تبیان، دستیار زندگی
گذشته از مضمونی که در نسخه تلویزیونی معراجی ها مورد توجه کارگردان بود ومعلوم نشد ناظر به کدام خاستگاه اجتماعی پیش بینی شده است نوع پرداخت دراماتیک نیز در پایان بندی دچار اشکالات زیادی است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مجتبی شاعری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سریالی که خوب آب بسته شد


گذشته از مضمونی که در نسخه تلویزیونی معراجی ها مورد توجه کارگردان بود ومعلوم نشد ناظر به کدام خاستگاه اجتماعی پیش بینی شده است نوع پرداخت دراماتیک نیز در پایان بندی دچار اشکالات زیادی است

سریال معراجی ها

گفتن و نوشتن در مورد فیلم های ده نمکی سخت شده است . نقدهای تکراری به ذهنیتی که مدام تکرار می شود هم مفهوم نقد را دچار دگردیسی می کند و هم این که در مورد این فیلم ها و کارگردان مشهورش مظلوم نمایی را قوت می بخشد .

غرض نگارنده از این چند سطر تقابل با یک دیدگاه ضد سینمایی به صورت مجرد نیست چه فیلم های ده نمکی داعیه دار یک ارزش اجتماعی و فرهنگ مورد پذیرش همگانی است و طبیعتا کارگردان و فیلم هایش ناگزیر از قبول نقد محتوایی در همان اندازه ی نقد فنی خواهند بود .

نقدهایی که به فیلم های ده نمکی پیش از این وارد می شد بیشتر به عنصر شخصیت پردازی در فیلم هایش مربوط می شد و قصه ها در خط اصلی و مبنای تاثر ساده و در عین حال بی اشکال می نمود اما آن چه اثر اخیر

ده نمکی را مشمول نقدهای تندتری خواهد کرد پرداخت داستانی معراجی هاست . پرداختی که اسباب انشقاق فرهنگی را بیش از ایجاد یک وحدت ملی موجب می شود . داستان سریال معراجی ها در چند خط مختصر خلاصه می شود به مراسم تشییع و تدفین چند شهید دفاع مقدس که قرار است در یک دانشگاه به خاک سپرده شوند و در این میان دو دسته ی موافق و مخالف وجود دارند . دانشجو هایی که نگاه ارزشی دارند و موافق این کار هستند و در طرف دیگر دانشجوهایی که مخالف این اقدامند و در دیدگاه اجتماعی و اخلاقی هم انگار نماد بی هویتی هستند .

بی هویتی از این جنس که نشانه های دانش هنری و دیدگاه اجتماعی در آن ها قابل یافت است اما به شکلی بزرگ نمایی شده در برابر آنارشیست هستند که قاعده ی مدرنیته و سنت ستیزیشان بیشتر در قالب حب و بغض هاست که تعریف می شود و معنا می دهد .

طرح چنین داستانی که حتی یک گریز کوچک حتی در محافل اپوزیسیون خارج از کشور هم نداشته است شبیه تبر به دست گرفتن و از ریشه زدن است . فرهنگ جهادی هشت ساله ی مردم ایران که به هیچ وجه نمی توان یک حرکت ملی صرف آن را در نظر گرفت و قطعا ریشه های دینی آن بسیار پررنگ و تاثیر گذار تر بوده بی آن که قراری برای تقدس آن مقرر شود تبدیل به یک حماسه ی تاریخی شده است و حتی تندروترین مخالفان نظام حاکم در ایران به خود اجازه ی چنین نقدهایی را نمی دهند . در میان تمام این سال ها که از جنگ گذشته و گروه های تفحص هنوز هم به جست و جویشان ادامه می دهند و هر از چندگاهی اجساد شهدا به شهرها منتقل می شود هرگز از دیدگاه همان اپوزیسیون نقدی مطرح نمی شود . با این حال چطور کسی که خود را وامدار چنین فرهنگی می داند در قالب یک داستان یا یک فیلم چنین شائبه ای را مطرح می کند ؟ این نگاه ده نمکی شاید سیاه نمایی برخی از دیدگاه سیاسی و مرام های اجتماعی باشد و گرنه چیزی که مابه ازا بیرونی و اجتماعی ندارد تنها در یک داستان تخیلی قابلیت تعمیم دارد .

طرح چنین داستانی که حتی یک گریز کوچک حتی در محافل اپوزیسیون خارج از کشور هم نداشته است شبیه تبر به دست گرفتن و از ریشه زدن است . فرهنگ جهادی هشت ساله ی مردم ایران که به هیچ وجه نمی توان یک حرکت ملی صرف آن را در نظر گرفت و قطعا ریشه های دینی آن بسیار پررنگ و تاثیر گذار تر بوده بی آن که قراری برای تقدس آن مقرر شود تبدیل به یک حماسه ی تاریخی شده است و حتی تندروترین مخالفان نظام حاکم در ایران به خود اجازه ی چنین نقدهایی را نمی دهند

علاوه براین شاخ و برگ دادن به نسخه ی سینمایی برای ساخت یک مجموعه ی تلویزیونی هم مشمول اسباب گسترش یک داستان پر شخصیت و پراتفاق نیست . حکایت خانواده ای که تنها فرزندشان به جنگ می رود و پیکرش باز نمی گردد و ربط دادن آن به متحول شدن بخشی از جوانان امروزی چندان درست از کار در نیامده است . تعدد شخصیت ها که بیشتر یادآور تیپ سازی نمایش های کمدی عامه پسند هستند تا شخصیت پردازی با تعاریف دراماتیک نه فقط در پایان بندی که از همان ابتدا دچار از هم گسیختگی ست . ربط دادن آدمی های قصه به خواست نویسنده و کارگردان اتفاق می افتد و الزام داستان در نیاز ابتدایی نیست . به تحول رسیدن دانشجو ها هم در یک سری اتفاقات متافیزیکی شکل می گیرد و کرنش آن ها در برابر حقیقت واقع شده قاعدتا باید براساس یک پیش زمینه یا یک مبنای فکری و اعتقادی از قبل تعیین شده باشد که اگر این گونه نباشد وجه عینیت بخشیدن به تصمیم سفر دانشجوها تا همراهی دچار چالش جدی خواهد بود .

علاوه بر این همه پایان بندی داستان در نتیجه گیری و در شیوه ی اجرایی کردن فیلم نامه بسیار عجولانه صورت می گیرد . در قسمتی قابلیت دو سه قسمت تلویزیونی دارد تکلیف همه چیز مشخص می شود . تکلیفی که کارگردان برای شخصیت ها و حتی تماشاچی صلاح دانسته است .

مجتبی شاعری

بخش سینما و تلویزیون تبیان