تبیان، دستیار زندگی
«جو» فیلم جدید دیوید گوردون گرین آمریکایی که اخیرا در دو فستیوال معتبر ونیز و تورنتو به طور متوالی پخش شد و نوبت اکران عمومی آن در سطح جهان نیز رسیده مثل «Prince Avalanche» دیگر فیلم سال جاری وی نشانگر بازگشت او به فیلم های مستقل و تا حدی معناگراست و همچن
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بازگشت

درباره «جو»، فیلم جدید دیوید گوردون گرین


«جو» فیلم جدید دیوید گوردون گرین آمریکایی که اخیرا در دو فستیوال معتبر ونیز و تورنتو به طور متوالی پخش شد و نوبت اکران عمومی آن در سطح جهان نیز رسیده مثل «Prince Avalanche» دیگر فیلم سال جاری وی نشانگر بازگشت او به فیلم های مستقل و تا حدی معناگراست و همچنین از این حکایت می کند که او از رویکرد به فیلم های پرهزینه و متداول هالیوودی که در سال های اخیر راه او را از آثار مرسوم به Indie جدا کرده بود، دست برداشته و به راه های پرتشنج تر گذشته خود رجعت کرده است.

بازگشت

شاید این ایراد به «جو» وارد باشد که فاقد بداعت های چشمگیر و نوگرایی و کاری قابل پیش بینی است اما گرین به خوبی توانسته فضای فرهنگی و نوع زندگی در شهرهای کوچک جنوب آمریکا را به نمایش بگذارد و از اتفاقاتی بگوید که فقط در این محیط ها قابل روی دادن است.

بارزترین مشخصه

در این میان، مهمترین و بارزترین مشخصه فیلم بازی حرفه ای نیکولاس کیج در رل اصلی است ولی او هم به تنهایی برای تبدیل یک کار دارای ریشه های مستقل به یک کار عامه پسند و Mainstream کفایت نمی کند. این فیلم بر اساس سناریویی از گری هاوکینز که خود برگرفته از یک رمان سال 1991 لری براون است ساخته شده، بینندگان کارهای گرین را به یاد Undertow یکی از آثار قبلی وی هم می اندازد که گوتیک وار و باز متمرکز بر ایالات جنوبی آمریکا بود. از دیدگاهی دیگر این فیلم شبیه به «فرشتگان برمن» یک درام کمتر دیده شده سال 2007 نیز هست و این به خصوص در ترسیم کاراکترهای چند وجهی و جالب در طول قصه صدق می کند و رویکردهای قدری کمیک در عین خشونت های لحظه ای، خصلت و روش جاری در این فیلم است. دیگر روش متداول در فیلم رها کردن ریتم هفته در برخی دقایق به قصد ترسیم محیطی است که وقایع در آن روی می دهد ولی در چنین فضایی هم می توان کم و بیش دریافت که چرا کاراکترهای اصلی به سمت کارهایی کشیده می شوند که فیلم قصد توضیح آن را دارد و گاهی آن را محکوم و زمانی هم صدور حکم درباره آن را به دیگران واگذار می کند.

دیگر روش متداول در فیلم رها کردن ریتم هفته در برخی دقایق به قصد ترسیم محیطی است که وقایع در آن روی می دهد ولی در چنین فضایی هم می توان کم و بیش دریافت که چرا کاراکترهای اصلی به سمت کارهایی کشیده می شوند ......

پیشینه ای پرتخلف

در نهایت همه سئوال ها متمرکز بر این نکته اساسی است که کاراکتر جورنسام (نیکولاس کیج) چگونه آدمی است و چه رویکردهایی دارد؟ از یک سو بی مسئولیتی از او می بارد و از این محل به آن محل روان و در رستوران ها در حال اتلاف وقت و آماده برای درگیری در هر لحظه ای است که ویژگی آخر او پیشینه پرتخلف و زندانی شدن وی در گذشته را موجب شده است. در عین حال جو گاهی هم مردی آرام، مثبت و خوش روحیه نشان می دهد و به دیگران اعتماد می کند و اعتماد نیز می طلبد و قسمتی از آن از یک سازمان کارگری موسوم به Tree Poisoners است که اداره آن به نمایندگی از یک شرکت تولید خوراکی های محلی به وی سپرده شده است. زندگی اعضای این گروه و ترسیم آن بخشی قابل توجه از زمان «جو» را به خود اختصاص می دهد و یکی از جدیدترین افراد اضافه شده به این جمع گری جونز (تای شریدان) است که یک جوان مودب و پرکار و تابع اصول نشان می دهد.

بازگشت

مرد پیر و بی مسئولیت

پدری گری هم که وید نام دارد (با بازی عالی گری پولتر) به جمع کاراکترهای این قصه تعلق دارد و ما او را مرد پیر بی مسئولیتی می یابیم که به جای کار کردن و صادق بودن ترجیح می دهد دور و برگری چرخ بزند و از دستمزد وی که محصول تلاش فراوان است، سهمی را برای خود بردارد. رفتارگری نیز همان طور که قبلا آمد، نمونه نیست و خود او هم به سمت اتفاقاتی می رود که قابل پذیرش نیست و نگاه نگران اقوام وی را به دنبال او می کشد. احساس جو این است که توان و ظرفیت های پدرانه وی نیز کاهش یافته و او نمی تواند همانی باشد که می خواهد و یک وجه دیگر ماجرا کشیده شدن کاراکتر جو به درگیری هایی است که می تواند برای او خطرسازتر باشد و یک نمونه آن منازعه اخیری که سبب شد جو در یک رستوران مورد تهاجمی شدید قرار گیرد و به آینده خود بدبین تر شود.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع :روزنامه بانی فیلم /وصال روحانی

مطالب مرتبط:

فیلم خوبی که ما را نگران می کند

راهزنی اندیشه در جزیره شاتر (قسمت اول) 

 برزخ بی‌روزن یک خواب دزد