تبیان، دستیار زندگی
اکباتان مانند دیگر فیلم های مهرشاد کارخانی فیلم بی ادعا و صمیمی است. کارخانی مسیر خود را تا اکباتان درست طی کرده است، به دلیل اینکه او به دنبال سینمایی از نوع خیابانی اجتماعی است که نسل جدید فیلم سازان امروز ما کمتر به سراغ آن می روند، و شاید هم اصلا شنا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قصه گفتن بدون لکنت

مروری بر  فیلم "اکباتان"


"اکباتان" مانند دیگر فیلم های مهرشاد کارخانی فیلم بی ادعا و صمیمی است. کارخانی مسیر خود را تا اکباتان درست طی کرده است، به دلیل اینکه او به دنبال سینمایی از نوع خیابانی اجتماعی است که نسل جدید فیلم سازان امروز ما کمتر به سراغ آن می روند، و شاید هم اصلا شناخت کافی از این نوع سینما نداشته باشند.


اکباتان

"اکباتان" مانند دیگر فیلم های مهرشاد کارخانی فیلم بی ادعا و صمیمی است. کارخانی مسیر خود را تا اکباتان درست طی کرده است، به دلیل اینکه او به دنبال سینمایی از نوع خیابانی اجتماعی است که نسل جدید فیلم سازان امروز ما کمتر به سراغ آن می روند، و شاید هم اصلا شناخت کافی از این نوع سینما نداشته باشند.

یکی از مهمترین ویژگی های آخرین ساخته مهرشاد کارخانی "اکباتان" این است که اول از هر چیز هویت آدم های فیلمش را درست معرفی می کند، اینکه این آدم ها از کجای شهر می آیند و متعلق به کدام طبقه و هویت اجتماعی هستند امری است بدیع که این ویژگی را در اکثر فیلم های مطرح این سالهای سینمای ایران کمتر دیده ایم.

تقدیر، تصادف، تلاش، پول و اندکی هم امید، ولیکن نه امید واهی، بلکه امیدهای کوچک و واقعی در فضاهای ملتهب و ناممکن از خصیصه های فیلم های کارخانی هستند. البرز شخصیت اصلی فیلم "اکباتان" با کورسویی از امید از زندان بیرون می آید و تصمیم می گیرد شرایط امن و آرامشی را برای دریا خواهرش فراهم سازد. البرز ذاتا آدم ناامیدی نیست او در چهره اش بغض آشکاری دارد و اندکی خسته و سرخورده به نظر می رسد، مانند شخصیت میکائیل در فیلم "ریسمال باز" البرز اندکی متفکر است و کم حرف می زند و آدم عملی گرایی است.

تقدیر، تصادف، تلاش، پول و اندکی هم امید، ولیکن نه امید واهی، بلکه امیدهای کوچک و واقعی در فضاهای ملتهب و ناممکن از خصیصه های فیلم های کارخانی هستند.

ولی پیچیده ترین شخصیت فیلم، شهباز است با بازی روان و بسیار دلنشین شاهد احمدلو. شهباز با همه ترفندهایی که از شروع آشنایی اش به البرز می زند تا مرز یک ضد قهرمان منفی پیش می رود ولیکن دیالوگ های حساب شده ای که برای او نوشته شده آن قدر تأثیر گذار هستند که از شهباز یک ضد قهرمان خاکستری بسازد. (نباید اشتباه کنیم شهباز فیلم اکباتان با داود رشیدی فیلم "فرار از تله" تفاوت دارند.)

اکباتان

در جایی داخل ماشین شهباز رو به البرز می گوید: اگر بخوای سالم زندگی کنه همینه دیگه، میشی آس و پاس. فیلمساز خواسته بگوید: دوران و زمانه سالم زندگی کردن بسر آمده، حتی برای آدم هایی مانند شهباز که به اخلاقیاتی پایبندند و هنوز آرامش را در حیاط خانه قدیمی کنار هیزم آتش و صفحه گرام تپاز جستجو می کنند....

تا قبل از آمدن البرز همه آدم های فیلم به شکلی زندگی عادی خود را می گذارنند، هر چند ناراضی از اصلان جوان صاحب بنگاه مسکن بگیر تا دریا که برای او کار می کند و باقی شخصیت ها همگی از شرایط خود ناراضی هستند حتی صاحب رستوران که شهباز به سراغ او می رود.

اکباتان

شهباز که در کلافگی زندگی خود گیر کرده است. با تمام تجربیاتی که در کارش دارد بدش نمی آید این شرایط را تغییر دهد و با رو در رو شدن با البرز این تغییر آغاز می شود ولی به چه قیمتی، دستبرد زدن به پول و طلاهای برادر ناتنی خود آن هم در قبرستان بهشت زهرا که به پایانی تلخ و تراژیک تبدیل می شود.

تعلیق های سراسر فیلم همگی درست از آب در آمده اند و بیننده عادی را تا پایان با خود می کشد و هشداریی که فیلمسازی با ظرافتی سر راه دو شخصیت البرز و شهباز قرار می دهد از نکات قوت فیلم هستند. تصویرهای جذاب، نور، و قاب بندی ها مانند دیگر فیلم های کارخانی فکر شده است و در خدمت فیلمنامه ای نسبتا سر راست قرار گرفته اند.

سکانس های قبرستان و گریز دو شخصیت اصلی از میان گورهای خالی و سکانس پایانی در زیر باران از بیاد ماندنی ترین صحنه های "اکباتان" هستند و یادآور ضد قهرمان های فیلم های خیابان چون "جیب بر خیابان جنوبی" ساموئل فولر و یا "این فرار مرگبار" سام پکین پا، هستند. با اینکه "اکباتان" اقتباس آزاد از فیلم زیبای فرار از تله جلال مقدم است، ولیکن خود فیلمی است مستقل و تأثیرگذار که هیچ گونه ادعایی ندارد و در میان بعضی از فیلم های جشنواره امسال چند و سر و گردن بالاتر قرار می گیرد.

بخش سینما و تلویزیون تبیان


منبع:مهر