تبیان، دستیار زندگی
مهمترین جایزه جشنواره کن به یک فیلم ایرانی در چند سال گذشته به فیلم ناهید اختصاص یافته است با این وجود تمام اعتبار این فیلم به جایزه جهانی اش خلاصه نمی شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روی ساحل باران خورده

مهمترین جایزه جشنواره کن به یک فیلم ایرانی در چند سال گذشته به فیلم ناهید اختصاص یافته است با این وجود تمام اعتبار این فیلم به جایزه جهانی اش خلاصه نمی شود.

فرآوری : مجتبی شاعری - بخش سینما و تلویزیون ایران
روی ساحل باران خورده

«آلن هانتر»، منتقد اسکرین دیلی درباره فیلم «ناهید» به کارگردانی آیدا پناهنده که در حال حاضر در بخش نوعی نگاه جشنواره کن حضور دارد، یادداشتی نوشته او در این متن آورده است :
فیلم ناهید اولین ساخته آیدا پناهنده، ورود خوشایند این فیلم ساز را به جمع فیلم سازان رئالیست اجتماعی از «ویتوریو دسیکا» گرفته تا برادران «داردن»، ندا می دهد.ناهید داستان زن جوانی است که علایق قلبی اش توسط جامعه سرکوب شده است، البته شاید بتوان گفت که از نظر وجود جاذبه های درام و رعایت ظرافت ها، این فیلم نتواند به پای فیلم هایی چون «جدایی» ساخته اصغر فرهادی (۲۰۱۱) برسد ولی به طور کلی فیلم هایی از این دست، نقش زنان در جامعه امروز و احساسات آن ها در زندگی روزمره شان را برای مخاطبان ملموس و قابل فهم می کند.فیلم برداری مرتضی قیدی، یکی از نقاط بسیار قوی فیلم است؛ ثبت لحظاتی که بازتاب نور در آب رودخانه به تصویر کشیده می شود و یا هیاهوی بازار و کافه های قدیمی از نقطه های قوت فیلم است.
آیدا پناهنده، یک دهه گذشته را مشغول ساخت فیلم های کوتاه و تلویزیونی و همچنین چند مستند بوده است که کسب این تجربیات به خوبی توانسته او را در حفظ تعادل میان عناصر مختلف یک داستان پیچیده، توانمند سازد، این توانایی هم چنین توانسته او را در دیدن خوبی و بدی هر یک از این شخصیت ها به خوبی یاری کند.دیالوگ های به یادماندنی متعددی در فیلم وجود دارد که از جمله آن ها می توان به جواب تلخ شخصیت ناهید به آخرین خواسته همسر سابقش اشاره کرد، جایی که ناهید در پاسخ همسر سابقش به تلخی می گوید:«یک بار بله گفتن برای کل زندگی کافیه». پناهنده و ارسلان امیری نویسنده فیلم، شخصیتهای خوبی هم خلق کرده اند. ناهید خیلی هم حس حمایت ما را برنمی انگیزد و برای فرستادن پسر یاغی و فرمان ناپذیرش به مدرسه غیرانتفاعی و خرید یک مبل راحتی پر زرق و برق، پولی را خرج می کند که در توانش نیست. شوهر سابق او هم با این که بی ادب است و او را تهدید می کند اما در لحظاتی، نیت های خوبی هم نشان می دهد.ناهید فیلمی است که هرکدام از ما به اندازه درکمان از آن برداشت می کنیم، حتی اگر احساساتمان علیه ناهید و مشکلات لاینحل زندگی اش باشد.

