خنداندن تماشاگر به هر قیمتی !
نباید تماشاگر را به هر قیمتی خنداند
«خروس جنگی» نخستین تجربه مسعود اطیابی در زمینه سینمای كمدی است.
اطیابی قبل از این فیلم، ملودرام معناگرای «مصایب دوشیزه» را كارگردانی كرده و پس از «خروس جنگی » نیز «صبح روز هفتم» را ساخته كه یك درام اجتماعی تلخ است. كارنامه این فیلمساز نشان از نوعی تجربهگرایی در ژانرهای مختلف دارد؛ هرچند اطیابی با ابراز رضایت از «خروس جنگی» میگوید باز هم كمدی خواهد ساخت. او فیلمش را اثری شاد و مفرح میداند كه تماشاگر را میخنداند ولی به ابتذال نزدیك نمیشود. «خروس جنگی» البته مثل بقیه فیلمهای روی پرده، قربانی شرایط نامطلوبی شده كه اینروزها دامن سینما را گرفته است. اطیابی امیدوار است با فروكشكردن التهابات، فیلمش به فروشی كه انتظار میرفت دست پیدا كند؛ هرچند تا اینجا او و بقیه فیلمسازان 3هفته از اكران را عملا از دست دادهاند.
• فیلم قبلی شما «مصایب دوشیزه» اثری معناگرا بود و این بار سراغ سینمای كمدی رفتهاید. آیا دلیل این كار، اقبالی است كه مردم در این سالها به فیلمهای طنز داشتهاند؟
بله، یك بخش عمده آن به همین دلیل بود، اینكه فیلمهای كمدی مورد اقبال و توجه بیشتر مردم است و این روزها گونه طنز بیشتر طرفدار دارد. مردم اوقاتشان را با فیلم طنز بهتر پر میكنند. دیگر اینكه دوست نداشتم همیشه در یك سبك و سیاق كار كنم، من معتقدم كارهای ما به لحاظ ساخت و نوع ژانر میتوانند متفاوت باشند. این طور هم نیست كه فقط یك ژانر بتواند پاسخگوی نیاز ما باشد. من بهعنوان كارگردان اگر حرفی برای گفتن داشته باشم دوباره ملودرام میسازم، در واقع بیشتر دوست دارم از تكرار فرار كنم.
• «مصایب دوشیزه» فروش چندان جالب توجهی نداشت. آیا«خروس جنگی» با هدف موفقیت در گیشه ساخته شد؟
در مورد فیلم «مصایب دوشیزه» بهتر است بگوییم این فیلم اصلا اكران نشد. چند سینمای محدود، در سر در سینماها پوستر این فیلم را زدند ولی عملا سانسهای خوب برای فیلم ما نبود. سینما فرهنگ در سانسهای پایانی شب، فیلم دیگری اكران میكرد. در آن زمان مدیرعامل فارابی تغییر كرده بود و با توجه به دیدگاههای مدیرعامل تازه، نوع اكران تغییر كرد. فیلم ما در فصل مرده اكران روی پرده رفت و همزمان با آن، 4 فیلم كمدی اكران شده بود. اما به نسبت همان موقع و شرایط بد، این فیلم فروش قابلقبولی داشت. شما فرض را بر این بگیرید كه این فیلم اصلا اكران نشد. در جشنواره فیلم فجر، تعداد نمایش این فیلم بیشتر از نمایشهای زمان اكران آن بود.
وقتی قرار است فیلم كمدی ساخته شود، قطعا موفقیت، بخشی از كار است البته به شرطی كه موقعیتهای مفرح خلق شود. این كار راحت نیست هر چند كه ساخت كمدی، شروعاش برای گیشه خواهد بود. لزوما فیلم كمدی فروش خوبی نخواهد داشت به این دلیل كه تماشاگر را باید وادار به خنده كرد. ضمن اینكه فیلم باید قصهگو باشد و ساختار مناسبی داشته باشد اما فارغ از اینكه فیلم را برای جلب مخاطب ساختم، توجه به یك مضمون خانوادگی داشتم و مخاطبم بیشتر خانواده و كانون خانواده است تا در كنار هم این فیلم را ببینند كه امیدوارم به این هدف برسم. هر چند كه من بدشانسم و فیلم اولم كه در اكران موقعیت خوبی نداشت و فیلم «خروس جنگی» هم كه در وضعیت موجود قطعا اكران خیلی خوبی نخواهد داشت.
