تبیان، دستیار زندگی
فیلم‌ها و سریال‌هایی با الگوی تونل زمان همیشه از جذاب‌ترین آثار نمایشی بوده‌اند. این الگو یكی از موقعیت‌ها‌یی را پیش روی برنامه‌ساز قرار می‌دهد كه در ذات خود دارای پتانسیل بالای حس آفرینی در مخاطب است؛ حال این حس می‌تواند در حیطه ترس یا تعجب قرار گیرد و
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جذابیت‌های بلاتكلیف

مسافر زمان 2

فیلم‌ها و سریال‌هایی با الگوی تونل زمان همیشه از جذاب‌ترین آثار نمایشی بوده‌اند.

این الگو یكی از موقعیت‌ها‌یی را پیش روی برنامه‌ساز قرار می‌دهد كه در ذات خود دارای پتانسیل بالای حس آفرینی در مخاطب است؛ حال این حس می‌تواند در حیطه ترس یا تعجب قرار گیرد و یا در حیطه خنده و كمدی. وجود آثار پرفروش و موفقی چون سری فیلم‌های بازگشت به آینده رابرت زمه‌كیس و ترمیناتورهای نمایش داده شده موید این نظر است كه حركت در زمان و ارائه زمان‌های گذشته و آینده در عالم تصویر بسیار مورد توجه مخاطبان سینما و تلویزیون است.

به گزارش همشهری ، در هر حال یك برنامه‌ساز با انتخاب این الگو، ریسك‌پذیری موفقیت اثر خود را به حداقل می‌رساند اما به دلایلی چند این الگو در سریال‌سازی‌ نیز نیاز به دقت فراوان دارد چرا كه همین موقعیت جذاب داستانی در صورت عدم ‌رعایت پاره‌ای از ضوابط تولیدی، می‌تواند اثری جدی در این حوزه را به اثری مضحك و اثری كمدی را به فیلم یا سریال بی‌نمك تبدیل كند.

این نكات را می‌توان با نگاهی به سریال «مسافر زمان 2» پی‌گرفت.

در هر حال یك برنامه‌ساز با انتخاب این الگو، ریسك‌پذیری موفقیت اثر خود را به حداقل می‌رساند اما به دلایلی چند این الگو در سریال‌سازی‌ نیز نیاز به دقت فراوان دارد چرا كه همین موقعیت جذاب داستانی درصورت عدم‌رعایت پاره‌ای از ضوابط تولیدی، می‌تواند اثری جدی در این حوزه را به اثری مضحك و اثری كمدی را به فیلم یا سریال بی‌نمك تبدیل كند.

مسافر زمان ساخته مسعود نوابی، از زمره آثار تلویزیونی است كه با در نظر‌گرفتن این جذابیت‌ها تولید شده است اما نوابی با در نظر گرفتن دوره ساسانیان برای برگشت زمانی داستان سریال دست به ریسك بزرگی زده است چرا كه این دوره از تاریخ كشور ما و یا به عبارت بهتر تاریخ قبل از اسلام ما همواره در سینما و تلویزیون نادیده انگاشته شده و آثاری كه درباره آنها ساخته شده است از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی‌كند و بسیاری از آنها هم در حیطه تئاتر و یا حتی فیلمنامه‌ها و نمایشنامه‌های ساخته نشده است.

این موضوع باعث ایجاد مشكلات بزرگی بر سر راه كارگردان یك اثر است. به‌ عنوان مثال در فیلم‌ها و سریال‌هایی كه تونل زمانی هستند حرف اول و آخر را فضاسازی می‌زند هرچه یك اثر در بازتولید فضای دوره مورد بررسی خود موفق‌تر باشد و آن‌را به توقعات بیننده از تاریخ مورد اشاره بیشتر نزدیك كند، قوام آن سریال بیشتر و طبیعتا جذابیت‌های آن افزایش می‌یابد. البته در سریال مسافر زمان 2 تلاش‌های مشهودی برای رسیدن به این منظور مشاهده می‌شود و باید گفت با توجه به امكانات سخت افزاری تلویزیون ایران برای تولیدات این چنینی این پذیرفتنی است اما این باعث نمی‌شود كه به این نكته اشاره نكنیم كه فضا‌سازی‌ ناموفق این سریال (حال به هر بهانه‌ای) لطمه بزرگی به جذابیت‌های مورد انتظار از سریال‌هایی این‌چنینی زده است.

مسافر زمان 2

جدا از طراحی لباس نسبتا پذیرفتنی، فضاسازی مكانی ضعیف این سریال، قسمت‌های مربوط به دوره ساسانیان را با وجود تلاش عوامل، بسیار تصنعی و غیرقابل باور در آورده است، این در حالی است كه حكومت ساسانی از لحاظ تجمل و مختصات معماری و حتی پوشش از پرشكوه‌ترین سلسله‌های تاریخ ایران بوده است و جلال و جبروت آنها در این سریال بسیار خلوت‌تر و محقرانه‌تر از تصور بیننده از آن دوران است.

این موضوع بخصوص در نماهای خارجی بیشتر خود را نشان می‌دهد، از طرف دیگر بحث دیالوگ‌ها و تصنعی ادا كردن آن توسط بازیگران بر مصنوعی‌ بودن فضا می‌افزاید چرا كه دیالوگ‌ها اگرچه در این سریال با وسواس و دقت بسیار نوشته شده، اما گویا بازیگران زمانی برای درونی كردن دیالوگ‌ها نداشته‌اند؛ چرا كه اكثر آنها دیالوگ‌های بیرون از زبان معیار را به سختی بیان كرده و اصطلاحا دیالوگ‌ها بازی‌ها را می‌خورد. البته این امر در مورد جعفر دهقان بازیگر نقش اشكبوس صدق نمی‌كند و به‌ نظر می‌رسد او با نقش و دیالوگش بسیار بیشتر از دیگران كنار آمده است.

