تبیان، دستیار زندگی
حسین فرحبخش از تهیه کنندگان با سابقه سینمای ایران است که حالا ترجیح می دهد گاهی پشت دوربین بایستد. این روزها سومین فیلم او روی پرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از زندگی خصوصی تا مستانه


حسین فرحبخش از تهیه کنندگان با سابقه سینمای ایران است که حالا ترجیح می دهد گاهی پشت دوربین بایستد. این روزها سومین فیلم او روی پرده است.

حسین فرحبخش

* آقای فرحبخش فروش فیلم «مستانه» كه خیلی كم است. غالب فیلم های پویا فیلم بفروش بوده اند اما از «آقای هفت رنگ» به این طرف افت داشته.

علتش این است كه رقیب ،‌رقیب دولتی است و نمی شود با آن رقابت كرد. یك زمانی سالی 110 فیلم ساخته می شد، 50 فیلم فرنگی وارد می شد . رسید به حول و حوش انقلاب ، 750 فیلم فرنگی وارد شد ، 12 فیلم ایرانی ساخته شد. یعنی رقیب فیلم ایرانی شد فیلم فرنگی. كف تولید فیلم ایرانی 700 هزار تومان بود و بهترین فیلم فرنگی با شصت ، هفتاد تومان آماده می شد. خب فیلم ایرانی از رده خارج می شد. الان دولت ، بخش خصوصی را از رده خارج كرده.

* این اتفاق كه مربوط به این دولت نیست.

دولت كه می گویم منظورم دولت فعلی نیست. از سال 83 این رویه زیاد شد و 88 به اوج رسید. بنیان سینمای دولتی را خائنین دهه شصت گذاشتند. یعنی مقصر اصلی مشكلات امروز دهه شصتی ها هستند. از خرداد 62 كه آمدند سینمایی را ترسیم كردند كه به هیچ وجه فرهنگ ایران نبود ؛‌ اصلا سینما نبود. سینما كه كلاس اخلاق و عرفان نیست. ویژگی اول سینما سرگرمی است حالا اگر كسی توانست در قالب سرگرمی حرفش را بزند، چه بهتر.اخیرا كتاب مزخرفی هم بیرون داده اند و مصاحبه های این آقا جمع كرده اند. ( گفت و گوهای سینمایی سید محمد بهشتی ) در حالی كه این مصاحبه ها جرم دارد و باید آقای بهشتی را محاكمه كنند.

*خود محصول چه قدر در فروش نقش دارد؟ «مستانه» در شركتی تولید شده كه سابقه فروش «كما» ،‌«آواز قو» و ... را داشته.

اگر ماهواره آگهی «آواز قو» را پخش نمی كرد فروش نداشت. كیفیت خود محصول مهم است اما وقتی بخش دولتی می آید وسط، بخش خصوصی نابود می شود. آن موقع تلویزیون تبلیغات «آواز قو» را ممنوع كرد . در دو هفته اول فروش نداشت ،‌حتی در بعضی شهرستان ها از پرده پایین آمد. بعد كه به ارشاد گفتیم اجازه دادند تبلیغات آن از ماهواره پخش شود. بعد از آن دهان به دهان مردم برایش تبلیغ كردند. همین كه من هستم یعنی صدها میلیارد فروش. اما اگر چند فیلم بعدی شرایط «مستانه» را داشته باشند در برابر رقیب گردن کلفت دولتی باید اعلام ورشكستگی كرد. شك نكن. پویا فیلم همواره حضور مستمر داشته. الان بخش خصوصی دیگر هم هست اما فعالیتش مستمر نیست. البته بعضی وقت ها رفتار بخش خصوصی از دولتی بدتر است. مثال می زنم. یك نفر دو میلیارد تومان پول می آورد. چون كسی حاضر نیست روبروی او بازی كند تهیه كننده بجای 50 میلیون ، 300 میلیون دستمزد می دهد. این وحشتناك است. فیلمی كه باید 500 میلیون تمام شود یك مرتبه می شود یك میلیارد و نیم.

* «عقرب» را خودتان تمام كردید. درست است؟

آقای افخمی وسط فیلم حالش بد شد و ما كمك كردیم. انداخت گردن ما.

* چرا این قدر دیر سراغ كارگردانی رفتید و چرا بین «عطش» و «زندگی خصوصی» این همه سال فاصله افتاد؟

چون شرایطش مهیا نبود. «زندگی خصوصی» دغدغه تمام زندگی ام بود و جایگاهی ویژه برایم دارد. یعنی چیزهایی است كه از انقلاب 57 با چشمم دیدم و سعی كردم چیزی به عنوان سند در سینمای ایران بگذارم. كسی كه اول انقلاب پرچم اسلام دست می گرفت و حالا جوری دیگر رفتار می كند یعنی از اسلام واقعی بویی نبرده. ما اخلاق را گذاشته ایم كنار و احكام را هم ناقص اجرا می كنیم.

* شما می توانستید در «زندگی خصوصی» خیلی حرف ها را با نشانه بزنید اما عملا رابطه آقا و خانم را نشان دادید. تاكید هم داشتید.

