تبیان، دستیار زندگی
داریوش سلیمی تاکنون ایفاگر نقش های مختلفی بوده است از آدم های بامرام بگیرید تا آدم آب زیر کاه! او بازیگری را با سریال «آینه عبرت» به کارگردانی محسن شاه محمدی آغاز کرده، در کلاس های آموزش بازیگری مرحوم سمندریان حضور داشته و تاکنون در بیش از ۱۲۰ فیلم سینمای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کارگردان‌ها به بازی‌ام اعتماد دارند

داریوش سلیمی تاکنون ایفاگر نقش‌های مختلفی بوده است از آدم‌های بامرام بگیرید تا آدم آب زیر‌کاه! او بازیگری را با سریال «آینه عبرت» به کارگردانی محسن شاه‌محمدی آغاز کرده، در کلاس‌های آموزش بازیگری مرحوم سمندریان حضور داشته و تاکنون در بیش از ۱۲۰ فیلم سینمایی، سریال و تله‌فیلم نقش‌آفرینی کرده است.

بخش سینما وتلویزیون تبیان

title

کلاهی برای باران، آوازخوان، ازدواج غیابی، زندگی شیرین، زیر زمین، روز حسرت، پیامک از دیار باقی، چهار دیواری، سه‌دُنگ‌سه‌دُنگ، دست بالای دست، مسافری از هند، زیرِهشت، دزد و پلیس، شیدایی و تنگنا، ازجمله کارهای کارنامه بازیگریش محسوب می‌شود. با سلیمی درباره بازی‌هایش در سریال‌های تلویزیونی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید.

ازجمله بازیگرانی هستید که در قالب شخصیت‌های متفاوت در سریال‌های تلویزیونی بازی کرده‌اید. این تنوع ایفای نقش برایتان چه ویژگی‌هایی دارد؟

مهم‌ترین دلیل این تنوع نقشی این است که کارگردان‌هایی که با من همکاری کرده‌اند توانایی‌های من را شناخته‌اند و در کارهای بعدیشان نقش‌های متفاوتی برای بازی به من پیشنهاد داده‌اند. با سیروس مقدم در 9 سریال همکاری داشته‌ام و نقش‌های متفاوتی هم برای ایشان بازی کردم. در کنارش نویسنده توانایی مثل سعید نعمت‌الله نیز این مساله را می‌داند و البته نقش‌های خوبی هم برای من نوشته است. یکی از افتخارات دوران کاری‌ام این است که با هر کارگردانی که کار کرده‌ام آن‌قدر از بازی و اخلاق کاری و حرفه‌ای من رضایت داشته که برای کارهای بعدیش هم از من دعوت کرده و این برایم خیلی مهم و ارزنده است. با علیرضا افخمی در شش سریال، با قاسم جعفری در تمام کارهایش همکاری داشته‌ام.

در حین کار اهل ارائه پیشنهاد برای بهبود نقش هم هستید؟

یادم می‌آید در سریال چهاردیواری نقشم خیلی کوتاه بود. اما با جنس بازی‌ام و پیشنهاداتی که ارائه کردم نقشم گسترده و پر رنگ‌تر شد راستش برخی از دوستان کارگردان به من اعتماد دارند و در حین کار زیاد درمورد بازی‌ام سخت نمی‌گیرند.

ازجمله بازیگرانی هستید که به نقش از ویژگی‌های خودتان اضافه می‌کنید؟

بله، بازیگر باید نقش را برای مخاطب رنگ‌آمیزی و ملموس ارائه کند. اگر قرار باشد بازیگر عین متن را بخواند و در صحنه بازی کند کار تبدیل به یک اثر خشک و بی‌روح می‌شود.

معمولا برای ایفای نقش‌ها به دنبال مابه ازاء واقعی هم هستید؟

در طی این سال‌ها تجربیات زیادی در زندگی و مواجهه با آدم‌های مختلف به دست آورده‌ام و خودم از بچگی توی بازار کاسبی می‌کردم و با انواع و اقسام آدم‌ها در ارتباط بودم‌. در برخورد با آدم‌های مختلف به رفتار و سکناتشان دقت می‌کنم و در ذهنم می‌سپارم. از منظر دیگر یک بازیگر جزئی از مردم است و باید در کوچه و خیابان با مردم همکلام شود و خودش را از آنها جدا نداند. من مواقعی که سر کار نیستم به مغازه برادرم می‌روم و ساعتی درآنجا می‌نشینم و از نزدیک مسائل مردم را می‌بینم.

با کدامیک از بازیگران در ارتباط هستید و رفاقت دارید؟

بچه تهرانم و دوستان زیادی دارم‌. اما صمیمی‌ترین دوستانم علی مشهدی، سعید نعمت‌الله و آرش نوذری هستند و البته برایم مرام و معرفت شخص در دوستی ارحجیت دارد بر نام و اعتبارش.

یکی از کارگردان‌هایی که شما با آن سابقه همکاری دارید، سیروس مقدم است. کارکردن با مقدم چه ویژگی‌هایی دارد؟

سیروس مقدم کارگردان توانایی است در واقع کار کردن با او واقعا یک موهبت است و همیشه از کنار او بودن لذت برده‌ام، چراکه به همه در حین کار انرژی مثبت می‌دهد و قدر بازیگرانش را می‌داند.

خودتان هم آدم طناز و اهل طنز هستید؟

در جمع‌های دوستانه‌ای که اغلب رفقا سابقه طنز و طنازی دارند معمولا میدان‌داری می‌کنم، می‌توانم بگویم طنز و مطایبه در شخصیتم وجود دارد. البته طنزی را موفق می‌دانم که فاخر و دارای هدف و اندیشه باشد و لودگی و تقلید و ادا درآوردن نباشد.

به کدامیک از نقش‌هایتان علاقه بیشتر دارید؟

نقشم را در سریال چهاردیواری که توام با کمی چاشنی طنز بود را خیلی دوست دارم. در این سریال نقش یک صاحب چلوکبابی را بازی کردم و گریمم هم جذاب و متفاوت بود. بعدا هم چند نقش مشابه پیشنهاد شد که قبولشان نکردم. در سریال سه‌دانگ‌سه‌دانگ هم نقشم را دوست دارم.

خاطره جذابی از دورانی که در سریال‌های تلویزیونی بازی کرده‌اید به یاد دارید؟

یادم می‌آید مشغول بازی در فیلم «شاخه گلی برای عروس» بودم همسرم قصد داشت یک مجلس مولودی در خانه برگزار کند با من چک کرد که چه روزی سر صحنه آفیش هستم تا آن روز مولودی را برگزار کند. برنامه آفیش شدنم را گفتم و بعداز‌ظهر رفتم سر صحنه و کت و شلوار سفیدی پوشیدم که مربوط به آن صحنه بود و لوکیشن هم دوتا کوچه پایین‌تر از خانه‌مان بود. در شروع فیلمبرداری که در مغازه مکانیکی بود در ظرف روغن سوخته افتادم و مجبور شدم با همان سر و وضع در وسط مجلس مولودی به خانه بروم.


منبع: جام جم آنلاین

این مطلب صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر شده و محتوای آن لزوما مورد تایید تبیان نیست .