تبیان، دستیار زندگی
سینمای ایران در سی سالی که گذشت ( قسمت اول ) پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در بهمن 1357 دگرگونی های وسیعی را در سطح جامعه به وجود آورد که سینما نیز به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی از این قاعده مستثنی نبود. سینمایی که در سال های ابتدایی دهه 1350 به او
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

از سرباز اسلام تا عروس

کانی مانگا

سینمای ایران در سی سالی که گذشت ( قسمت اول )

پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در بهمن 1357 دگرگونی های وسیعی را در سطح جامعه به وجود آورد که سینما نیز به عنوان یک پدیده فرهنگی و اجتماعی از این قاعده مستثنی نبود. سینمایی که در سال های ابتدایی دهه 1350 به اوج ابتذال رسیده و بسیاری از مرزهای اخلاقی را درنوردیده بود.

به گزارش ایرنا ، این زیاده روی و افراط دو دلیل عمده داشت: نخست بی پروایی سازندگان این فیلم ها در نمایش مسائل غیر اخلاقی که هیچگاه مورد قبول مردم ایران نبود و دیگر اینکه سطح سلیقه مردم به دلیل نمایش فیلم های مطرح هالیوود و سینمای اروپا و نیز موج نوی سینمای ایران بالا رفته و دیگر چنین فیلم های سخیفی را نمی پذیرفتند.

پس از انقلاب ،سینما تا مدتها حالتی بلاتکلیف داشته و در برزخ به سر می برد؛ از یک طرف بسیاری از بازیگران سینما با معیارهای انقلابی همخوانی نداشتند و از طرف دیگر کمبود نیروهای متعهد و انقلابی به شدت حس می شد. در این دوره فیلم های فراوانی با محوریت شخصیت های انقلابی و ساواک و شکنجه هایش و ظلم رژیم شاهنشاهی تولید شده که اکثر قریب به اتفاق آنها کیفیت نازلی داشته و رگه هایی از ابتذال در آنها دیده می شد!

عروس" در سینمای آن سالها اتفاق تازه ای بود چرا که در آن بازیگرانی جوان و خوش چهره حضور داشته و فیلم نیز بسیار خوش رنگ و لعاب و دیدنی از کار درآمده بود.فروش فوق العاده فیلم که پدیده اجتماعی سال هم لقب گرفته بود،راه را برای ساخت فیلم های جوان پسند ومتکی بر ستاره را باز نمود.

تعدادی از این فیلم ها که بعضا توسط فیلمفارسی سازهای سابق ساخته می شد، به حدی ضعیف بود که وزارت ارشاد از اعطای پروانه نمایش به آنها خودداری می کرد. تماشاگران هم که سینمای آن دوران و برخی بازیگرانش را کاملا به یاد داشتند به مخالفت برخاسته و صدای اعتراضشان به ممنوعیت کاری بسیاری از آنان منجر شد.به عنوان مثال در یکی از این فیلم ها، بازیگر مشهور فیلم های به اصطلاح جاهلی که نقش یک روحانی را بازی می کرد خشم مردم را برانگیخته و مورد ضرب و شتم قرار گرفت! همچنین در بسیاری از فیلم های مذکور شعور تماشاگر به بازی گرفته شد که به عنوان نمونه می توان به فیلم "سرباز اسلام" ساخته امان منطقی اشاره کرد که در نمایی از فیلم، انقلابیون حرکت زیرزمینی خود را با حضور در زیر زمین آغاز کردند.

دونده

با انتخاب سید محمد بهشتی به ریاست معاونت سینمایی ارشاد تا حدودی وضع بهتر و هرج و مرج حاکم بر سینما که طبیعی هم بود،کمتر شد. در همین اثنا با آغاز جنگ تحمیلی، سینمای ایران به این سمت و سو کشیده شده و به تولید فیلم هایی با مضامین جنگی و محوریت دفاع قهرمانانه مردم پرداخت.

فیلم های دفاع مقدس در بالا بردن روحیه مردم و روح شجاعت در رزمندگان آن هم درجنگی کاملا نابرابر موفق عمل می کرد به گونه ای که می توان از ضعف های تکنیکی و ساختاری آن چشمپوشی کرد.

