تبیان، دستیار زندگی
«شکوفه های وحشی»، مجموعه نقاشی آخر آرشین آگشته است که در ژانویه 2016 در شهر سیاتل آمریکا به نمایش گذاشته شد و اولین رونمایی آن در اردیبهشت 1393، در گالری شیرین بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بارش شدید «شکوفه های وحشی»

«شکوفه های وحشی»، مجموعه نقاشی آخر آرشین آگشته است که در ژانویه 2016 در شهر سیاتل آمریکا به نمایش گذاشته شد و اولین رونمایی آن در اردیبهشت 1393، در گالری شیرین بود.

گالری شیرین

او نقاشی های لطیفی ندارد لااقل نه از آن قسم لطافتی که معنایی متداول را به ذهن می آورد. به نظرم این مجموعه، بیش از آنکه به لطافت بپردازد، به شدت نظر دارد؛ شدتی که در اغلب کارهای آگشته به چشم می خورد؛ شدت و جنونی که به شیوه خودش، با ابزار زیبایی شناسانه، برهنه می شود و در برابرمان می ایستد. کنتراست شدید بصری و مفهومی، یادآور تضادها و تعارض های درونی است که شیوه مواجهه با آنها طنزی تلخ است؛ طنزی که به بلاهت، خیال پردازی دیوانه وار و کودکانگی می پردازد و همین طنازی، مواجهه با تضادها و درگیری های مدام را قابل تحمل می کند؛ طنزی که با زیبایی دست به یکی می کند تا از بار تلخی ها و زشتی ها بکاهد.
جزئیات تلخ و غم انگیز در فرمی فانتزی-کارتونی ارائه می شوند و با یادآوری کردن کودکانگی و معصومیت و تخیل، درصدد تلطیف فضا برمی آیند.
ویژگی بارز این مجموعه، نگاه ویژه به مفهوم تعادل است. در زیست اثر، چیزی مغفول نمی ماند. زیبایی و زشتی در یک بسته واحد به مخاطب ارائه می شود، درهم تنیده و در صلح، هرچند که به ظاهر در جهان اثر، همه چیز دارد به همه چیز حمله می برد. هر ساختار به دقت طراحی شده ای در حال فروریختن است. جزئیات با ظرافت پرداخت شده، می سوزند اما زندگی هنوز در زیبایی ها و جزئیات متفاوت و نامحدود، در طنز، در کودکی و در تخیل ادامه دارد.
هیچ یک مقهور دیگری نشده اند و مسالمت آمیز در کنار هم می زیند. چیزی از این کلیت پرماجرا و پر از نشانه حذف نمی شود. تعادل در این مجموعه از دل نگاه داشتن تمام نشانه ها، رنگ ها و اشکال پدید می آید. حذفی در کار نیست چراکه حذف، در هر وجهی، تعادل را مختل می کند و از کثرت می کاهد. وجه تمایز این تعادل اما در شدت نیروهاست. اختلاف فاز نیروها شدید است. تضادها شدید است. رنگ ها به شدت با یکدیگر مقابله می کنند. فضای سفید و خالی اثر، به جزئیات بسیار دقیق و درهم آمیخته هجوم می برد. اما این نیروهای شدید در نقطه مناسبی با هم آشتی می کنند و جنگ در میانه میدان متوقف می شود؛ لحظه ای که جزئی نگری و جهان بینی کل نگر، خشونت و لطافت، هنجارمندی و هنجارگسیختگی، یکدیگر را می پذیرند، با هم کنار می آیند و جنگ از معنا و هویت متداول خود، خالی می شود. جنگی که قدرتش را از دست داده و خلع سلاح شده، به زیبایی و تخیل تسلیم می شود.