اگر ملاكم امام نبود این پلان ها را نمی گرفتم. سال 65 سریالی پخش می شد به نام «پاییز صحرا». این سریال در زمان خود خیلی پیشرو بود. یك سری به سریال اعتراض كردند كه خلاف شرع است. محمد هاشمی رئیس وقت صدا و سیما به امام نامه نوشتند. ایشان جواب داد من سریال را دیدم خلاف شرع نیست و هر كسی فكر می كند دچار گناه می شود نبیند. نكته بعد ؛ اصلا مگر الان در تلویزیون ساز نشان می دهند؟ در مراسم شهید مطهری آقای گلریز «ای شهید مطهر» را با ریتم شش و هشت جلوی حضرت امام در جماران با اركستر اجرا كردند، ایشان هم گریه می كرد. اگر امام مخالف بود كه اجازه اجرا و بعدا پخش از تلویزیون نمی داد. امام كه با كسی تعارف نداشت. این یعنی موسیقی مباح است. پس از نظر فقهی و اجتهادی هیچ حرامی در فیلم انجام نشده. ضمن این كه من از چند مجتهد پرسیدم و گفتند هیچ اشكالی ندارد.

*«مستانه » را ادامه دغدغه «زندگی خصوصی» می دانید؟

یك جورایی بله. مسائلی مثل اسید پاشی ، تعرض و .. متاسفانه در جامعه ما هست. یك سری اشكالات هم در قوانین ما موجود است و همین باعث شد فیلم را بسازم.

* البته «مستانه» هم مثل «زندگی خصوصی» صحنه های منشوری كم ندارد.

ما در جامعه دو طرز تفكر داریم. یك تفكر انسانی است، یك تفكر حیوانی. انسان و حیوان در غزائز جنسی خیلی شبیه هم هستند. چیزی كه انسان را متمایز می كند عقل است. اگر شهوات بر عقل غلبه كند با حیوان هیچ فرقی ندارد. كاراكتر میلاد كی مرام نمونه كسی است كه حیوانیت بر عقلانیتش غلبه می كند. البته محدودیت هایی برای خودم قائل شدم وگرنه می توانستم صحنه هایی نشان دهم كه خلاف شرع هم نبود. فیلم می گوید این آدم شلاق خورده ، ‌مجازات شده ولی باز هم دست بردار نیست ،‌یعنی این قدر خوی حیوانی دارد كه انسانی به تمام معنا لجن است. نكته دیگر این كه شما نمی توانی قبل از اتفاق جرم شكایت كنی. فیلم می گوید قبل از وقوع حادثه باید به فكر چاره بود. چطور ؟ من متخصصش نیستم و آدم هایی كه در جامعه مسول اند باید پاسخ دهند.

ما خواستیم بگوییم اگر به یك سوپراستار تعرض شود خیلی مهم تر از كسی است كه وجهه عمومی ندارد. ضمن این كه نخواستیم اعتراض فلان صنف بلند شود. البته در كنار این مساله ، از هویت و شرف سینما دفاع كردم

* چرا یك سوپر استار سینما برای این قصه انتخاب كردید؟ شاید اگر یك آدم معمولی بود داستان باورپذیرتر می شد.

خیلی شنیده ایم كه یك آدم را می گیرند می گوید من به مثلا چهل زن تعرض كرده ام . مقام قضایی دستور می دهد عكسش را چاپ كنند اما از چهل نفر تنها چهار نفر شكایت می كنند. موقع دادگاه می بینی یك نفر بیشتر نمانده. یعنی در فرهنگ ما خیلی ها نمی خواهند دیگران بدانند به آن ها تعرض شده. ما خواستیم بگوییم اگر به یك سوپراستار تعرض شود خیلی مهم تر از كسی است كه وجهه عمومی ندارد. ضمن این كه نخواستیم اعتراض فلان صنف بلند شود. البته در كنار این مساله ، از هویت و شرف سینما دفاع كردم.

* الان این مساله برای خیلی از مخاطبان مطرح است كه چطور یك سوپراستار تا این حد فاقد حاشیه امنیت است. در صورتی كه این قدر آدم دور و برش دارد كه نگذارد كسی مزاحم شود.

نه با واقعیت سینمای ما منطبق نیست. تنها كاری كه می توانند برای او بكنند این است كه فرد مزاحم را كتك بزنند. تازه با كتك زدن او اتفاقی رخ نمی دهد.

*من می گویم وقتی كاراكتر میلاد كی مرام یك وكیل خیلی برجسته می گیرد یك سوپر استار قطعا می تواند وكیلی بهتر از او داشته باشد.

وكیل (باران كوثری) می گوید تو در این دادگاه برنده نمی شوی ،‌برو دنبال یك آدم با تجربه تر. می گوید تو رفیقم هستی، محرمم هستی. می گوید من دنبال این مساله هستم تا به جامعه جرات بدهم. اگر می خواستیم بگوییم یك دكتر می خواهد به جامعه جرات بدهد این قدر اثر نمی داشت.

* اگر یك نفر بیاید پیش تان و بگویید چنین مشكلی دارم شما چه می كنید؟

اسم نمی برم ولی یك راننده كامیون مزاحم یكی از سوپراستارها شده بود. من خودم شخصا یقه اش را گرفتم اما هرگز طرف را نمی كشم كه. نهایتا به دو تا سیلی ختم می شود بیش تر این نمی تواند باشد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع: هفت صبح