نگاهی تازه به ریشههای حیات آلمانی ها
درباره كار تازه و طولانی ادگار ریتز آلمانی به سبب پخش آن در جشنواره ونیز
این فیلم ساخته ادگار ریتز سینماگر مۆلف آلمانی و همراه با بازگشت او به روستایی خیالی كه نامش ؟ و مطرح كردن قصهای دیگر از قرن مذكور با سبك و روشی منحصر به خود وی است. اگر نام و وصف شاباخ و چیزی با این اوصاف و اسم كه برخی كارهای این اوصاف و اسم كه برخی كارهای دیگر ریتز هم آمده، باید حتماً متذكر شد كه این سینماگر اهل تحقیق و مطالعه ژرمن معمولاً به قرن بیستم و دفاع آن میپرداخت و از محدود دفعاتی است كه به یك قرن قبل تر و سالهای میانی قرن نوزدهم و سال 1840 و قدری بعد از آن رجوع و در آن جا طرح قصه و تشریح ماجرا میكند.
فرهنگ پروسها
به واقع «هیمات» عنوان مشترك یك سری فیلم است كه ریتز با هدف شرح دادن تاریخ حیات آلمان و بهتر بگوییم تشریح زندگی ملتی كه در منطقهای كه بعداً آلمان نامیده شد، طی یك ربع قرن اخیر ساخته و هریك از آنها از اتفاقاتی میگویند كه فرهنگ ژرمنها و پروسها و اتریشیها را شكل داد و در نهایت سرزمین آلمان را به وجود آورد. یك حسن نسخه جدید Heimat این است كه حتی افراد غیر مطلع از نسخههای قبلی و آنهایی كه آثار پیشین هیمات را ندیدهاند، میتوانند این یكی را ببنند و كاملاً از آن سر درآوردند و به واقع با یك كار كاملاً مستقل طرف باشند. در قلب این قصه تازه ما با پسر جوان یك كارگر مشهدی روبرو هستیم كه در گوشهای از خاك سرزمینی كه بعداً آلمان نامیده شد، مشغول كار و تلاش است اما بر خلاف پدرش به لحاظ تحصیلی در سطوحی بالا قرار دارد و آرزویش فرار از دردسرها و ناامنیهای این منطقه از اروپا و رفتن به آمریكای جنوبی كم تنشتر و مقیم شدن در آنجا تحت عنوان یك مهاجر است. اینها البته مثل معمول بهانهای برای ریتز جهت نقب زدن در قسمتی دیگر از تاریخ حیات دولت و مردمان پروسیا است كه بعداً به آلمان تبدیل شد و بهتر بگوییم آلمان از آنها نشات گرفت. ما در راستای این قصه با اقوام و وابستگان متعدد این كاراكتر و زندگی آنها هم آشنا میشویم و به این ترتیب فیلم تازه Heimat نه فقط ترسیم زندگیهای چند انسان و حتی چند خاندان بلكه شرحی بر فرهنگ پروسها و جامعه آلمان در سالهای بعدی است و میگوید كه چگونه در دهه 1840 ملتی كه بعدها آن را با نام آلمان شناختیم، پایههای خود را برقرار و تقویت كرد.
به واقع «هیمات» عنوان مشترك یك سری فیلم است كه ریتز با هدف شرح دادن تاریخ حیات آلمان و بهتر بگوییم تشریح زندگی ملتی كه در منطقهای كه بعداً آلمان نامیده شد، طی یك ربع قرن اخیر ساخته و هریك از آنها از اتفاقاتی میگویند كه فرهنگ ژرمنها و پروسها و اتریشیها را شكل داد و در نهایت سرزمین آلمان را به وجود آورد.
دور از ذائقه مردم زمان
و چند این اتهام همیشه به ریتز وارد شده كه فیلمهایش بیش از حد طولانی و مختص ژرمنها است، ولی او هواداران مخصوص به خود را دارد و كارهایش، كارهایی به اصطلاح فستیوالی هستند و مدیران جشنوارهها مشكلی بابت جای دادن فیلمهای او در برنامههای فستیوال خود ندارند ولی در زمینه اكران عمومی فیلمهای ریتز همین حرف و رایزنی را نمیتوان داشت زیرا اولاً طول مدت فیلمهای ریتز و به عنوان مثال همین یكی بیش از حد زیاد است و دوماً كاراكترها و برخی قصهها و اتفاقات این سری فیلمها به شدت از باور آدمهای این دوره دور است و حتی نسل كنونی و مردمان فعلی آلمان هم اطلاعی از آن چه در «خانه از خانه» میآید، ندارند و از آدمها و دورهای میشنوند كه هیچ سنخیتی با آنها ندارد.
خاندان خیالی
یكی از شخصیتهای اصلی این فیلم و البته قصه گوی » و كسی كه ماجراها حول محور او میگذرد، یالكوب (با بازی یان ویتمر اشنایدر) است كه یكی از سه فرزند مارگارت (ماریتا بروئر) و یوهان سیمون (رودیگر كریسه) است و دومی طبق قصه ریتز پایه و اساس و «بزرگ» خاندان خیالی شاباخ است. ما در شهر هانس روك واقع در منطقه وسیع راین لند بسر میبریم كه بعداً در دل كشور آلمان جای گرفت و از شاكلههای این كشور شد و اگر بخواهیم آدرس دقیقتری بدهیم، اینك در غرب آلمان و در نزدیكی مرز لوكزامبورگ جای دارد. لنا خواهر یاكوب (ملانی فوش) مدتی است كه از روستا رفته تا در كنار همسرش (مارتین اشلایمر) زندگی كند. همسر او یك كشاورز در منطقه موزلر است. از همان آغاز رقابتی بالنسبه آرام و توام با نجابت بین یاكوب و برادر بزرگش گوستا و (ماكسیملیان شید) برقرار است و با اینكه یاكوب مایل است با زنی جوان به نام خچن (آنتونیا بیل) از روستای مجاور وصلت كند، این گوستاو است كه به اجبار و اصرار سراف خانواده با این زن پیمان زناشویی میبندد. این گونه مسایل پایهای یاكوب را در این منطقه سست و میل او را به ترك منطقه بیشتر میكند و این چنین است كه وقتی یك مرد از منطقه فیلمش (بلژیك آینده) از راه میرسد كه بدنبال مردانی میگردد كه وی را در مهاجرت به برزیل همراهی كنند و به یاكوب چنین پیشنهادی را میدهد، وی میپذیرد. این پیشنهاد بعداً به گوستاو و چچن ؟ میشود و تازه از این لحظه است كه آنها میتوانند سرزمینشان را از منظر كسانی ببینند كه آنجا نبوده و در مكانی دیگر زیستهاند و این همان نگرشی است كه ادگار ریتز میخواهد.
سرزمین متفاوت
نسخه جدید هیمات با این اوصاف بر ونیز 2013 جنبهای تاریخیتر و پژوهشیتر بخشیده و این نیز ادامهای بر فرآیند مشابه «هیمات»های قبلی ریتز است، سناریوی فیلم جدید كه او و گرت هایدن ریش به اتفاق نوشتهاند به هر یك از بازیگران این امكان را میبخشد كه لااقل در یك سكانس جلب نظر كنند و فیلمبرداری ژرنوت رول و موسیقی متن مایكل رایسلر نیز از محسنات «خانه از خانه» است. این خانه و سرزمینی است كه فقط در سری آثار رایتز میتوان یافت.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع :روزنامه بانی فیلم / وصال روحانی