تبیان، دستیار زندگی
محمد رضا احمدی گزارشگر جوانی است که همزمان با جام جهانی پیش برای مخاطبان تلویزیون شناخته شد و در جام جهانی 2014 توانست نام خود را میان گزارشگران برتر ثبت کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

این گزارشگر از سوتی نمی ترسد


محمد رضا احمدی گزارشگر جوانی است که همزمان با جام جهانی پیش برای مخاطبان تلویزیون شناخته شد و در جام جهانی 2014 توانست نام خود را میان گزارشگران برتر ثبت کند.

این گزارشگر از سوتی نمی ترسد

متولد 1361 تهران است. در دبیرستان تجربی خوانده، مدرک کارشناسی حسابداری دارد و الان هم دانشجوی کارشناسی رشته مدیریت ورزشی است. از سال 83 در رادیو اجرا و گزارشگری می کند ولی رادیو را بسیار دوست تر می دارد: «محیط رادیو پاک تر و گرم تر است . رفاقت ها هم در رادیو خیلی بیشتر است. به موسیقی هم مسلط است و یک ساز را به طور حرفه ای دنبال می کند.روایت محمد رضا احمدی از تجربیاتش را بخوانید:

رادیو را برای پیشرفت می خواستم

وقتی به رادیو آمدم، مدام از خودم می پرسیدم می خواهم چه کاره شوم. رادیو را برای پیشرفت می خواستم حتی اگر قرار بود در رادیو بمانم. این خیلی مهم است که وقتی توی یک تاکسی می نشینی، طرف صدایت را از روی رادیو بشناسد. الان راننده ها سریع می گویند هر روز برنامه ات را می شنویم. این خیلی برایم مهم بود. برای همین سبک اجرایم در رادیو خیلی به من کمک کرد..

کار مجانی برای روزنامه ها

قبل از اجرا در رادیو درس می خواندم و کارم هم حسابداری بود کارم را دوست نداشتم و از همان موقع هم رهایش کردم. همان روزها برای چند روزنامه ورزشی هم مجانی خبر ترجمه می کردم و با فکس برای آنها می فرستادم. چون خیلی این کار را دوست داشتم می رفتم دفتر روزنامه ها. استادیوم هم زیاد می رفتم. برایم فرقی نمی کردکه استقلال بازی داشته باشد یا پرسپولیس. مثلا برای بازی های پاس به استادیوم شیرودی می رفتم. دوست داشتم بازی ها را از نزدیک نگاه کنم. همه بازی های خوب استقلال و پرسپولیس را هم می رفتم. برای همین یکسری از خبرنگارها را آنجا دیده بودم و آنها من را به روزنامه معرفی کرده بودم. وقتی رفتم دیدم روحیه ام به فوتبال داخلی نمی خورد به خاطر همین با بچه های خارجی شان ارتباط گرفتم. مصاحبه ها را از اینترنت می گرفتم و برایشان فکس می کردم. بعضی وقت ها اسم من را می زدند و بعضی وقت ها نه.

نشد که فوتبالیست شوم

پدر من در پاس بازی می کرد. در دهه چهل با فرامرز ظلی، همایون شاهرخی و اصغر رقی همدوره و رفیق بوده اند. پدرم مرا پیش بچه های پاس قدیم فرستاد. آنجا آقای دینورزاده بازی ام را دید و گفت بیا تیم نوجوانان ما بازی کن. با آنها تمرین کردم. یک روز من را صدا کردندو گفتند پرسپولیس تست می گیرد. آنجا مرحوم سبزی و مجید پروین، برادر علی پروین تست می گرفتند. حدود 200 نفر آدم آنجا بودند. از بین 80-70 نفر بچه های باشگاهی، چپ پاها را جدا کردند. فقط سه نفر چپ پا بودند. تست دادیم، شماره گرفتند و گفتند فردا بیا سر تمرین. همان شب خانواده ام گفتند یا درس و خانواده یا فوتبال! بازی کردن را همانجا کنار گذاشتم.

زیاد مطالعه می کنم و روزنامه ها و رسانه های خارجی را هم دنبال می کنم غیر از این، پلی استیشن هم زیاد بازی می کنم. شب هایی که قرار است فردایش یک بازی را گزارش کنم، اسم بازیکن ها را از روی گزارش انگلیسی زبان پلی استیشن چک می کنم.

لیگ قهرمانان اروپا با تاخیر

یکی از دوستانم گفت شبکه سه مجری جوانی برای بازی های جام جهانی می خواهد. کسی که کنار رضا جاودانی باشد و سایت ها را چک کنم. رفتم پیش آقای ذکایی، دو بار تست تصویر دادم. چند روز برنامه ام را در رادیو شنیده بودند. بعد از تست ها، بازی های لیگ قهرمانان اروپا را با تاخیر گزارش کردم!سال 78 هم رفتم شبکه سه تست گزارشگری فوتبال دادم. مسوول آنجا آقای سروش بود که به من گفتند برو کاست پر کن بیار. رفتم صدای بازی فوتبال ها را قطع و صدایم را ضبط کردم. چندتا نوار پر کردم. هنوز آن نوارها را دارم. آقای سروش روی نوار نوشته اند: «1- هنوز سن شما پایین است. صدایتان هنوز جا نیفتاده. 2- باید دانشجو باشید و لااقل کارشناسی بگیرید.» پنج شش مورد درباره لحن صدا و ... نوشته. به خاطر همین دنبال گزارشگری بودم و حتما راهی را پیدا می کردم. یادم هست همان روزها یک ختم رفته بودم که چندتا از مجری های تلویزیون آمده بودند. به زور شماره تست تلویزیون را گرفتم. اتفاقا آقای سروش چند روز پیش من را دید، نمی شناخت. گفت خوب گزارش می کنی ولی اگر فلان کار را هم بکنی خوب است. گفتم من را یادتان هست که 13-12 سال پیش رد کردید؟