خصیصه دیگر «شکوفه های وحشی»، ارائه متکثر و متنوع از یک ایده خاص است. درواقع یک موضوع واحد دست مایه اجراهای مختلف و متفاوتی شده است که هیچ یک شبیه دیگری نیست و تنها وجه اشتراکشان، در موضوعیت است؛ چیزی که شاید بتواند مخاطب را هیجان زده کند و به شعف وادارد و رودرروی تکرار و ملال بایستد. مخاطب این امکان را پیدا می کند که با هر اثر، ارتباط ویژه ای پیدا کند و اشکال گونه گون هستی را در باب یک موضوع ببیند. گرچه هر اثر نیز در دل خود این تکثر را دارد. گویی هسته اتمی است که از انفجار خود، هسته های دیگری می زاید. هر اثر، در بطن خود، چندین اثر را جای داده است و ما را با این پرسش مواجه می کند که چطور می توان از دل یک وضعیت، امکان این همه وضعیت جدید را نشان داد؟
موضوعیت دیگر این مجموعه، انفجار و برون ریزی است؛ تخلیه و ریختن انرژی های ذخیره شده به خارج از مرزهای محدود. پخش انرژی در شکلی بدوی و غریزی. فرارفتن از مرزهای عقلانی و به گفته کریستوا، تخلیه امر نشانه ای در امر نمادین. گرچه این برون رفت، در هر اثر، هستی ویژه ای پیدا می کند. در برخی با کندی و تردید اتفاق می افتد، با بدبینی و ناامیدی. گویی این انفجار و برون رفت تنها نقطه پایانی است برای تمام چیزهایی که زمان زیادی صرف پرداخت و انباشتشان شده و حالا قرار است در کسری از ثانیه ناپدید شوند. اما در برخی با اطمینان تام تصویر می شود؛ با امید به تداوم، مانند ققنوسی که انتظار تولد دوباره از خاکسترش را ارج می نهد و با شکیبایی می پذیرد. این تفاوت ها اما مخاطب را معطل نگاه می دارد و با تردیدهای مجموعه مواجه می کند. بالاخره مجموعه چه راه برون رفتی را برگزیده و به چه توافقی رسیده؟ چه جوابی برای ادامه حیات خود دارد؟ جوابی قطعی  در کار نیست!
نکته دیگری که می توان در مورد «شکوفه های وحشی» گفت، تلفیقی بودن آثار است درست مثل موسیقی تلفیقی شرق و غرب که این روزها بسیار هم رایج است. فضای آثار، به جهت جغرافیایی، نشانه ای و رنگ آمیزی، هم شرقی است و هم غربی. موتیف های هر دو فرهنگ، در هم  آمیخته شده و آثار مرتبا بین فضایی ایرانی- شرقی و به نوعی  هزارویک شبی، فضایی اغراق آمیز، وهم گونه و نامشخص و فضای به دقت خط کشی شده، منظم و دقیق غربی در ترددند. امکانات جدیدی برای زیست معرفی می شود و آشناگرایی و بیگانه دوستی با هم مجموع می شوند.
علاوه بر اینها، مجموعه، مجموعه ای پرتحرک است. با اینکه حدوسط را نگه  داشته و تعادل خود را حفظ کرده، اما اختلاف شدید نیروها، انرژی را به حرکت درمی آورد. ایستایی در وضعیتی حداقلی است. رنگ ها در طیف وسیعی حرکت می کنند. از فانتزی شروع می شوند، به پختگی می رسند و دوباره به تخیل برمی گردند. ویژگی این شکل از حرکت، ایجاد تغییر و خلاقیت است بی  آنکه به آنارشیسمی آزارنده، منتج شود. ساختارشکنی، درست چند قدم مانده به بی نظمی محض می ایستد و قدرت نوزایی و زندگی بخش اش را حفظ می کند.
به هرصورت، مجموعه «شکوفه های وحشی»، باوجود تمام تضادها، تعارض ها و تلخی هایی که بازنمود می کند، مجموعه ای باطراوت است و به شور زندگی می پردازد. در حد توان، عدالت و صلح را در خود برقرار کرده و فضایی دموکرات دارد. به مصالحه خشونت و زیبایی و تخیل امید بسته است. مجموعه متنوعی از احساسات انسانی را در اختیارمان می گذارد و با اینکه هراس هایش را پنهان نمی کند، از اعتمادش به جهان نیز ما را بی خبر نمی گذارد. از نشانه های آشنا و آرامش منتج از آن بی نصیبمان نمی گذارد ولی از هجوم وحشیانه اش به ساختارهای همیشگی ذهنمان نیز برحذر نیستیم.


شرق