در واقع بخش عمده این کارها تاریخ مصرف داشته و دیگر نمی توان امروزه به تماشای آن نشسته و لذت برد. چرایی آن نیز ریشه در جنگ و مباحث تبلیغاتی اش داشته و این امر تنها مختص به این جنگ نبوده و در فیلم های مربوط به جنگ جهانی در سال های اوج جنگ دیده می شود.

از بهترین و استانداردترین فیلم های دفاع مقدسی سال های دهه 60 می توان به "عقابها" ساخته مرحوم ساموئل خاچیکیان و "کانی مانگا" اثر زنده یاد سیف الله داد اشاره کرد که از هر لحاظ موفق بوده اند به خصوص کانی مانگا که پس از گذشت 20 سال از تولیدش هنوز هم جذاب و دیدنی و خوش ساخت است.

فیلم هایی همچون دونده،خانه دوست کجاست،آن سوی آتش سینمایی را به مردم جهان عرضه کرد که محورش سوژه های ناب انسانی بوده و چهره متفاوتی از نظام و خلاف گفته های مغرضانه رسانه های بیگانه به مردم نشان داد.

به موازات ژانر یاد شده با حمایت بنیاد سینمایی فارابی ،سینمای به اصطلاح هنری پا گرفت و بسیاری از محصولاتش روانه جشنواره های مهم بین المللی همچون کن، ونیز، لوکارنو و ... غیره شد و در این رهگذر جوایز فراوانی نیز به دست آورد.

فیلم هایی همچون دونده،خانه دوست کجاست،آن سوی آتش سینمایی را به مردم جهان عرضه کرد که محورش سوژه های ناب انسانی بوده و چهره متفاوتی از نظام و خلاف گفته های مغرضانه رسانه های بیگانه به مردم نشان داد.

در واقع این فیلم ها به عنوان سفیر فرهنگی جمهوری اسلامی بسیار موفق عمل کرده و تماشاگر خسته از سینمای صرفا سرگرمی ساز آمریکا را به سوی خود جذب کرد.

کانی مانگا

هر چند این جریان درسالیان بعد منحرف شده و بعضا خلاف مصالح ملی عمل کرده و میزان هواداران غیر ایرانی اش نیز به شدت نزول کرده است. این ژانر سینمایی بسیاری از اِلِمانهایش را از سینمای اروپای شرقی به ویژه فیلمسازانی همچون آندره وایدا، سرگئی پاراجانف و آندری تارکوفسکی گرفته و به شدت به مفاهیم انتزاعی مطروحه در آن وفادار بود.

پس از پایان جنگ در سال 1367 فیلم های دفاع مقدس از حالت تبلیغاتی خارج شده و واقعیت های خشن و بی رحمانه جنگ را به مردم نشان دادند و بعضا کارگردان هایی همچون ابراهیم حاتمی کیا به عوارض و پیامدهای آن پرداختند که از جمله آنها می توان به وصل نیکان و از کرخه تا راین اشاره کرد.

در کنار این سینما فیلم های حادثه ای و به اصطلاح اکشن که گیشه پر رونقی هم داشت ،تولید می شد که ستاره بیشتر آنها جمشید هاشم پور با سر تراشیده مشهورش بود!

جشنواره فیلم فجر سال 1369 به لحاظ تعدد فیلم های جذاب و پرمحتوا و نیز کثرت سوژه درتمام دوره های جشنواره ،یگانه است.

سینما تا مدتها حالتی بلاتکلیف داشته و در برزخ به سر می برد؛ از یک طرف بسیاری از بازیگران سینما با معیارهای انقلابی همخوانی نداشتند و از طرف دیگر کمبود نیروهای متعهد و انقلابی به شدت حس می شد.

فیلم هایی همچون آپارتمان شماره 13 ساخته یدالله صمدی ،مجنون اثر رسول ملاقلی پور و عروس ساخته بهروز افخمی به رقابت با یکدیگر پرداختند و سالی رویایی را برای سینمادوستان رقم زدند.

"عروس" در سینمای آن سالها اتفاق تازه ای بود چرا که در آن بازیگرانی جوان (نه به ضرب گریم جوان شده!)و خوش چهره حضور داشته و فیلم نیز بسیار خوش رنگ و لعاب و دیدنی از کار درآمده بود.فروش فوق العاده فیلم که پدیده اجتماعی سال هم لقب گرفته بود،راه را برای ساخت فیلم های جوان پسند ومتکی بر ستاره را باز نمود.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی