تبیان، دستیار زندگی
هوشنگ پزشک نیا از آن دسته هنرمندان نوگرای ایرانی بود که در زمان زنده بودنش قدر و منزلتش آنچنان باید شناخته نشد. امروز 5مرداد برابر با سالروز تولد این هنرمند فرزانه است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

هوشنگ پزشک نیا، اولین مدرنیست ایرانی

به بهانه زادروز هنرمند

هوشنگ پزشک نیا از آن دسته هنرمندان نوگرای ایرانی بود که در زمان زنده بودنش قدر و منزلتش آنچنان باید شناخته نشد. امروز 5مرداد برابر با سالروز تولد این هنرمند فرزانه است.

فراوری: یاسمن پیشوایی- بخش هنری تبیان
هوشنگ پزشک نیا


هوشنگ پزشک نیا در سال 1296 در تهران به دنیا آمد. خانواده اش او را برای تحصیلات به مدرسه نظام فرستادند. در سال 1316 توانست مدرک تحصیلی خود را در رشته تاریخ و جغرافیا از دانشسرای عالی دریافت کند.
پزشک نیا به قصد آموزش هنر ایران را به مقصد اروپا ترک کرد، اما به دلیل بروز جنگ جهانی دوم هیچگاه به اروپا وارد نشد. در عوض در سال 1321 به استانبول رفت و در «هنرکده استانبول» ثبت نام زیر نظر پروفسور لئوپلدلوی به فراگیری نقاشی پرداخت و به آرزوی همیشگیش دست یافت.
بعد از گذشت 4 سال و در سال 1325 پزشک نیا که با آخرین اصول هنرمدرن آشنا شده بود به ایران بازگشت ، اما جامعه ایران در آن زمان امکان این را نداشت که او بتواند نقاشی را به عنوان شغل انتخاب کند. ناچار به استخدام شرکت نفت درآمد. اما ارتباطش با دنیای هنر هیچ گاه قطع نشد از جمله در همان سال ها توانست با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلمساز، رابطه دوستانه ای پیدا کند.
همین ارتباط سبب شد پزشک نیا به تجربه دنیای فیلم نیز روس آورد و فیلم استریپ را در سال 1335 بر اساس داستان لاله اثر صادق هدایت بسازد.
بیشترین دستاوردهای هنری پزشک نیا مربوط به عالم نقاشی است: برپایی نمایشگاه در گالری آپادانا (1337) و نمایشگاه های موفق در پاریس و لندن بخشی ار رزومه کاری این نقاش بزرگ است.

هوشنگ پزشک نیا


مرحوم پرویز کلانتری - هنرمند نقاش  ? زمانی در مراسم بزرگداشت پزشک نیا، جایگاه او به عنوان یک نقاش را اینگونه بیان کرد:


