواه) به همراه پسر بزرگ خانواده (حمید لولایی) سر می‌رسند . داماد بدون اینکه حرفی به میان بیاید، لیوان را از می گیرد و آن را سرمی کشد. بعد در حالی که انگار حالش خیلی بهتر از قبل شده آخیشی می گوید و حرفش را ادامه می دهد. بعدها در اعتراضها آمده بود که تا به حال تلویزیون آموزش مصرف تریاک را نداده بود که به لطف این سریال این کار هم انجام شد.

فیلم

تلاش ناموق در شاهگوش


کارگردان: داود میرباقری
بازیگر نقش معتاد: رضا رویگری
در سریال «شاهگوش» پای خیلی ها به کلانتری باز شد. یکی از آن ها آدم معتادی بود که به خاطر مصرف مواد دچار توهم می شد و همه را وارونه یا روی هوا می دید. کارگردان تلاش کرد ضمن شوخی با توهم او و گرفتن خنده از مخاطب تلنگری کوچک هم بزند اما نه تلنگرش افاقه کرد و نه موقعیت ایجاده شده خنده دار بود.

شب های برره

کمدی تمام عیار در شب های ببره

کارگردان: مهران مدیری

بازیگر نقش معتاد: هادی کاظمی

مهران مدیری درسریال «شب های برره» دنیایی خیالی منبعث از واقعیت جامعه ایرانی ترسیم کرد . در این فضا معتادان هم جایی داشتند! دو برره نماینده این جماعت بود که اتفاقا تکیه کلام و لحن حرفش خیلی زود سر زبان ها افتاد:«گرد نخود فاز وده » . ولی خب همه چیز شوخی بود.

چه خوبه که برگشتی

چه خوبه که برگشتی

کارگردان: داریوش مهرجویی

بازیگر نقش معتاد: حامد بهداد ، رضا عطارن ، حسن پورشیرازی

داریوش مهرجویی در «چه خوبه که برگشتی» عجیب ترین تصویر ازاعتیاد را به تصویر کشیده! منظور صحنه ای است که در یک شب مهمانی همه دور همه نشسته اند و گردی عجیب را در وسیله ای غریب ! می ریزند و مثلا کیفور می شوند. مهرجویی در این صحنه دنبال نشان دادن عواقب اعتیاد است نیست دقیقا آدم هایی که دارند ازاین طریق سر حال می شوند را به سخره گرفته. باور ندارید یک بار دیگر این سکانس را تماشا کنید.

احمد رنجبر
بخش سینما و تلویزیون تبیان