• از شرایط اكران تا چه حد رضایت دارید؛ هفته اول اكران «خروس جنگی» فضای انتخابات ریاستجمهوری جامعه را در نوردیده بود و در روزهای بعد از انتخابات هم شاهد ناآرامیهایی شدیم كه باعث شد بسیاری از سینماها یا كلا تعطیل باشند و یا در سانسهای بعد از ظهر به بعد فیلمی را به نمایش در نیاورند؟
ما تقاضا كرده بودیم كه «خروس جنگی» با یك هفته تاخیر اكران شود تا تب انتخابات فروكش كرده باشد اما یك هفته جلوتر فیلم اكران شد. از نظر قانونی البته ما باید به این شرایط تن میدادیم اما هیچ كس پیشبینی نمیكرد كه این وقایع پیش بیاید و سینما كلا از رونق بیفتد. ما این 2هفته را از دست دادیم. متأسفانه فیلمهایی مثل «درباره الی» و «خروس جنگی» كه میتوانستند گیشه خوبی داشته باشند در این شرایط قربانی شدند و با سالنهای تعطیل مواجه شدند. سالنهای مركز شهر در این ایام تعطیل بود و التهابات جامعه باعث شد كه مردم رغبتی به سینما رفتن نداشته باشند. امیدوارم از هفته آینده با تمام شدن كنكور و امتحانات و فروكش كردن التهابات، گیشه فیلمها رونق بگیرد.
• فیلمنامه اولیه «خروس جنگی» را قربان محمدپور نوشته بود. این فیلمنامه چقدر در مرحله بازنویسی تغییر كرد؟
فیلمنامه اولیه كه آقای محمدپور نوشته بود با حفظ كلیات در جزئیات دچار تغییرات شد. ما خط كلی قصه را حفظ كردیم ولی در بازنویسی جزئیات قصه را تغییر دادیم شخصیتها، وقایع در روند داستان و نگاه و روایت تغییر كرد و آن چیزی شد كه من شخصا از سینمای كمدی در ذهن داشتم. به هر حال هر كارگردانی نوع نگاه و روایت مخصوص بهخود را دارد و من با نگاهی كه به پیرامونم داشتم ولی در نهایت برگرفته از روح همان فیلمنامه به لحاظ قصه بود، را كارگردانی كردم.
• نسخهای كه در جشنواره به نمایش درآمد، با نسخهای كه هماكنون روی پرده است، متفاوت است. دلیل این تغییرات بهخصوص عوض كردن پایان فیلم چه بود؟
من قبل از نمایش جشنوارهای فیلم، یك سكانس پایانی داشتم كه به این شكل بود؛ زمانی كه فیلم به پایان میرسید زن و شوهر كه پشت هم قرار میگیرند و از هم دفاع میكنند، دوربین از پنجره مهتاب گرفته فاصله میگیرد و خرس قهوهای كه همیشه روی زمین بود، این بار روی كاناپه خوابیده و آرامش بهوجود آمده در خانه، در سرتاسر آن به نمایش گذاشته میشود. دوربین به سمت اتاقهای ساكت و آرام میرود و فیلم به پایان میرسد.
این پایان با فضای كلی و شكل و شمایل فیلمسازگار بود ولی با توجه به احترامی كه برای سرمایهگذار فیلم قائلم، بهنظر ایشان كه معتقد بود این پایان به دور از فضای خندهدار و مفرح فیلم است، توجه كردم اما در جشنواره با حذف این بخش، احساس كردیم كه پایان فیلم كمبودی دارد كه به خاطر آن یك سكانس اختتامیه دوباره برای آن طراحی كردیم و فیلمبرداری مجدد انجام شد. در طول فیلم نیز به اندازه حدود 2دقیقه برای كمك به تند شدن ریتم، حذف شد.