"پزشک نیا یکی از آغازگران نقاشی معاصر ایران است و سابقه آشنایی من با این هنرمند به دوره دبیرستانم در مدرسه شرف بازمی گردد. آن زمان با برادر کوچک تر هوشنگ همکلاس بودم و ایرج نقش به سزایی در آشنایی من با نقاشی داشت به طوریکه اولین بار با مقوله نقاشی قرن بیستم از طریق برادر هوشنگ پزشک نیا آشنا شدم.
زمانی که کتاب های نقاشی هوشنگ را برایم می آورد ، از دیدن آن ها گیج می شدم حتی اسم پیکاسو را هم نخستین بار از ایرج شنیدم و هوشنگ پزشک نیا را سرانجام روزی در حال کوهنوردی در درکه دیدم که سه پایه گذاشته بود و نقاشی می کرد.
ایرج که علاقه من را به نقاشی دید، مرا با خود به خانه برد و به برادرش معرفی کرد و هوشنگ پزشک نیا هم انبوهی از نقاشی های خود را در برابرم گذاشت.
مهم ترین نقاشی های هوشنگ پزشک نیا در حوزه نقاشی «زن و کاشی» بود که این نقاشی اتفاقی مهم در نقاشی معاصر ایران را به وجود آورد. تصویری از یک زن که بسیار مدرن و ساده تصویر شده بود، در درون یک قاب کاشی با خط کوفی قرار گرفته بود.
گرایش پزشک نیا در نقاشی فرهنگ و سنن ایرانی او را به مودیلیانی شبیه کرده بود به طوریکه  مودیلیانی سنت نقاشی ایتالیایی را تصویر می کرد و یادآور نقاشی رافائل بود و هوشنگ پزشک نیا هم نگاهی به نگارگری ایران داشت و تصور زن و کاشی را با ساده ترین خطوط نقاشی کرده بود.
برخی تصور می کنند که نخستین نمونه های نقاشی خط را معصومه حسینی در آثارش به کار گرفته است و برخی دیگر ادعا می کنند که صادق تبریزی چنین خلاقیتی در آثارش برای اولین بار نشان داده است اما ای کاش می دانستند که هوشنگ پزشک نیا در یکی از آثارش از خط به عنوان یک عنصر بصری استفاده کرده است و هیچ کس متوجه نشد که برای اولین بار هوشنگ پزشک نیا متوجه کالیگرافی در نقاشی شد.
پزشک نیا همراه دیگر دانشجویان ایرانی عازم اروپا شده بود، اما به دلیل بروز جنگ جهانی دوم، مسیر اروپا مسدود می شود و به ناچار در ترکیه ماندگار می شود اما همچنان نقاشی را دنبال می کند.
پزشک نیا در این سفر با یک استاد نقاش فرانسوی که به ترکیه تبعید شده است، آشنا می شود و نزد او که به جریان نقاشی قرن بیستم آشنایی داشت، آموزش می بیند و با این آموخته ها به ایران بازمی گردد. او سپس به شرکت نفت در آبادان می رود و با ابراهیم گلستان آشنا می شود و در تهران هم در همسایگی او زندگی می کند.
مهمترین مقاله و نقد آثار او را ابراهیم گلستان نوشته است و نجف دریابندری نیز یکی دیگر از این مقاله ها و نقدها را بر آثار او نوشته است که در یک ویژه نامه به چاپ رسیده است.با همه این ها اما هوشنگ پزشک نیا تنهاست.
زمانه او را درک نمی کند، و در دورانش گالری نقاشی وجود نداشت که آثارش را به نمایش بگذارد در حالیکه پزشک نیا با اطلاعات به روز از جریان هنر مدرن دنیا در سرزمینی زندگی می کرد که او را و آثارش را درک نمی کردند و نقاشان کلاسیک آن زمان هم تحمل آثار نقاشان مدرن را نداشتند و مردم عادی هم عادت به دیدن نقاشی نکرده بودند.
 روستائیان، عشایر، مردم عادی در قهوه خانه ها، کارگران وطبقه تهیدست جامعه موضوع آثار او بود و سال ها پیش از آن که اولین موزه مردم شناسی ایران تأسیس شود، هوشنگ  پزشک نیا بود که در آثارش به مردم شناسی ایران توجه کرده بود و بعد از او در آثار نقاشان دیگری چون ضیاءپور، شیبانی و ... ادامه یافت.
هوشنگ پزشک نیا به ونسان ونگوگ نقاش اروپایی است؛ همان کاری که ونگوک در آثارش می کرد و تابلوهایی از سیب زمینی خورها داشت، پزشک نیا هم در آثارش به نمایش می گذاشت و از این منظر شباهت بسیاری میان آثار او و ونگوک دیده می شود.
همان طور که ونگوک را در زمانه خودش کسی درک نکرد، پزشک نیا هم درک نشد، بعد از 50 سال ونگوک شناخته شد و بعدها دچار روان پریشی شد همان طور که پزشک نیا هم دچار این روان پریشی شد.
ایرج برادر هوشنگ پزشک نیا، همچون نقش تئو برای ونگوک بود و زمانی که ایرج در یک تصادف وحشتناک درگذشت، تأثیر بسیار مخربی بر هوشنگ گذاشت چرا که ایرج پایگاه عاطفی او محسوب می شد و این ضربه سنگینی برای او بود.
بعدها سردیس ایرج را ساخت که بر مزارش نصب شده است. در همین زمانه بود که شرکت نفت هم عذر او را خواست و به این ترتیب طبیعی بود که دچار روان پریشی شود. همان طور که روان پریشی ونگوک ذره ای از ارزش آثار او کم نکرده است، این حالت برای پزشک نیا نیز به همین شکل است. "

هوشنگ پزشک نیا


متاسفانه سال های پایانی عمر او در پریشانی سپری شد و در نهایت در سال 1351 چشم از جهان فروبست .
امسال و در اردیبهشت 1395 کتاب «سایه پدربزرگم» که شرح حالی از زندگی هوشنگ پزشک نیا است که در گالری شیرین رونمایی شد. این کتاب به کوشش سحر خلخالیان، نقاش و نوه این هنرمند و به همراه مقدمه هایی از ابراهیم گلستان، نجف دریابندری و علی بختیاری منتشر شده است. در این کتاب کارهای ابتدایی هوشنگ پزشک نیا، تصویرگری ها و کارهای گرافیکی، نقاشی های جنوب و آثار کمتر دیده شده او چاپ شده است.

هوشنگ پزشک نیا



منابع:
ایسنا
همشهری آنلاین
هنرآنلاین