آیدا پناهنده، یک دهه گذشته را مشغول ساخت فیلم های کوتاه و تلویزیونی و همچنین چند مستند بوده است که کسب این تجربیات به خوبی توانسته او را در حفظ تعادل میان عناصر مختلف یک داستان پیچیده، توانمند سازد، این توانایی هم چنین توانسته او را در دیدن خوبی و بدی هر یک از این شخصیت ها به خوبی یاری کند

آیدا پناهنده نویسنده و کارگردان ایرانی به آسانی می توانست نام اولین ساخته خود را «جدایی» بگذارد، چون او هم به شیوه ای مشابه به نمایش مشکلات طلاق و ازدواج دوباره در ایران می پردازد. خود او هم به هیچ وجه این ارتباط را نادیده نگرفته و ساره بیات یکی از بازیگران «جدایی» را در نقش اصلی فیلمش قرار داده است؛ نقش یک زن مطلقه که در شهری کوچک زندگی می کند. نتیجه هم یک ملودرام جذاب با بازیگری خوب است که هر چند از ساختار دراماتیک محکم و طنین جهانی فیلم برنده جایزه اسکار سال ۲۰۱۱ اصغر فرهادی برخوردار نیست، اما یک صدای ارزشمند دیگر را به هم سرایی سینمایی ایران درباره موقعیت زنان در جامعه اضافه می کند. ناهید با بازی ساره بیات، یک مادر مجرد است که در یکی از شهرهای ساحلی شمال ایران زندگی می کند؛ شهری که به نظر می رسد در آن ابرهای کم ارتفاع خاکستری همیشه در آسمان هستند و تیرگی خاصی را بر همه فیلم حاكم می كنند. جلوه های تصویری نقاشانه فیلم، تاثیر پذیرفته از نوری بیلگه جیلان استاد سینمای ترک است. در این شهر، ناهید زندگی سختی را به عنوان یک تایپیست می گذراند و همیشه از دوستانش قرض می کند و اجاره خانه اش عقب می افتد و سعی می کند از خود و پسر بداخلاقش امیررضا با بازی میلاد حسن پور حمایت کند. به عنوان بخشی از شرایط طلاق او از شوهر سابقش احمد با بازی نوید محمدزاده، اجازه دارد تا پسرش را خودش نگه دارد، اما به شرط اینکه هرگز دوباره ازدواج نکند ٓ شرطی که مشکل آفرین می شود چون ناهید می خواهد با مسعود با بازی پژمان بازغی که همسرش فوت شده و صاحب یک هتل است، ازدواج کند. ناهید می داند که اگر این خبر درز پیدا کند، باید آماده یک نبرد قضایی با احمد شود، یک قمارباز منحط که هنوز هم ادعا می کند او را دوست دارد و می خواهد با او باشد. فیلم پناهنده حس و حالی شبیه به فیلم های زن محور هالیوود در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی در مورد زنی طرد شده از اجتماع با حقوق و حق انتخاب محدود دارد. این مشکلات را می توان روی چهره بیات دید، بازیگری با استعداد که ناهید را تبدیل به شخصیتی دلسوز که به هیچ وجه یک قدیس نیست می کند، كسی که بعضی مواقع تبدیل به بدترین دشمن خود می شود مانند وقتی که پولی را که ندارد، خرج خرید یک کاناپه قرمز می کند که در نهایت تبدیل به سمبلی پر زرق و برق از اشتیاق او برای یک زندگی بهتر می شود. او زنده ترین شخصیت در فیلمی است که هر دو بازیگر اصلی مرد آن کمی قابل پیش بینی تر نوشته شده اند ، یکی از آن ها (مسعود) صبور و با فضیلت است و دیگری (احمد) یک معتاد خودویرانگر است که بیشتر و بیشتر وارد منجلاب می شود. جذبه احمد قبلا برای ناهید هر چه بوده، حالا دیگر نشانی از آن دیده نمی شود. پناهنده که پیش زمینه اش در ساخت فیلم های مستند و فیلم های تلویزیونی است، داستان های فیلمش را با دستی مطمئن و حساس می گشاید و درکی از درهم ریختگی زندگی هر روزی دارد؛ مخصوصا به نحوی که مشکلات زناشویی ناهید در مقابل بحران های دیگر از جمله مادر پیر و مریضش و امیررضای حرف گوش نکن که شبیه پدرش می شود، در درجه دوم قرار می گیرند. در حالیکه فرهادی توانست عناصر متفاوت را تبدیل به داستانی نفس گیر کند، «ناهید» به ماندن در حد یک درام داخلی راضی است .


منابع : سلام سینما به نقل از ورایتی / سایت هنر و تجربه