مخاطب تلویزیون به این دوره تاریخی به چشم حلقه مفقوده‌ای می‌نگرد كه قرار نیست در سریال‌ها و یا فیلم‌های ضعیف هدر رود بلكه به‌عنوان گوشه‌ای از هویت باستانی ما لیاقت خرج توجه ویژه‌ای را دارد.

نقش منفی فضاسازی در این سریال در بازگشت به دوران معاصر نمود بیشتری دارد، هرچه داستان در قسمت ساسانیان دارای جذابیت و موقعیت آفرینی طنز پایینی است این نقص در دوره معاصر جبران می‌شود و قسمت‌های مربوط به حضور اشكبوس در فضای شهری جذاب در آمده است، چرا كه اینجا دیگر فضا‌سازی‌ و انبوه بازیگران بلاتكلیف روی سر داستان آوار نشده است و جعفر دهقان با اشكبوس می‌تواند خالق جذابیت‌های لازم برای یك كمدی تلویزیونی باشد. به ‌عنوان مثال سكانس‌های مربوط به لباس خریدن برای ورود او به شهر بازی و علاقه‌‌اش به بستنی و حمله‌‌اش به عروسك‌های تونل وحشت و پرده سینما جذاب از كار در آمده است و مخاطب را راضی نگه می‌دارد چرا كه درست براساس الگوی آثار همگن حركت می‌كند؛ امری كه در زمان باستان سریال اتفاق نمی‌افتد.در حقیقت مقوله فضاسازی، مسافر زمان2 را به 2 قسمت جذاب و فاقد جذابیت تقسیم كرده است، از طرف دیگر نوابی در شخصیت‌پردازی این سریال نیز دچار اشتباه شده است.

مسافر زمان 2

سریال‌های تونل زمانی خود دارای پتانسیل بالایی برای ایجاد موقعیت‌های طنز هستند و اصلا نیازی نیست كه شخصیت‌هایی كمیك برای آنها تعریف كرد. آنها هرچه بیشتر خودشان باشند بیشتر در ایجاد موقعیت طنز موفق هستند. در این سریال شخصیت‌هایی با بازی علی دهكردی، رامین ناصر نصیر و مهدی صبایی بسیار نچسب و مضحك از كار در آمده‌اند، تخمه خوردن پی در پی و حماقت‌های این شخصیت‌ها اصلا خنده دار نیست و بیشتر شبیه سریال‌های مربوط به كودكان و نوجوانان دهه60 است.

گاهی رفتار آنها و اصلا حضورشان در یك سكانس كاملا بی‌استفاده و زائد است؛ درست مثل بعضی موضوعات فرعی نظیر خطابه‌هایی در مورد انحراف آیین زرتشت در دوره ساسانیان در سكانس مربوط به مسیحی شدن یكی از امیر‌زاده‌های ساسانی كه آن نیز زائد و بی‌استفاده به‌ نظر می‌رسید. ضمن آنكه در قسمت‌های میانی سریال یك طرف داستان كه در زمان باستان می‌گذرد رها می‌شود و در یك قسمت فقط زمان معاصر مورد توجه قرار می‌گیرد، در صورتی كه فرض بر این است كه این دو‌زمان به موازات هم پیش می‌روند و بیننده باید در هر قسمت به یك توازن از دو زمان موازی هم برسد.

اما فیلمنامه این سریال نیز دارای یك نقطه اتكا و محوری اساسی نیست. اصلا مشخص نیست در این سریال شخصیت محوری و گره اصلی داستان چیست و اصلا فیلمنامه چه هدفی را دنبال می‌كند. آیا تمام این اتفاقات به خاطر این است كه داستان، عده‌ای را در یك موقعیت نا‌متعارف رها كند كه بیننده به آنها بخندد؟ آیا قرار است بعد از سال‌ها این سریال از زمان ساسانیان و آداب و رسوم شان به ما اطلاعاتی بدهد و یا...؟

مسافر زمان 2

نبود این محور‌ها باعث می‌شود كه سریال مسافر زمان‌2، سریالی سرگردان و باری به هر جهت به‌ نظر برسد و هرچه بیشتر از جذابیت‌های مربوط به آثاری از این دست تهی شود. در حالی كه اگر قرار بود بعد از سال‌ها، سریالی با هر موضوع درباره دوره ساسانیان ساخته شود، بسیار بهتر بود شبكه مربوطه با اختصاص بودجه بیشتر و خرج وسواس بیشتر به هرچه بهتر شدن ساخت این سریال كمك می‌كرد. چرا كه دوره تاریخی قبل از اسلام به دلایلی بسیار از جمله ساخت آثاری در سینمای غرب در مورد سلسله‌های پادشاهی هخامنشی بسیار مورد توجه و حساسیت مخاطب تلویزیون است.

مخاطب تلویزیون به این دوره تاریخی به چشم حلقه مفقوده‌ای می‌نگرد كه قرار نیست در سریال‌ها و یا فیلم‌های ضعیف هدر رود بلكه به‌عنوان گوشه‌ای از هویت باستانی ما لیاقت خرج توجه ویژه‌ای را دارد.

تنظیم برای تبیان : مسعود عجمی