ماجرای دفتر 60 برگ

از بچگی یک دفترچه 60 برگ دارم که از همان موقع چیزهایی را که گزارشگرها می گفتند و دوست داشتم توی آنها می نوشتم. هم اصطلاحات آنها هم اطلاعات بازیکن ها را. مثلا تستا کجا به دنیا آمده، پدرش چکاره بوده و ... هنوز هم ادامه آن دفتر را برای خودم نت برداری می کنم. فامیل هایمان می گفتند این دیوانه فوتبال است. من بهترین مهمانی های فامیلی را نمی رفتم و می نشستم بازی دوتا تیم مسخره را نگاه می کردم. اگر فوتبال را ادامه نمی دادم برایم افت داشت. اسم فوتبال را که می آوردند یاد من می افتادند.

این گزارشگر از سوتی نمی ترسد

پلی استیشن و مطالعه فراوان

زیاد مطالعه می کنم و روزنامه ها و رسانه های خارجی را هم دنبال می کنم غیر از این، پلی استیشن هم زیاد بازی می کنم. شب هایی که قرار است فردایش یک بازی را گزارش کنم، اسم بازیکن ها را از روی گزارش انگلیسی زبان پلی استیشن چک می کنم به اسم فوتبال منیجر. الان توی خانه هم که بیاید، پلی استیشن و ایکس باکس و کامپیوتر من روشن است و از هر سه تایشان استفاده می کنم. پلی استیشن واقعا كمك می كند. ورژن جام جهانی را هم نصب كرده ام و هنوز تازه تازه و داغ داغ است. هم برای تلفظ ها ، هم جای بازیگران در تركیب تیم كمك می كند. برای من خیلی خوب بوده ؛هم تفریح است هم به كارم می آید.

از جام بیستم راضی ام

‌ موقع گزارش من كلا راحتم؛ نیمه دوم بازی هلند و استرالیا داشت شروع می شد گفتم بریم به نیمه دوم برزیل ... بلافاصله گفتم همین اول كاری چه سوتی خوبی دادم. سوتی و تپق بالاخره مال گوینده است.خدا را شكر از جام بیستم راضی ام ، بازی های خوبی به من رسید. هلند - استرالیا خیلی خوب بود؛ ایتالیا - اروگوئه عالی بود ؛ ‌فرانسه – آلمان فوق العاده خوب بود.بازی برزیل و آلمان که جزء بازی های تاریخی جام جهانی شد و ایران نبجریه هم خیلی با ارزش بود.

زیاد نمی مانم

روزی كه آمدم تلویزیون در مصاحبه ای گفتم محمد رضا احمدی آمده كه بماند نه این كه خیلی زود فراموش شود. از كودكی عشقم گزارشگری فوتبال بوده و واقعا برای آن زحمت كشیده ام.من هیچ نیستم ولی چهار تا بازی اگر گزارش كرده ام دلم می خواهد بشود 10 تا. ضمن این كه اعتقاد دارم شغل ما شغل جوانی است و خودم دوست دارم تا یك سنی در این حرفه فعالیت داشته باشم و بعدا در حاشیه های آن فعالیت بكنم.

دست فردوسی پور در شوخی ها باز تر است؟

به اعتقاد من برخی از حرف ها باید به بعضی آدم ها بیاید. برخی از شوخی های عادل فردوسی پور به او می آید. من هم اگر جا داشته شوخی كرده ام ؛مثلا بعد از بازی ایران و نیجریه بازی آلمان با غنا را گزارش كردم داور خطا گرفت گفتم الان اگر مازیچ بود حتما نمی گرفت. من دوست ندارم چیزی بگویم كه به خلق مخاطبم خوش نیامد برای همین مراقبم چیزی بگویم كه برای مخاطب شیرین باشد و به او بچسپد.

از گزارش عادل و مزدک لذت می برم

من همیشه از گزارش های عادل فردوسی پور و مزدك میرزایی لذت می برم.همیشه هم سعی می كنم با دقت گزارش شان را دنبال كنم تا اگر نكته ای هست یاد بگیرم. ضمن این كه هیجانی كه همیشه جواد خیابانی در بازی های تیم ملی داشته اند را خیلی دوست دارم. اما سبك گزارشگرهای خارجی با ما كاملا متفاوت است. آن ها براحتی در شبكه های خصوصی حرف و عقیده شان را بیان می كنند؛‌خیلی سكوت دارند و نمی شود الگو برداشت.

فرآوری: منیژه خسروی

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منابع: همشهری جوان/هفت صبح