تبیان، دستیار زندگی
اساس شکل گیری درام در دنیای شب، بیرون بر مبنای اثرات مخرب حرفهای نگفته و بی ارتباطی محض در دل شالکه ای پوسیده از ارتباط های عرفی است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چراغ های رابطه تاریک اند

نگاهی به فیلم "شب ، بیرون"



اساس شکل گیری درام در دنیای "شب، بیرون" بر مبنای اثرات مخرب حرفهای نگفته و بی ارتباطی محض در دل شالکه ای پوسیده از ارتباط های عرفی است.

فیلم شب، بیرون

در نگاه نخست، جنس دیالوگ ها و مناسبات موجود میان شخصیت ها در فیلمنامه "شب، بیرون" به شدت سطحی و کم مایه به نظر می رسد. در واقع چیزی تحت عنوان دیالوگ و ارتباط میان شخصیت ها به چشم نمی آید . هر آنچه در فیلم دیده می شود، به نوعی نمایش بی ارتباطی محض است. بر مبنای عادت عرفی ، اینکه سه شخصیت در یک اتومبیل بارها و بارها از سر جدال باهم ، قهر و ماشین را ترک می کنند، از جایی به بعد آزاردهنده به نظر می رسد.همچنین اینکه هیچ اطلاعاتی بین شخصیت ها تبادل نمی شود و همه حرفها در حد شوخی ها و کلنجار رفتنهای کودکانه باقی می ماند، در نوع خودش آزار دهنده است.
این همه اما تا زمانی پابرجاست که منطق نامتعارف حاکم بر اثر را درک نکرده باشیم.نکته حایز اهمیت این است که نقاط بحران ساز برای سه شخصیت اصلی قصه، نقاطی است که پای حرفهای ناگفته و درون سینه مانده به میان کشیده می شود. برای نمونه می توان به جایی اشاره کرد که توسکا از قطع ارتباط با پدر می گوید و در این باره با توماج جدل می کند. در این دیالوگ ما به آنچه واقعا در ذهن توسکا می گذرد و ازآن بی خبر بوده ایم، آگاه می شویم.در دنیای این فیلم هیچ یک از شخصیت ها در عین اینکه با هم ارتباط ظاهرا نزدیکی دارند ، از حال واقعی هم باخبر نیستند.
این همه به این معناست که تماشای "شب،بیرون" بدون در نظر گرفتن منطق خود اثر، و تکیه محض بر داشته های قبلی، ممکن است مخاطب را به منجلاب عدم درک اثر بکشاند.
در نخستین مواجهه با "شب ،بیرون" اینطور به نظر می آید که هر آنچه ریشه در زمان حال و رخدادهای بداهه و در جریان میان سه شخصیت اصلی داستان فیلم دارد، با تکیه بر اصل همذات پنداری، بر محور اصل ایجاد صمیمت باور پذیرو به دور از تفرعن میان شخصیت ها، باعث مجاب شدن مخاطب برای همراهی با اثر تا به انتها می شود. در واقع نقطه قوت داستان گویی تصویری در ساخته کاوه سجادی حسینی باور پذیر و همراهی برانگیز از آب در آمدن دیالوگ های جاری میان توسکا، توماج و امیر حسین است.

داستانک هایی که در میانه می آیند ومی روند چندان چنگی به دل نمی زنند و حداقل چندان قوت و قدرتی ندارند که بتوانند شانه به شانه فضای مربوط به زمان حال داشته باشند.


این همه در حالی رخ می دهد که داستانک هایی که در میانه می آیند ومی روند چندان چنگی به دل نمی زنند و حداقل چندان قوت و قدرتی ندارند که بتوانند شانه به شانه فضای مربوط به زمان حال داشته باشند. در واقع رخدادهایی که ریشه در گذشته دارند به قطعاتی شبیه هستند که به درستی در ظرف زمان حال حل نشده اند و می توان به راحتی آنها را از باقی جریان رخدادهای فیلم تمیز داد. برای نمونه ماجرای عشق و نفرت گل درشت و کلیشه ای میان پریسا و توماج و حتی علاقه پنهان امیر حسین به توسکا به هیچ عنوان بویی از تازگی نبرده اند و به درستی ساخته و پرداخته نشده اند تا از غلظت چیده شدگی و زمختی حضورشان در قالب فیلمنامه کاسته شود.

در اولین مواجهه با اثر و قبل از درک معنایی که فیلمساز به دنبال انتقال آن است، برگ برنده سجادی حسینی موفقیتش در ایجاد حس همدلی میان مخاطب و سه شخصیت اصلی فیلم است. در واقع نمی توان تصور کرد که در صورت عدم درگیری مخاطب با احساس نگرانی در مورد سرنوشت توسکا در انتهای فیلم چه اتفاقی برای فیلم می افتاد.
به بیان بهتر در غیاب شاید تعمدی انسجام و عمق لازم در سر و شکل دادن به داستانک ها و رخدادهای فرعی داستان که در طول زمان شب گردی و شهرگردی شخصیت های داستان، و در شرایطی که فیلم با کم مایگی و روایت سرسری داستانک ها روبرو است، تنها داشته کارگردان و نویسنده غافلگیری نهایی و شیوه پایان بندی اثر است.

فیلم شب، بیرون

اما اصل بی ارتباطی و جدا افتادگی شخصیت ها از یکدیگر به کلیدی ترین دیالوگ فیلم مرتبط است، جایی که توسکا بعد تحمل جدل و سر به سرگذاشتن های ریز و درشت در طول شب، دیالوگی نزدیک به این مضمون می گوید که "آدم وقتی میبینه چقدر از کسایی که فکر می کرده نزدیکتریناشن دوره ، میخواد سرشو بندازه و بره یه جایی خودشو گم و گور کنه جایی که هیچ کی اونو نشناسه ".
در پایان باید گفت "شب بیرون" روایت گر اصل مخرب "حرف های نگفته" است.هر آنچه در فیلم رخ می دهد ریشه در ناگفته هایی که دارد که در انتها منجر به جدایی و جدا افتادگی شخصیت ها از هم می شود.
از منظر کارگردانی هم باید گفت "شب بیرون" چند  تک سکانسهای خوب و به یادمانی دارد که نشان از توان کاوه سجادی حسینی در کارگردانی و تسلط برشیوه اجرای صحنه هاست.در این میان سکانس خودکشی بهرام(هومن سیدی) و شیوه اجرای این سکانس و شکل دیالوگ نویسی در آن را حتما باید به عنوان یک سکانس خوب و به یاد ماندنی تلقی کرد.
به ظن این قلم "شب بیرون" یکی از قابل قبول ترین آثار در حال اکران در گروه هنر و تجربه است و حتما تجربه تماشای این فیلم خالی از لطف نیست.

شناسنامه شب ، بیرون


کارگردان:کاوه سجادی حسینی
نویسنده:کاوه سجادی حسینی
بازیگران:سهیلا گلستانی، هوتن شکیبا، حسام محمودی فرید، باران کوثری، هومن سیدی، نگار عابدی ، فرید سجادی حسینی ، حسین امیدی ، سمانه وفایی ، فرزان فیاض زاده
خلاصه فیلم:توسکا تصمیم می گیرد که قبل از سفرش به کشوری اروپایی در شب قبل از پروازش از شمال تا جنوب تهران را فیلم بگیرد و در این سفر شهری برادر و دوستشان او را همراهی می کنند. در خلال این کار اتفاقاتی برای آنها رقم می خورد...


محمدرضا مقدسیان
بخش سینما و تلویزیون تبیان

- عنوان مطلب بر گرفته از اشعار فروغ فرخ زاد