• فیلمنامه «خروس جنگی» چندین بار دست به دست شد. ابتدا قرار بود علیرضا داوودنژاد آن را بسازد. بعد صحبت از فریدون جیرانی و مهدی صباغزاده شد و در نهایت شما آن را كارگردانی كردید. چه نكاتی در فیلمنامه وجود داشت كه مجاب به ساخت آن شدید؟
من نمیدانم كه همین فیلمنامه قرار بود توسط این دوستان ساخته شود یا یك مشابهت اسمی وجود داشت اما در نهایت هر كس دیگری این فیلمنامه را میساخت قطعا نتیجه كار، متفاوت از دیگری بود. صرفنظر از خوبی و بدی، قطعا هیچ مشتركات ساختاری بین كار كارگردانهای مختلف وجود ندارد. هر كارگردانی نوع نگاه و روایت خاص خود را دارد. اما اینكه چرا این فیلمنامه را انتخاب كردم قطعا ظرفیتها و پتانسیلهایی در این فیلمنامه بود كه با دستمایه قرار دادن سوژه، حرفهایی كه دوست داشتم را بیان كردم. رعایت اعتدال در زندگی و در همه شئون، اینكه هر كسی سر جای خودش باشد، اینكه درك متقابل از یكدیگر داشته باشیم. چیزی بود كه میپسندیدم تا بهصورت غیرمستقیم بیان كنم و از فضای 2 خطی این داستان در این مسیر استفاده كردم.
• حضور رضا عطاران و مریلازارعی، چقدر در سامان یافتن «خروس جنگی» مؤثربود؛ بهخصوص رضا عطاران كه تجربه زیادی در بازیگری و كارگردانی در ژانر كمدی دارد و قاعدتا باید پیشنهاداتی در طول كار داده باشد؟
این فیلمنامه با شكل حاضرش مختص تركیب بازیگرانی مثل رضا عطاران و مریلا زارعی بود. اگر این تركیب عوض میشد «خروس جنگی» شكل دیگری پیدا میكرد و روایت فرق میكرد. در سینما همه اجزا باید با یكدیگر متناسب باشند یعنی با تغییر بازیگر ممكن است ما نیاز به تغییر دكوپاژ، تغییر میزانسن و دیالوگ داشته باشیم. اما اینكه رضا عطاران چقدر تجربیاتش را وارد كار كرد؛ بهنظر من روح كلی فیلم در نهایت توسط یك نفر كه همان كارگردان است هدایت میشود و شكل میگیرد اما آنچه قطعی بود اینكه من روایت خاص خودم را كه از كمدی داشتم در این فیلم اعمال كردم.
• یكی از خصوصیات و ویژگیهای كار عطاران بداهه پردازی هایش است. دست او در «خروس جنگی» برای بداهه پردازی تا چه اندازه باز بود؟
نوع دكوپاژ ما، با بداهه پردازی فاصله داشت. تقطیع پلانها به شكلی بود كه بداهه كمكی به كار نمیكرد به جز اینكه ریتم داستان را متفاوت میكرد. شاید بداهه در تلویزیون كاربرد داشته باشد اما در سینما استفاده كمتری دارد. در كار ما همه چیز نوشته شده بود و مشخص بود قرار است چه اتفاقی بیفتد.
• «خروس جنگی» را تا چه اندازه متاثر از موج كمدی رمانتیكهایی میدانید كه پس از «آتشبس» در سینمای ایران ساخته شدند؟
شاید بهطور ناخودآگاه از این موج تاثیر گرفته باشم ولی هیچچیز آگاهانه نبوده است. من كمتر فیلم میبینم و به همین خاطر متاثر از موج و حركت خاصی نیستم. من فیلم خودم و روایت خودم را دارم و به اطرافم با همان نگاه خاص و با همان طرز فكر خاصی كه دارم میپردازم.
منبع : همشهری
تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی